پايگاه خبري تحليلي «پارس»- روزنامه نیویورک تایمز در واپسین روزهای توافق ژنو مصاحبه ای از محمد جواد ظریف منتشر کرد که حاوی عناصر اصلی پیشنهاد هسته ای ایران به 1+5 بود. با وجود اهمیت این مصاحبه و واکنش های متعددی که در منابع غربی برانگیخت، در داخل ایران به مضمون آن توجه چندانی نشد.

بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی ظریف در آن مصاحبه، مقاله اخیر رابرت آینهورن و همچنین برخی اطلاعات پراکنده برآورد کرده است که پیشنهاد جدید ایران به 1+5 درباره ظرفیت غنی سازی دارد ساختار کلی زیر است.

به گزارش «پارس»، بر اساس اعلام ايران هسته اي، این پیشنهاد توسط جان کری به امریکا منتقل شده ولی هنوز پاسخ رسمی از سوی امریکایی ها دریافت نکرده است:

1- محدود شدن طول گام نهایی به 3-7 سال

2- محدود ماندن تعداد سانتریفیوژهای عملیاتی ایران به میزان فعلی (حدود 8000 ماشین نسل اول)

3- تبدیل شدن تمامی مواد 5 درصدی جدیدی که تولید می شود به اکسید

4- تعهد به عدم غنی سازی بالای 5 درصد

5- تبدیل تدریجی ماشین های نسل اول به ماشین های نسل بالاتر در طول گام نهایی بدون افزایش سقف SWU

6- پذیرش این موضوع از سوی 1+5 که پس از طی شدن زمان گام نهایی ایران بتواند بدون محدودیت تا 190 هزار SWU غنی سازی کند.

7- پذیرش شفافیت پروتکلی

 

اطلاعات بیشتر درباره مواد با غنای زیر 5 درصد که دولت قصد رقیق کردن آن دارد
کارشناسان فنی می گویند این موضوع محرز است که 3000 کیلو موادی که ایران قصد دارد آن را تا سطح اورانیوم طبیعی رقیق کند، مواد بسیار با ارزشی است. این مواد که در گزارش های آژانس اصطلاحا Tail خوانده می شود، محصول فرعی فرآیند غنی سازی بوده که غنای آن به حد 3/5 تا 5 درصد نرسیده است.

عباس عراقچی یک روز پس از پایان مذاکرات وین 6 به خبرنگاران گفته بود این مواد «پسماند» محسوب می شود.

این در حالی است که برخی منابع فنی به ایران هسته ای گفتند این مواد دارای ارزش زیادی است و تبدیل آن به اورانیوم طبیعی یک امتیاز قابل توجه به 1+5 محسوب می شود.

یک منبع در این باره گفت: «ایران از این مواد استفاده موثری در فرآیند تحقیق و توسعه خود می کرد».

یک دیپلمات امریکایی هم که پس از مذاکرات وین با خبرنگاران گفت وگو کرده این اقدام ایران را «دستاوردی مهم» و «گامی بزرگ رو به جلو» دانسته است.

وی گفته است این امر زمان Break out را افزایش خواهد داد.

یک منبع دیگر گفت: «اساسا هیچ ترکیب اورانیومی بی ارزشی در کشور وجود ندارد. در حالی که ما با مشکل مواد اولیه مواجه هستیم، هر گرم از موادمان برای ما دارای اهمیت است و این دقیقا همان چیزی است که غربی ها در مذاکرات روی آن دست گذاشته اند».

تیم مذاکره کننده کشور در توافق ژنو پذیرفت کلیه مواد 20 درصد ایران را خنثی کرده، نیمی از آن را رقیق کند و نیم دیگر را  اکسید نماید.

اکنون در توافق موقت وین6، گروه 1+5 به سراغ مواد با غنای کم (LEU) ایران آمده و درصدد خالی کردن دست ایران در این حوزه است.

کارشناسان می گویند در اینجا تهدید مهمی وجود دارد که تیم مذاکره کننده باید آن را جدی بگیرد.

روز سه شنبه یک مقام مسئول به ایسنا گفته است موادی که ایران قصد تبدیل آن به اورانیوم طبیعی را دارد کمتر از یک درصد غنی شده است.

وی گفته است ایران مواد با غنای دو درصدی خود را قبلا برای رقیق کردن اورانیوم 20 درصد مصرف کرده است.

این ادعا در حالی مطرح شده است که اورانیوم به طور طبیعی تا 7 درصد غنی شده است.

 

مشاور تیم مذاکره کننده امریکا: محدود شدن غنی سازی مجازات گذشته ایران است
یک مشاور تیم مذاکره کننده امریکا در تازه ترین مقاله خود گفته است با استراتژی فعلی که تیم مذاکره کننده ایران در پیش گرفته توافق نهایی حاصل نخواهد شد.

رابرت آینهورن که تا چند ماه پیش در سمت مشاور وزیر خارجه امریکا، خود عضو تیم مذاکره کننده این کشور در گروه 1+5 بود و اکنون نیز به این تیم مشورت می دهد، در تازه ترین مقاله خود که روز شنبه 28 تیر 1393 (19 جولای 2014) منتشر شده، برآوردی جدید که نشان دهنده لایه های پنهان نگاه طرف امریکایی به مذاکرات است را ارائه داده است.

وی در این مقاله تمدید مذاکرات را منطقی ارزیابی کرده و می نویسد: «با توجه به پيشرفت هاي حاصله و اختلافات مهم باقي مانده و به ويژه با توجه به جذاب نبودن گزينه هاي در دسترس در صورت شکست مذاکرات براي همه طرفين، منطق حکم مي کرد اعضاي گروه 1+5  و ايران مذاکرات را به مدت چهار ماه ديگر تمديد کنند».

آینهورن سپس به نقش تحریم ها در حصول توافق نهای اشاره کرده و می نویسد: «با ادامه روند کاهش محدود تحريم هايي که در شش ماه گذشته در چارچوب توافقنامه موقت صورت گرفت، تاثير مخرب تحريم ها همچنان ادامه خواهد داشت و ايران، انگيزه کافي براي دستيابي به توافقنامه جامع خواهد داشت».

در ادامه این مقاله آمده است: «اين ايران و نه غرب است که بايد از به دست نيامدن توافق جامع تا 20 ژوئيه و به ويژه به خاطر ادامه تحريم هاي ضعيف کننده مايوس و نااميد شده باشد. منتقدان برنامه اقدام مشترک - از جمله دولت اسرائيل - پيش بيني کرده بودند که توافقنامه موقت موجب افزايش داد و ستدها با ايران و نابودي شاکله تحريم ها خواهد شد اما، اين پيش بيني ها محقق نشد و شرکت ها و دولت هاي سراسر جهان در رابطه با داد و ستدهاي جديد با ايران احتياط به خرج مي دهند. آنها منتظر پايان تحريم هاي هستند و مي دانند اين امر تنها در صورت امضاي توافقنامه جامع محقق خواهد شد».

آینهورن درباره اختلاف نظر ایران و 1+5 بر سر مسئله ظرفیت غنی سازی می نویسد: «هدف محمد جواد ظريف وزير امور خارجه ايران از طرح برخي بخش هاي موضع دولتش در مصاحبه هفته پيش با نيويورک تايمز مبني بر اينکه «ايران اصراري براي افزايش فوري توانمندي غني سازي اش ندارد اما گسترش آن را براي چند سال متوقف (موقت ) و در عين حال،  سطح سانتريفيوژها را در سطح فعلي حفظ مي کند»، احتمالا اين بود که 1+5  اين پيشنهاد را يک حرکت محسوب کند اما اظهارات ظريف ورهبر عالي ايران و رئيس سازمان انرژي اتمي نشان مي دهد استراتژي ايران درباره مساله غني سازي با رويکرد آمريکا و شرکايش بسيار متفاوت است».

 وي با استناد به گزارش هاي منتشر شده از موارد زير به عنوان بخش هاي کليدي استراتژي ايران ياد کرده است:

حفظ سطح فعلي توان سانتريفيوژهاي عملياتي در طول دوره توافق
مخالفت با فشارها براي کاهش اين توان
اجازه تحقيقات نامحدود،آزمايش و توليد
احتمال نصب سانتريفيوژهاي پيشرفته در طول دوره توافق
ثابت نگه داشتن يا شايد کاهش ذخاير اورانيوم غني شده
کوتاه کردن هر چه بيشتر دوره توافق (احتمالا 5 تا 8 سال )

دادن اين اطمينان که پس از انقضاي اين دوره توافق، ايران مي تواند آزادانه تعداد سانتريفيوژهاي پيشرفته و فعال خود را تا آن اندازه افزايش دهد که بتواند به توانمندي 190 هزار سو دست يابد.

 اينهورن خاطر نشان کرد: «اگر ايران با از سرگيري مذاکرات، اين بن بست ادامه خواهد يافت. مقامات ايراني احتمالا مي گويند که مقامات آمريکا و شرکايش بايد واقع بين تر باشند و طرح هاي برنامه هسته اي ايران را بپذيرند اما بايد گفت اين ايران است که اگر خواستار موفقيت مذاکرات و لغو تحريم هاست بايد واقع بيني بيشتري نشان دهد».

این مقام پیشین مذاکراتی امریکا سپس استراتژی اصلی امریکا درباره برنامه غنی سازی ایران را اینگونه بیان می کند: «مقامات ايران، از سال ها پيش و به ويژه در ماه هاي اخير به گونه اي حرف مي زنند که گويي ايران طرف ستمديده و مظلوم مذاکرات است و از 1+5 و جامعه بين الملل خواستند که تحريم هاي ناعادلانه را لغو، تلاش براي تحميل امتيازات ناحق را متوقف کند و به ايران اجازه دهد که مانند ساير کشورهاي تابع قانون از حقوق مشروع هسته اي غيرنظامي اش برخوردار شود؛ اما، با توجه به سابقه تخلفات ايران در دهه هاي گذشته، اين کشور نمي تواند انتظار داشته باشد که مانند کشورهاي تابع معاهده منع اشاعه تسليحات هسته اي، با آن رفتار شود. ايران نمي تواند توقع داشته باشد که جامعه بين الملل به سادگي اين سابقه را فراموش کند. ايران همچنان به گفته محمد البرادعي مدير کل سابق آژانس بين المللي انرژي اتمي، دچار «کمبود اعتماد» است. سران ايران ممکن است هنوز به دستيابي به تسليحات هسته اي علاقمند باشند يا نباشند اما اگر آنها مي خواهند که دنيا باور کند برنامه هسته اي شان صرفا مختص مصارف صلح آميز است، بايد اين را از طريق اقدامات شان نه فقط حرف هايشان نشان دهند و اين مساله زمان مي برد. تا زماني که ايران موفق به جلب اطمينان و اعتماد جامعه بين المللي به نيت صلح آميز خود نشود دستيابي تهران به توانايي غني سازي کافي که اين کشور را قادر به رسيدن به مرحله جهش و توليد مواد کافي براي ساخت بمب در کوتاه مدت کند، غير قابل پذیرش خواهد بود».

در پایان این نوشته آمده است: «توقف (موقت ) طرح هاي هسته اي غيرنظامي ايران، هزينه اي معقول و موجه براي جلب اعتماد بين المللي و دستيابي به توافقنامه جامعي است که مي تواند تحريم ها را لغو و به دوباره قوت گرفتن اقتصاد ايران و پايان دادن به انزواي بين المللي اش کمک کند».