بیش از دو هفته است که باریکه غزه، زیر آتش هواپیما، تانک، توپخانه و ناوهای رژیم صهیونیستی است و هر لحظه بر تعداد شهدا و مجروحین که اکثرا کودکان هستند، افزوده می شود. آنچه قابل توجه است، علت و زمان این حمله جنایتکارانه از سوی صهیونیستها است.

ظاهرا بهانه این حمله، کشته شدن 3 جوان یهودی به طرز کاملا مشکوک در مناطق فلسطینی نشین کرانه باختری رود اردن است. 

سازمان دفاعی اسرائیل اسرائیلی حماس را مسئول آدم‌ربایی قلمداد نموده‌ است. آنها ادعا کرده‌اند که دو مردِ مظنون به انجام آدم‌ربایی، از اعضایِ حماس هستند. البته هیچ مدرک موثقی از سویِ سازمان دفاعی اسرائیل ارائه نشده و حماس نیز هرگونه مشارکت در این آدم‌ربایی را انکار نموده است.

در پی این آدم‌ربایی که منجر به پیدا‌شدن سه جنازه ربوده‌شدگان شد، نیرو‌های اسرائیلی ۱۰ فلسطینی زیر ۱۸ سال را به قتل رساندند و صدها نفر را نیز در کرانه باختری بازداشت کردند. در طیِ جستجو برای برای ۳ مفقود اسرائیلی، صهیونیست ها تمامی فلسطینی‌هایی را که در پی آزادی گیلعاد شالیت آزاد کرده‌ بود، مجددا بازداشت کردند.

و صدالبته صهیونیست ها هیچ اشاره ای به زنده زنده سوزاندن "محمد ابو خضیره" نوجوان فلسطینی توسط جوانان وحشی صهیونیست نخواهند کرد.

رژیم صهیونیستی به لحاظ ضعفی که در جنگ کلاسیک در زمستان دارد، از جمله طولانی تر بودن شب که صهیونیستها از آن شدیدا وحشت دارند و فقط می توانند با هواپیما و از فاصله بسیار بالا خانه های مسکونی را بمباران کور و بی هدف کنند؛ و یا ضعف تجهیزات زرهی برای تردد در مناطق بارانی و گلی که بزرگترین آفت تانک هاست و باعث در گل ماندنشان می شود و ... همواره از فصل تابستان برای حملات متجاوزانه خود استفاده می کند.

با توجه به آن چه که طی سه چهارسال گذشته در سوریه همسایه فلسطین اشغالی و همچنین در لبنان می گذرد، سردمداران صهیونیست بهترین فرصت را برای تسویه حساب با گروه های مقاومت در غزه، الان دیدند.

متاسفانه گروه های فلسطینی و به خصوص حماس (به غیر از جهاد اسلامی به رهبری عبدالله رمضان و جبهه خلق برای آزادی فلسطین به رهبری احمد جبرئیل) آن گونه که از آنها انتظار می رفت، در ماجرای سوریه عمل نکردند. باوجودی که بیش از 40 سال از حضور و سکنای آوارگان فلسطینی در اردوگاه های سوری به خصوص اردوگاه یرموک در دمشق می گذشت و دولت سوریه همواره مدافع حقوق فلسطینی ها در برابر متجاوزین صهیونیست بوده و هست، رهبران گروه های فلسطینی عملکرد بسیار بدی ارائه دادند.

همراهی و همرزمی با گروه های تروریستی سلفی و وهابی و شرکت فعال در جنگ علیه حکومت سوریه و همچنین حزب الله لبنان، از اموری بود که گروه های فلسطینی را از هدف اصلی شان که آزادسازی سرزمین خودشان بود، باز داشت.

بنیان گذاری و ایجاد "دشمن فعال ولی بی خطر" در کنار سرزمین های اشغالی قلسطین، به نام داعش، بهترین شیوه ای بود که طی 35 سال گذشته توانست امنیت کشورهای حامی مقاومت – لبنان و سوریه – را برهم زند و امنیت رژیم صهیونیستی را تامین کند!

ارتش اشغال گر، با خیال راحت و اطمینان از اینکه مقاومتی در برارش صورت نخواهد گرفت، دست به تجاوز زد و عملیات خود با نام "تیغه حفاظتی" را آغاز کرد. فلسطینیان عملیات مقابله با متجاوزین را "بنیان مرصوص" نام گذاشتند.

گرچه در این جنایات، همچون دفعات قبل، تعداد زیادی زن و کودک بی دفاع قربانی بمب های صهیونیست ها شدند، ولی مقابله جانانه فلسطینی ها، نشان از شکست طرح های اسرائیل دارد. موشک باران تعداد زیادی از شهرهای صهیونیست نشین از جمله تل آویو که تا پیش از این مناطق امن و دور از دسترس مبارزین فلسطینی محسوب می شدند، از نکات بارز این جنگ است.

درحالی که اکثر تلفات بمباران های غزه را زنان و کودکان تشکیل می دهند، کشته شدن سرهنگ " قصان آلین" فرمانده 41 ساله عرب دروزی تیپ گولانی، حکایت از صدمات و ضربات جبران ناپذیر بر پیکره ارتش متجاوز دارد. کشته شدن تعداد زیادی از کماندوهای یگان های ویژه نیز شدت ضربات را نشان می دهد. در آخرین اخبار، فرمانده یگان ویژه ایغوز نیز مورد اصابت گلوله فلسطینیان قرار گرفت و با جراحت بالا، همراه 30 تن از نیروهای تیپش، از میدان به در شد.

تیپ گولانی و به خصوص یگان ایغوز، از جمله واحدهای ویژه ارتش صهیونیستی هستند که امید اصلی این رژیم برای برون رفت از بحران های اخیر محسوب می شدند ولی گرفتار شدن در باتلاق غزه، آنها را نیز با شکست مواجه کرد.

از برکات جنگ غزه، کنار رفتن پرده از چهره منافقانه و پلید گروه های تروریستی ای بود که چندسالی است در منطقه بروز کرده و به اختلافات قومی و مذهبی دامن زدند. 

جنایات اسرائیل در غزه و سکوت القاعده، داعش، طالبان و همه گروه های دست ساخته آمریکا، نشانگر عمق وابستگی آنها به غرب و هدف اصلی شان که تامین رژیم صهیونیستی در منطقه است، خواهد بود.

آن چه مسلّم است، گرچه اخبار شهادت و مجروحیت فلسطینیها دلخراش است، ولی اینکه صهیونیست ها متحمل تلفات و خسارات بسیاری شده و همچون دفعات قبلا در برنامه ریزی های خود با شکست مواجه شدند، از برکات جنگ اخیر به حساب می آید.

همچنین وحدت کلیه نیروهای مبارز فلسطیی برای مقابله با تجاوز و حملات دشمن خارجی، از نعمات و الطاف خفیّه حوادث اخیر به حساب می آید.

آن چه که باید بدان امید داشت، سرعت گرفتن اسرائیل برای افتادن در سراشیبی سقوط است که از سال 2000 میلادی (1379) و فرار ارتش پرادعای متجاوز از جنوب لبنان کلید خورد و در جنگ های 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه شدت بالایی یافت.

الیس صبح بقریب