خلیفه خودخوانده تکفیریهای عراق کیست؟
بغدادی نیز همچون زرقاوی در سالهای حضور خود در افغانستان، ارتباط نزدیکی با طالبان داشت. این دو تن در نفرت از ایرانیها و شیعیان با طالبان اشتراک نظر داشتند. بغدادی به ویژه با وزیر آموزش دولت طالبان، ارتباط نزدیکی برقرار کرده بود.
یکی از مهمترین موضوعاتی که در بحث از تحولات اخیر عراق در عرصه جهانی مورد توجه قرار گرفته، سر برآوردن افرادی است که در چهارچوب گروههای تکفیری، خود را امرای جهان اسلام خوانده و داعیه حکومت بر تمامی سرزمینهای اسلامی را مطرح میکنند. ابوبکر البغدادی، جدیدترین پدیده در این زمینه است که به تازگی نام خود را مطرح کرده است.
به گزارش پارس به نقل از «تابناک»، به تازگی منابع افغان اطلاعات جدیدی درباره ابوبکر البغدادی، رهبر تکفیریهای عراق منتشر کردهاند که خود را «خلیفه ابراهیم» میخواند.
بنا بر این اطلاعات، بغدادی چندین سال در افغانستان حضور داشته و در این کشور با گروههای افراطگرا و طالبان به همکاری پرداخته است.
آن گونه که از شواهد برمیآید، بغدادی در اوایل دهه ۱۹۹۰ به همراه ابومصعب الزرقاوی، بنیانگذار القاعده عراق پس از سال ۲۰۰۳، به افغانستان رفته بود. هسته اصلی گروهی که این روزها با نام «داعش» و بعدتر با نام «دولت اسلامی» شناخته میشود، همان گروهی بود که در آن روزها در اطراف زرقاوی بودند.
زرقاوی که نام اصلی وی «احمد فاضل الخلیله» بود، فرد مجرمی بود که به واسطه خشونت و بیرحمیاش شناخته شده بود. وی که در سال ۱۹۶۶ متولد شده بود، سالهای فراوانی را در کشور زادگاهش (اردن) در زندان گذراند و در همان زندانها بود که در دهه ۱۹۸۰ به سوی ایدههای افراطگرایانه گرایش یافت. زرقاوی پس از آزادی، در فاصله سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۲ به همراه مجاهدین افغان علیه دولت کمونیست افغانستان که مورد حمایت شوروی بود، به مبارزه پرداخت.
بنا بر این گزارش، اردنیها بار دیگر در سال ۱۹۹۴ زرقاوی را دستگیر کردند و این بار اتهام وی، توطئهچینی علیه معاهده صلح ملک حسین بود. دادگاهی کردن وی به اتهام فعالیتهای ضد رژیم و خرابکارانه، سبب مشهور شدن وی شد. پس از پنج سال حبس، زرقاوی در جریان فرمان عفو عمومی ملک عبدالله، پادشاه جدید اردن، در فوریه ۱۹۹۹ از زندان آزاد شد.
زرقاوی به افغانستان بازگشت و همانجا بود که همکاری با بغدادی را آغاز کرد. منابع افغان میگویند این دو تن، شرکایی نزدیک به شمار میرفتند. زرقاوی گروهی را با نام «جند الشام» تأسیس کرد و توانست حمایت قابل توجهی را از اسامه بن لادن، رهبر القاعده به دست آورد. محل فعالیت این گروه، کابل و هرات بود.
در آستانه هزاره جدید میلادی، گروه زرقاوی مجموعهای از حملات تروریستی را علیه هتلهای بزرگ و مراکز گردشگری مسیحیان در اردن طرحریزی کردند. دستگاه اطلاعاتی اردن در دسامبر ۱۹۹۹ این دسیسه را کشف کرد و زرقاوی، مغز متفکر این گروه غیابی محکوم شد؛ اینکه بغدادی چه نقشی در طرح ریزی این حملات داشته، نامشخص است، ولی به نظر میرسد وی نیز در ماجرا درگیر بوده است.
بغدادی نیز همچون زرقاوی در سالهای حضور خود در افغانستان، ارتباط نزدیکی با طالبان داشت. این دو تن در نفرت از ایرانیها و شیعیان با طالبان اشتراک نظر داشتند. بغدادی به ویژه با وزیر آموزش دولت طالبان، ارتباط نزدیکی برقرار کرده بود.
احتمالاً پس از حمله آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱، بغدادی از کشور افغانستان به خارج فرار کرد. زرقاوی نیز در همان زمان به عراق رفت و شروع به ایجاد زیرساختهایی کرد که قرار بود به القاعده عراق و سپس ـ پس از مرگ وی در سال ۲۰۰۶ ـ به داعش تبدیل شود.
اطلاعات تازه به دست آمده، به دریافت درک بهتری از بغدادی (نام بغدادی نیز به صورت مستعار برای وی به کار میرود) کمک میکند. همکاری وی با زرقاوی از سال ۱۹۹۹ نشان میدهد، وی یکی از نخستین بازیگران در عرصه افراطگرایی در عراق و مبارزه با شیعیان بوده است؛ به عبارت دیگر، وی از زمان تأسیس القاعده عراق تاکنون در صحنه بوده است.
این اطلاعات همچنین به توضیح دلایل تیره بودن رابطه وی با ایمن الظواهری، جانشین بن لادن در القاعده کمک میکند. ظواهری همواره منتقد زرقاوی و اطرافیانش بود و وی را دارای رویکردی بیش از حد فرقهگرایانه و بیرحمانه میدانست؛ ظواهری به بن لادن پیشنهاد کرده بود به زرقاوی اعتماد نکند.
ظواهری اوایل سال جاری میلادی، بغدادی را بر سر یک ماجرای جنگ قدرت از القاعده اخراج کرد. وی تمایل داشت «جبهه النصره» به عنوان شعبه القاعده در سوریه فعالیت کند، در حالی که بغدادی میخواست این نقش در اختیار داعش باشد. در عمل، این داعش بود که جبهه النصره را به وجود آورده بود و به همین دلیل، بغدادی خواستار سهم بیشتری بود. این روزها هم که بغدادی خود را خلیفه خوانده و داعیه حکومت بر همه مسلمانان را مطرح میکند! این در حالی است که ملا عمر، رهبر طالبان افغانستان نیز به نوبه خود، ادعای خلافت بر مسلمانان را دارد. این ادعای وی به دهه ۱۹۹۰ بازمیگردد و در آن زمان، بن لادن نیز در این زمینه از وی حمایت میکرد. احتمالاً بغدادی اکنون بر این باور است که همه رقبای خود را پشت سر گذاشته است. به هر حال، تصمیم بغدادی برای خلیفه خواندن خود، به معنای به چالش کشیدن مستقیم ملاعمر است.
بغدادی در زمان اسرات پیش آمریکایها . مهره ای مناسب دیده شد و پس اعلام همکاری با شیطان بزرگ عفو شد و بلافاصله با دریافت مقادیر زیادی سرمایه و امکانات از دولت آمریکا ماموریت خود را با همکاری سیا در عراق شروع کرد. او مذدور و نوکر آمریکاست مثل فهد و ملک عبدالله!