راهبرد خبري ظريف چيست؟
تحلیلهایی که این روزها از زبان تحلیلگران داخلی شینده میشود، بیشتر مبتنی بر خبرهای رسانههای غربی است. خبرهایی به نقل از دیپلماتهایی که هیچگاه نامی از آنان در میان نیست.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- مصطفی انتظاری هروی- رصد، همزمان با آغاز دور تازهای از مذاکرات هستهای در وین، رسانههای غربی موج شدیدی از خبرپراکنی درباره محتویات این مذاکرات را آغاز کردهاند.
این دور از گفتگوها که گفته میشود دور نهایی این مذاکرات لااقل در ضربالاجل شش ماهه توافق ژنو است، تا ۲۹تیر به طول انجامیده و طولانیترین دور مذاکرات هستهای در ۱۰ ساله اخیر است.
روند طولانی و شاید خستهکننده این دور از مذاکرات باعث شد تا این بار تیم مذاکرهکننده کشورمان بدون خبرنگاران داخلی راهی وین شود. شاید همین امر باعث شده تا در حساسترین مرحله مذاکرات، رسانههای غربی بهشدت نقش موثری در روند گفتگوها داشته باشند و طرف ایرانی را با خبرسازیهای خود تحت فشار قرار دهند.
همین رویکرد باعث شده تا دیپلماتهای ایرانی فعلا در کنار مذاکرات فشرده در اتاقهای مذاکرات، مجبور به تکذیب ادعاهای رسانههای آمریکایی و اروپایی هم بشوند. روشن نیست این روند تا چه زمانی ادامه خواهد یافت اما میتوان گفت که در حال حاضر، این نوع گفت وگو با فضاسازی تلویزیونی، میتواند نقشی منفی در جریان مذاکرات داشته باشد.
نبودن رسانههای داخلی در جریان مذاکرات وین باعث نوعی سرگردانی در این گفت وگوها هم شده است. طی روزهای اخیر، مطبوعات کشورمان دقیقا نمیدانستند که در وین چه میگذرد و همین امر صفحات دیپلماتیک مطبوعات را پر از اخباری کرده که به نقل از رویترز و سیانان و بیبیسی منتشر شده و یا از طرف مذاکرهکنندگان ایرانی تکذیب شده و یا در قبال آن فعلا سکوت شده است. چنین موج رسانهای از آنسو، دیر یا زود بر تفکرات رسانههای داخلی نیز تاثیر گذاشته و شاید باعث برخی انتقادات داخلی از موضوعات مطرح شده در گفت وگوها و یا تحلیلهای نادرست شود.
در چنین شرایطی بهنظر میرسد رسانههای داخلی باید بهسرعت یک راهبرد رسانهای تعریف کرده و با هماهنگی دستگاه دیپلماسی، به خبرسازیها واکنش نشان دهند. شاید اگر این روند با اعزام تیمی خبری به وین همراه شود، فواید بیشتری به همراه خواهد داشت.
روشن است که دیپلماتها علاقهمند به تأثیرپذیری از رسانهها و نقشآفرینی خبرنگاران در مسیر مذاکره نیستند. این گزاره هم برای تیم مذاکرهکننده داخلی برقرار است و هم خارجی. با این حال مناظره رسانهای ظریف و کری در واشنگتنپست و لوموند، پیش از مذاکرات وین۶ نشان از آن داشت که دو طرف عملا دارند رسانهها را وارد بازی میکنند.
در چنین شرایطی تیم مذاکرهکننده کشورمان نباید از ظرفیتهای رسانههای داخلی برای مهندسی افکارعمومی در داخل و خارج مرزها غافل شود. شاید انتشار اخباری هدفمند در داخل و یا انتشار مقالاتی از مذاکرهکنندگان در رسانههای کثیرالانتشار داخلی بتواند کمی از فشار رسانهای غربیها بکاهد. فشاری که اگر شدت آن کم نشود، میتواند روند مذاکرات را دگرگون سازد.
یکی از مهمترین پشتوانههای مذاکرات حساس کنونی، حمایت داخلی، توجیه افکارعمومی خارجی و نیز طرح گمانههای مذاکراتی دلخواه برای تست دیدگاه طرف مذاکره است. بدیهی است که رسانهها مهمترین ابزار برای ایجاد چنین فضایی هستند و اگر مذاکرهکنندگان به این مهم بیتوجهی کنند، روشن نیست بتوانند نقشی که باید را در اتاق مذاکره ایفا کنند.
این نگرانی در حال حاضر وجود دارد که ایجاد بحران داعش در عراق، فرصتی را برای انحراف اذهان عمومی ایران از مذاکرات و امتیازگیری طرف مقابل از کشورمان پدید آورد. میتوان گمانهزنی کرد که تحرکات اخیر رژیم صهیونیستی در اراضی اشغالی هم با همین هدف صورت گرفته است. خبرسازی درباره برخی اختلافات سیاسی داخلی نیز در راستای همین استراتژی ارزیابی میشود. کم نیستند کسانی که میخواهند تهران را مشغول دردسرهای داخلی یا منطقهای کنند و از تحولات بینالمللی دور بدارند. تیترهای اصلی رسانههای داخلی وقتی در روز شروع مذاکرات مربوط به عراق است، بدیهی است که فرصت خوبی برای استفاده غرب از خلاء رسانهای در ایران پدید میآید و این امر میتواند به زیان کشورمان در گفتوگوهای هستهای باشد. گفتوگوهایی که اکنون به حساسترین و پیچیدهترین سطح رسیده است.
تحلیلهایی که این روزها از زبان تحلیلگران داخلی شینده میشود، بیشتر مبتنی بر خبرهای رسانههای غربی است. خبرهایی به نقل از دیپلماتهایی که هیچگاه نامی از آنان در میان نیست. این معادله باید تغییر جهت داده و کمکم رسانههای غربی از قول رسانههای ایرانی خبر منتشر کنند. بدیهی است که برای این اتفاق، هم دیپلماتها باید نقش بهتری ایفا کنند و هم رسانههایی که نباید در این مرحله حساس منفعلانه برخورد کنند.
درست در شرایطی که دادگاههای اروپایی احکام تحریم علیه تهران را باطل میکنند، رسانههای وطنی باید بخشی از مطالبات حداکثری تهران از غرب را – بدون آنکه دست و پای مذاکرهکنندگان را ببندد- مطرح کنند. لغو کامل تحریمهای بیدلیل یکی از این مطالبات است که تاکید بر آن شاید بتواند پاسخی به خبرسازیها باشد. ضرورت افزایش تعداد سانتریفیوژها تا ۵۰هزار عدد، عدم تعطیلی مراکز هستهای، تأکید بر راهبرد مقاومت و… همه و همه با هماهنگی تیم مذاکرهکننده میتواند سرفصلهای خبری و رسانهای باشد که انفعال موجود را از بین ببرد و در خوشبینانهترین حالت، طرف مقابل را تحت تاثیر قرار دهد.
در ادوار گذشته مذاکرات، فعالیت خبرنگاران ایرانی بهاندازهای بود که رسانههای آمریکایی و اروپایی را مجبور میکرد از قول منابع ایرانی اخبار را منتشر کنند. بنابراین در حساسترین دور گفتوگوها این روند نباید متوقف شود و همچنان اخبار صحیح و اثرگذار میتواند نقشی مهم در فرآیند گفتوگوها داشته باشد. از آنجا که گفتوگوهای هستهای یکی از مهمترین پروژههای سیاست بینالملل بهشمار میرود، حالا وقت آن است که رسانههای بومی قدرت بینالمللی خود را در معرض نمایش گذاشته و چنانکه پیش از این نقش مهم منطقهای خود را اثبات کردند، بار دیگر نشان دهند که این رسانهها میتوانند جهت موج رسانهای غربی بهوجود آمده در پس مذاکرات هستهای را به سمت مقابل مدیریت کنند.
بیتردید در عصر ارتباطات، حتی سیاسیترین فرآیندها نیز بدون یک برنامه رسانهای بیفرجام خواهد ماند و به همین خاطر بهنظر میرسد دستگاه دیپلماسی کشور تا ۲۹تیر باید بیشتر از قبل از ظرفیتهای رسانهای در داخل و حتی خارج کشور استفاده کند. همان تاکتیکی که محمدجواد ظریف با نگارش مقالات رسانهای بهموقع و انتشار ویدئوهای اثرگذار، نشان داده به اهمیت آن واقف است.
ارسال نظر