عزتي كه دنيا بايد بازيابد

ما و برزيل ندارد. هردو شهروند درجه دو ايم!

فلسفه مغرب زمين در دوران جديد را ميتوان در دو عبارت خلاصه كرد: انسان، لذات انسان.

همه چيز بر محور اين دو است و هرچه با اين دو مغاير باشد طرد ميشود (و اين بحث بحث الان من نيست...)

بحث الان من آن است كه انسان هم در اين دايره يعني اروپايي و آمريكايي و اگر آفريقاي جنوبي و استراليا هم در دايره انسان اند به واسطه مهاجران اروپايي است. اين ادعا در عرصه واقع مصاديق بي شماري دارد. مثال بارز و امروزي و عجيب آن فوتبالي است كه در جنوب غربي مركز دنيا كه اروپا باشد!! در حال برگذاري است. عموما فوتبال ها در ساعاتي از روز برگذار ميشود كه مردم از كار روزانه فارغ شده و ميتوانند به تفريح بپردازند يعني بعد از ساعت پنج يا شش بعدازظهر تا آخرشب...

اما ساعات برگزاري مسابقات جام جهاني در برزيل براساس ساعات اروپايي (و نه آمريكاي جنوبي، محل برگزاري بازي ها)تنظيم شده است اروپاييان بتوانند لذت ديدن فوتبال(كه انصافا هم بسيار جذاب و هيجان انگيز است!!) را با لذت خواب نيمه شب و كار و فعاليت فردا به خوبي جمع كنند...

فقط ما شهروند درجه دو عالم نيستيم. هرغير اروپايي ژنش دير تكامل يافته. ولو برزيلي باشد!!

----------------------------
 
در واقع ميتوان گفت فلسفه مغرب زمين خلاصه در اين كلام است: لذات انسان غربي