پايگاه خبري تحليلي «پارس»- محمد مهدی رحیمی- «هر روز ما در جنگ برکاتی داشته ایم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ایم.» این کلام گوهربار امام روح الله در خصوص جنگ تحمیلی 8 ساله عراق علیه ایران اگر چه در زمان خود بصورت کامل فهم نشد و عده ای در ذهنشان این سوال ایجاد شد که مگر می شود یک جنگ طولانی 8 ساله آنهم با حجم بالای شهدا، مجروحین و ویرانی شهرهای بسیاری از سرزمین ایران، نعمتی هم داشته باشد؟ اما دیری نپایید که عمدتا به عمق و کنه کلام آن مرد بی نظیر و عارف بصیر پی بردند و دوباره این ضرب المثل برایشان تداعی شد که پیر در خشت خام چیزی را می بینید که ما در آینه نمی بینیم!

نعمت استقلال، اعتماد به نفس، پیشرفت های عظیم نظامی، پزشکی و صنعتی، تربیت نیروهای مخلص، جهادی و کاربلد و ... گوشه ای از توفیقات ملت ایران بود که جرقه آن در جنگ تحمیلی زده شد و با مجاهدت و جانفشانی فرزندان این سرزمین نهال آن غرس شد تا امروز درخت تنومندی گردد که مردمان بسیاری نه در ایران که در بسیاری از کشورهای منطقه و جهان از سایه سار آن بهره مند گردند.

***

حدود یک سال و نیم از حضور رزمندگان حزب الله لبنان در سوریه می گذرد. حضوری که مقامات حزب الله دلیل آن را تامین امنیت لبنان و نیز اماکن مقدس شام عنوان نمودند. حزب الله از ابتدای ورود نظامی به عرصه جنگ سوریه مخالفت های بسیاری را به جان خرید، از مخالفین داخلی(14 مارس) که همواره در مقابل هر اقدام مقاومت اسلامی موضع منفی می گیرند، گرفته تا بسیاری از سران کشورهای مرتجع منطقه و مقامات غربی و نیز تروریستهای تکفیری و سلفی حاضر در میدان نبرد. حتی برخی حامیان حزب الله در داخل و خارج از لبنان هم در ابهام ناشی از چرایی حضور رزمندگان مقاومت در جنگ شام بسر می بردند. رسانه های جبهه غربی، عبری و عربی چنان فضا سازی ایجاد کرده بودند که بسیاری گمان می کردند حضور مستقیم در فتنه شام دامی بود که حزب الله در آن گرفتار شد و قطعا با این اقدام اشتباه عمر این تشکیلات هم بسر آمده و کذا و کذا. اما زمان زیادی نیاز نبود تا ثمرات این اقدام درست، هوشمندانه و ضروری عیان گردید. با موفیقت رزمندگان حزب الله در معرکه القصیر صفحه ی نبرد شام به شکل دیگری رقم خورد و سیر شکست های تکفیری ها آغاز شد. 

اکنون قضاوت ها تغییر کرده است و بسیاری به صحت اقدام حزب الله ایمان آورده اند تا آنجا که سید حسن نصرالله می گوید:" عده ای ما را بازخواست می کنند که چرا زودتر وارد معرکه شام نشدید؟!"

در این مجال بنای واکاوی علل موفیقت حزب الله و تاثیرات حضور آن در صحنه نبرد سوریه را نداریم بلکه بدنبال شبیه سازی کلام امام روح الله در خصوص نعمت جنگ 8 ساله برای ایران، با نعمت جنگ سوریه برای حزب الله هستیم. بنظر می رسد همین حضور حدودا 20 ماهه نعمات کوچک و بزرگ قابل توجهی دارد که پرداختن به آن بیش از پیش درستی تصمیم مقامات مقاومت سلامی لبنان را عیان می کند. در ادامه تلاش می شود مختصرا به چند نمونه از آن اشاره شود:

1- حزب الله لبنان اگر چه عمری به درازای بیش از 3 دهه دارد و در این ایام توانسته طی نبردهای موفقیت آمیزی با دشمن صهیونیست که منجر به اخراج آن از لبنان ( سال 2000) و شکست در جنگ 33 روزه( سال 2006) شده، توانمندی های خود را اثبات کند اما همه تجربه اش منحصر در اراضی محدود لبنان و نوع خاصی از جنگ شهری و چریکی بوده است. اگر چه در جنگ 33 روزه تجربه جنگ موشکی را هم تا حدی پیدا کرد اما نبرد شام علاوه بر اینکه حائز ویژگی های نبردهای قبلی حزب الله با صهیونیست ها بود اما عرصه های نبرد جدیدی را هم پیش روی او قرار داد؛ بهره گیری گسترده از سلاح های سنگین شامل انواع تانک، موشک، کاتیوشا و ...، استفاده بسیار از پهپادها، نبرد در دشت و سرزمین های وسیع و ایجاد خاکریز و ... همه میدانی برای کسب تجربه های جدید بود که در عرف یگانهای نظامی برای مجهز شدن به آن مانورهای متعددی برگزار می شود. اکنون توانمندی نظامی حزب الله به حدی رسیده است که دانیل پلتکا و فردریک کیگن، دو پژوهشگر ارشد موسسه آمریکن اینترپرایز در مقاله ی رقابت بر سرآینده خاورمیانه که در ژانویه 2014 منتشر شد، می نویسند: «جناح نظامی حزب الله بدون شک بهترین و قوی ترین قدرت تروریستی! مسلح و آموزش دیده در جهان است

2- اگر چه مردم سوریه از مقوله مقاومت اسلامی بیگانه نبودند اما هیچ وقت هم از نزدیک با آن مواجه نشده بودند. حضور حزب الله در سوریه و برقراری رابطه با مردم سوریه در قالب های مختلف که همه در سایه موفقیتها و پیشروی هایش بدست آمده منجر به ایجاد پایگاهی مناسب و روبه رشد برای حزب الله و تفکر انقلابی آن شده که از همین حالا ثمرات آن قابل مشاهده است و بی شک در آینده بیش از پیش عیان خواهد شد. گرایش بیشتر مردم به تقیدات مذهبی، تاسیس حزب الله سوریه، استفاده از تصاویر سید حسن نصرالله و پرچم حزب الله، الگو گیری از سبک پوشش و منش رزمندگان مقاومت در میان جوانان سوری، استقبال بسیار از شبکه المنار و ... تنها نمونه هایی از علاقه ایجاد شده نسبت به رزمندگان مقاومت در میان سوری هاست. عدم دخالت گرایشات مذهبی در مبارزه و تلاش برای صیانت یا آزادسازی اماکن مقدس همه ادیان در سوریه( بعنوان مثال آزادسازی شهر مسیحی نشین معلولا توسط حزب الله و احترام رزمندگان مقاومت به آثار تاریخی مسیحیان در شهر، اثر قابل توجهی در میان مسیحیان داشته است) از جمله رموز موفقیت حزب الله است که قطعا نوید بخش بستری مناسب برای فعالیت های مقاومت اسلامی در آینده سوریه است.

3- گرچه بخشی از ملت لبنان( حتی اقلیتی از شیعیان) حضور حزب الله را دخالت در امور کشوری دیگر تلقی کرده و معتقد بودند هزینه های آنرا باید ملت لبنان بپردازند اما با موفیقت مقاومت اسلامی در پاکسازی مناطق مرزی و کاهش چشمگیر حوادت امنیتی در لبنان و در نتیجه بهبود شرایط میدانی در سوریه و لبنان و نیز توجه حزب الله به تمامی ادیان مانند آنچه که پیشتر درباره مسیحیان گفته شد، اکنون حزب الله لبنان مجددا از جایگاه مناسبی در لبنان و معادلات داخلی آن برخوردار شده است تا آنجا که ولید جنبلاط سیاستمدار دروزی پیچیده و کهنه کار لبنانی اخیرا در مصاحبه با تلویزیون دولتی لبنان می گوید: «در اثر تحولات منطقه ای حزب الله هم اینک قدرتمند ترین جناح و گروه داخل لبنان است و سیاستمداران لبنانی باید این واقعیت را بپذیرند و با حزب الله لبنان همکاری کنند».  جنبلاط اضافه می کند: «پس از پاکسازی حمص ، ایران کنترل منطقه را در دست دارد. ما باید این واقعیت ژئو استراتژیک را بپذیریم و پیوندهای دولت لبنان و حزب الله را تقویت کنیم
تردیدی نیست که اکنون حزب الله از شرایط بسیار مناسبی برای تاثیرگذاری بر معادلات داخلی لبنان ( از جمله انتخاب رئیس جمهور) برخوردار است، شرایطی که کمتر کسی در ابتدای ورودش به سوریه برای او متصور بودند.

4- حزب الله لبنان در شاخه نظامیش خلاصه نمی شود و ساختاری گسترده در حوزه اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و خدماتی دارد اما نخ تسبیح همه فعالیتها و در نتیجه توفیقاتش «روحیه ی جهادی» است. سرمایه اصلی حزب الله «بدنه ی اجتماعی» است که در همه عرصه با اعتقاد به گفتمان حزب و بهره گیری از روحیه جهادی در میدان حضور می یابد و حماسه می آفریند. برای تشکیلاتی که بر این ساختار و محور شکل گرفته بی تحرکی چون مردابی است که سرمایه ها را نیست و نابود و بلا استفاده می کند. مقامات حزب الله هم از گذشته به درستی اهمیت حفظ و ارتقای این روحیه را درک کرده و برای آن برنامه های متعددی را طراحی نموده اند اما دشمن هم دقیقا پی به جایگاه آن برده و برای تضعیفش به ابزار متعددی متوسل شده است. متاسفانه در سال های اخیر مصادیق غیر قابل انکاری از رفاه زدگی، راحت طلبی، اعتیاد، روزمرگی و سایر مفاسد اخلاقی در میان اعضای آن سرمایه اجتماعی بروز و ظهور کرده و مقابله با آن به دغدغه روزمره رهبران حزب الله بدل شده بود. اما نواخته شدن شیپور جهادی دیگر اینبار در سرزمین شام، دوباره آتش روحیه جهادی را در جان و دل جوانان مقاومت اسلامی در بیروت و بقاع و صور و نبطیه و ... شعله ور گردانید و آنگاه که تشییع ابدان مطهر شهدا در سرزمین جبل عامل آغاز شد همچون بارانی از رحمت الهی جانها را پاک کرد و عزم ها را راسخ تر. بی شک امروز حزب الله لبنان با بدنه اجتماعی گسترده تر و جهادی تر  می رود تا از نعمت های جنگ سوریه در مسیر موفیقتهایش بهره گیرد.

***

مناسب است در پایان گوشه های دیگری از کلام امام روح الله را با هم مرور کنیم و شباهت های بیشتری از آن با شرایط امروز حزب الله بیابیم:
« هر روز ما در جنگ برکتی داشته‌ایم که در همه صحنه‌ها از آن بهره جسته‌ایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده‌ایم، ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده‌ایم، ما در جنگ، پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم، ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناخته‌ایم، ما در جنگ به این نتیجه رسیده‌ایم که باید روی پای خودمان بایستیم، ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم، ما در جنگ ریشه‌های انقلاب پر بار اسلامی‌مان را محکم کردیم، ما در جنگ حس برادری و وطن دوستی را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها و ابرقدرتها سالیان سال می‌توان مبارزه کرد، جنگ ما کمک به افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت، جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظامهای فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند، جنگ ما بیداری پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت، تنها در جنگ بود که صنایع نظامی ما از رشد آنچنانی برخوردار شد و از همه اینها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت».