پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- حمله به مناطق مقدس شیعیان، باعث ایجاد مسئله مشترک و بالتبع اتحاد و هم‌افزایی شیعیان عراق خواهد شد. آن هم در شرایطی که پس از انتخابات پارلمانی اخیر، زمینه اختلافات و تنوع سلایق در بحث انتخاب نخست‌وزیر دیده می‌شود. حالا با این اوضاع، همه شیعیان ذیل پرچم دفاع از مقدسات و احتمالاً تحت امر مرجعیت معظم، دوش به دوش هم، در برابر تکفیری‌ها خواهند ایستاد. این اتحاد ناخواسته، برکات زیادی برای عراق و منطقه خواهد داشت.

پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مهدی صانعی، رصد پس از حمله چند روز گذشته گروهک تروریستی دولت اسلامی در عراق و شام (داعش) به سامرا، که با دفع آن پایان پذیرفت، دیشب خبر دیگری منتشر شد: داعش با حمله به استان نینوا، ضمن تصرف استانداری و فرودگاه، به سمت منطقه کرکوک در حال حرکت است. تا این لحظه، اخباری از همکاری مقامات محلی با داعش، و اعلام آماده‌باش و سازماندهی نیروهای ارتش و مردمی برای دفع حملات آنان منتشر شده است. بی‌شک گروه چندملیتی و عصیان‌گر داعش ـ که حتی در برابر پدر معنوی خود، ایمن الظواهری ایستاده است ـ مبتنی بر یک تحلیل، به این تصمیم بزرگ رسیده است. باوجود توفیقات اولیه در تصرف برخی شهرها و مناطق، به نظر می‌رسد تحرکات تکفیریون داعش، با حماقت‌هایی همراه است که به آن ها می‌پردازیم:
پایگاه اجتماعی داعش در غرب عراق و مناطق استان الانبار و الرمادی است؛ هر چند نسبی و اقلیتی. حالا خروج‌شان از آنجا، زمینه‌ای خواهد شد برای طغیان مردم بومی به واسطه سخت‌گیری‌های بی‌قاعده آن ها. علاوه بر این، قوای باقی مانده داعش در سنگر اصلی‌شان (غرب عراق)، به مراتب کم شده و زمینه بازپس‌گیری آن توسط ارتش و نیروهای مردمی، پس از دفع حملات جاری، فراهم خواهد شد.

از نقاط قوت تاکتیکی داعش، استتار خود در محیط‌های شهری و مسکونی (آن هم مناطقی که مقبولیت نسبی داشته‌اند)، و استفاده از بیابان‌های گسترده غرب عراق تا شرق سوریه بوده است. حالا با تهاجم به مناطق شهری غریبه، به دلیل تمرکز نیروهایشان در مناطق محدود، و خروج‌شان از لاک دفاعی غرب عراق، به اصطلاح نظامیان، جناح داده‌اند. داعش با تمام توان به میدان آمده است. حالا زمان مناسبی است جهت استفاده از نیروهای هوایی و توپخانه سنگین برای از بین بردن‌شان. قوای مدافع مردمی و ارتش عراق، با رصد دقیق تحرکات آن ها و شناسایی مراکز تجمع و فرماندهی، می‌توانند ضربات سنگینی به آن ها وارد نمایند.

اهل سنت بومی و خاصه عشایر عراق، دل خوشی از داعش ندارند، ولی به واسطه ترس از آن ها و شاید دلخوری از حکومت مرکزیـ که متهم به طایفی‌گری و برتری دادن شیعیان است ـ به مقابله با آن نمی‌پردازند. از طرفی، حضور نیروهای چندملیتی از کشورهای افغانستان، تونس و لیبی، زمینه هر گونه مقبولیت عمومی را از بین می‌برد. هر چند بنا به شواهد تاریخی، داعش اصولاً ظرفیت بالایی در دفع دیگران و تاراندنِ مردم بومی دارد. کافی است چند مورد از برخوردهای شرعی!! آن ها با مردم شرق سوریه را بررسی کنیم.

به نظر می‌رسد لازم باشد تا مدافعان عراقی، ضمن بررسی و اتخاذ تدابیر نظامی، از قدرت و تأثیر سلاح عملیات روانی هم غافل نشوند. تاکتیکی که نظام سوریه از مدت‌ها پیش به کار گرفته و نتایج خوبی از آن حاصل کرده است؛ راه‌اندازی سایت‌های خبری و چندرسانه‌ای مثل “سوریا تیوب” و تولید و توزیع کلیپ‌های متنوع از وحشی‌گری‌های گروه‌های تکفیری، تأثیر قابل ملاحظه‌ای در برهم زدن ائتلاف جهانی ضد نظام سوریه و ریزش پایگاه مردمی تکفیریون در کشورهای مختلف داشته است. کلیپ جگرخواری معروف و صحنه‌های مکرر ذبح مردم و سربازان ارتش سوریه، نمونه‌های فراموش‌نشدنی آن ها هستند. جمله به یادماندنی مائو را یادآوری می‌کنم که گفت: “چریک مانند ماهی است، و مردم، مانند آب. ماهی بدون آب می‌میرد”. مردم بومی را باید از اطراف تکفیریون پراکند. اگر چنین شود، نابودی‌شان به طور جد آسان‌تر می‌شود.

 حمله به مناطق مقدس شیعیان، باعث ایجاد مسئله مشترک و بالتبع اتحاد و هم‌افزایی شیعیان عراق خواهد شد. آن هم در شرایطی که پس از انتخابات پارلمانی اخیر، زمینه اختلافات و تنوع سلایق در بحث انتخاب نخست‌وزیر دیده می‌شود. حالا با این اوضاع، همه شیعیان ذیل پرچم دفاع از مقدسات و احتمالاً تحت امر مرجعیت معظم، دوش به دوش هم، در برابر تکفیری‌ها خواهند ایستاد. این اتحاد ناخواسته، برکات زیادی برای عراق و منطقه خواهد داشت.

تجاوز داعش به مناطق کردنشین کرکوک و موصل، زمینه اتحاد پربرکت دیگری را برای عراق جنگ‌زده فراهم خواهد کرد. به اذعان تجربیات تاریخی، مردم کرد، تجاوز و اشغال سرزمین‌شان را تحمل نخواهند کرد. در همین ساعات هم اخباری از سازماندهی نیروهای پیش‌مرگ و درگیری آن ها با تکفیریون شنیده می‌شود. این دشمن مشترک، عامل اتحاد دوباره شیعیان و کردها را فراهم نموده و علاوه بر آن، اتهام درگیری طایفی دولت با اهل سنت را هم ـ به واسطه اهل سنت بودن اکراد ـ مرتفع خواهد کرد. پس، زمینه فتنه طایفی هم تا حد زیادی از بین خواهد رفت.

    مجموعاً به نظر می‌رسد زمینه رفع اساسی و ریشه‌کنی غده چرکین تکفیری در عراق فراهم شده باشد و مرصادی دیگر را می‌توان توقع داشت؛ البته با سلاح اتحاد و تدبیر و توسل.

 

چگونه بن گوريون موصل را به داعش پیشنهاد کرد؟

پایگاه خبری تحلیلی «پارس»-عليرضا رضاخواه- چند روزي است که نام گروه داعش موجي از رعب و وحشت در ميان ملت عراق ايجاد کرده است، اين گروه تروريستي در سوريه هم خواب و آرامش را بر مردم اين کشور حرام کرده است. تروريستهاي داعش که نام دولت اسلامي عراق و شام را برخود گذاشته اند، مدعي تلاش براي تشکيل خلافت اسلامي و اجراي شريعت اسلامي هستند، اما حرف و عمل آنها کاملا از هم فاصله دارد.

فساد و بي بند و باري اخلاقي در قالب جهاد نکاح، وحشي گري در قالب بريدن سر افراد بي گناه و تصويب قوانين بدوي و مجازات هاي سنگين براي مردم عادي ، همه و همه بيانگر ماهيت ضد اسلامي جمعي مزدور است که تنها چيزي که برايشان اهميت ندارد اسلام و شريعت آن است.

واقعيت اين است که به دنبال سقوط ديکتاتوري صدام حسين، خروج نيروهاي آمريکايي از عراق و به دنبال آن پيوستن اين کشور به خط مقاومت، جريان ارتجاع عربي به رهبري عربستان، استراتژي تجزيه عراق را با هماهنگي اربابان خود دنبال کردند تا شايد از اين طريق بتوانند توازن قوا در منطقه خاورميانه را به سمت خود تغيير دهند. از همين رو با سرمايه گذاري در استان هاي سني نشين عراق تلاش کردند تا آتش طايفه اي و مذهبي را در اين کشور شعله ور سازند.

با اين حال انتخابات پارلماني اخير عراق روياهاي جريان ارتجاع عربي را به سراب تبديل کرد. از سوي ديگر برگزاري انتخابات رياست جمهوري در سوريه و موفقيت ميداني نيروهاي مقاومت و ارتش در مقابله با تروريست ها در روزهاي اخير هرگونه اميد براي سرنگوني نظام سوريه را از بين برد. از همين رو جريان هاي تروريستي وابسته به ارتجاع عرب در منطقه به منظور فشار بر دولت نوري المالکي و با حمايت برخي از سياست مداران داخلي در يک هفته گذشته دامنه عملياتي خود را از جنوب عراق به شمال اين کشور کشانده و چتر نا امني را در استان هاي الانبار، صلاح الدين و نينوا پهن کرده اند. تروريست ها در نقشه اي حساب شده و با انجام عمليات ايذايي در سامرا، توانستند خود را به شهر موصل در استان نينوا رسانده و به راحتي اين شهر را اشغال کنند.

چرا موصل؟
روزنامه تايمز انگليس در پاسخ به اين سئوال که چرا تروريست هاي داعش شهر موصل را انتخاب کردند مي نويسد: " بيشتر کمک مالي به گروه «داعش» از حاميان و نيروهاي اين گروه در موصل صورت مي گرفت. در اين شهر، ماهانه سه ميليون دلار براي خريد سلاح و تجهيزات به اين گروه ارائه مي شد." علاوه بر اين داعشي ها توانسته بودند استاندار نينوا را با خود همراه کنند. عراق القانون در اين رابطه نوشته است: بسياري از منابع خبري عرب زبان سندي را از خيانت استاندار نينوا منتشر کردند که طي آن وي به همه ادارات رسمي در اين استان دستور داده است تا کليه اسناد دولتي را سوزانده و در مقابل افرادي که آنان را مجاهدين خوانده است مقاومت نکنند.

اما ماجرا به همين جا ختم نمي شود، حمله به موصل تلاشي براي تکميل هلال سياه داعش در عراق و شام است. هلالي که از استان الانبار در مرز عربستان سعودي و در جنوب عراق شروع شده، استان هاي صلاح الدين و نينوا در عراق و همچنين منطقه حسکه و الرقه در سوريه را در بر مي گيرد و تا استان حلب در مرز ترکيه امتداد مي يابد. هلال سياه داعش به گونه اي طراحي شده که علاوه بر چنگ اندازي بر منابع نفتي عراق، سوريه و لبنان را که چون ستون فقرات محور مقاومت هستند از سرزمين اصلي جدا کند. طرحي که بر اساس راهبرد امنيت پيراموني بن گوريون(*) تدوين شده است. راهبردي که اسرائيل از زمان شکل گيري جعلي خود برپايه آن استوار شد، براساس گفته ديويد بن گوريون: "ما ملتي کوچک هستيم و امکانات و منابع ما اندک است و بايد اين خلاء را در برخورد خود با کشورهاي عرب دشمن از طريق شناختن نقاط ضعف آنها به ويژه در زمينه روابط موجود بين گروه هاي نژادي و اقليت هاي طايفه اي برطرف کنيم به گونه اي که ما به آنها دامن بزنيم تا در نهايت به مشکلاتي تبديل شود که حل يا مهار کردن آنها براي اين کشورها دشوار شود."

آن چه که امروز عراق شاهد آن است تبلور بيعت ارتجاع سياه به رهبري سعودي ها و صهيونيزم است. همپيماني شوم و بحران آفريني که، آثار آن در عراق، لبنان و سوريه به خوبي قابل مشاهده بوده به اين زودي ها منطقه خاورميانه را رها نخواهد کرد.

(*)دیوید بن گوریون اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی بود. وی رئیس کمیته اجرایی آژانس یهود و رهبری اقدامات سیاسی نظامی صهیونیست‌ها در فلسطین زیر قیومیت انگلستان را با هدف تشکیل اسرائیل را به عهده گرفت در سال ۱۹۵۵ به عنوان وزیر دفاع اسرائیل انتخاب شد. وی دوبار به عنوان نخست وزیر کشور اسرائیل انتخاب شد. ديويد بن گوريون پس از عمري اشغال‏گري، جنایت و آدمن کشی سرانجام در اول دسامبر 1973میلادی در هشتاد و هفت سالگي مرد.