نحوه شکلگیری مجله «آئین»
صاحبنظران حلقه «آئین» به دلیل تحصیل در رشتهی حقوق و علوم سیاسی، با مفاهیم غربی آشنا بودند. آنها تحت تأثیر افکار حسین بشیریه قرار داشتند.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»-آرش امیری- باید اذعان کرد حلقههای فکری مختلف، برای ترویج افکار و عقاید خود، از روزنامه و نشریات بهعنوان ابزاری کارآمد استفاده میکنند تا با درگیر کردن ذهن خواننده و مخاطب، زمینهی تغییر اندیشه را فراهم کنند. در ایران پس از انقلاب اسلامی نیز گروههای مختلف فکری با انتشار نشریات مختلف، در تلاش بوده و هستند تا از این ظرفیت در راستای اهداف خود استفاده کنند.
در دههی هفتاد شمسی، جریان فکری نوگرایی شکل گرفت که درصدد نوآوری و یا بدعت در اندیشههای سنتی و مذهبی جامعه بود. پیشینهی این جریان به نشریهی «کیهان فرهنگی» برمیگردد که بیشتر نوشتههای معرفتشناسی عبدالکریم سروش در آن بازتاب مییافت. با تعطیلی موقت نشریهی «کیهان فرهنگی»، بیشتر اعضای فکری این نشریه با سازماندهی منسجمتری، مجلهی «کیان» را منتشر کردند. این نشریه در سال 1379، به اتهام نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی و توهین و اهانت به مقدسات و آموزههای دینی توقیف شد. اما جریان فکری که در «کیان» پایهگذاری شده بود، در روزنامهها و نشریات دیگر همچنان ادامه یافت. در این نوشتار، به دنبال این مسئله هستیم که آیا مجلهی «آئین» دنبالهرو مجلهی «کیان» بود؟ یا اینکه بهلحاظ فکری و خطمشی رویهی دیگری را انتخاب کرد.
«کیان» نخستین حلقه جریان روشنفکری دینی
همچنانکه اشاره شد، جریانی فکری که بهدنبال تغییر تفسیرهای سنتی نسبت به دین و اسلام بود، ابتدا در مجلهی «کیان» گرد هم آمدند؛ بهطوریکه مجلهی «کیان» محلی برای گرد آمدن روشنفکران دینی و طرح نظرات آنها بین نخبگان و مردم بود.
مجلهی «کیان» بهعنوان معروفترین نشریهی روشنفکری دینی پس از انقلاب اسلامی، از اواخر سال 1369 با مدیرمسئولی رضا تهرانی و سردبیری ماشاءالله شمسالواعظین راهاندازی شد. عبدالکریم سروش نویسندهی ثابت مجلهی «کیان» بود و روشنفکران و چهرههای سیاسی چون محمد مجتهد شبستری، مصطفی ملکیان، بهاءالدین خرمشاهی، اکبر گنجی، سعید حجاریان (با نام مستعار جهانگیر صالحپور)، محسن سازگارا، محمدجواد کاشی، حسین قاضیان، مراد فرهادپور، مرتضی مردیها، مجید محمدی، آرش نراقی، محسن آرمین، فاضل میبدی، مصطفی تاجزاده، علیرضا علویتبار، هاشم آغاجری، محسن کدیور، مصطفی رخصفت و... در آن قلم میزدند.
لذا این نشریه در محافل علمی و سیاسی، ارگان روشنفکری دینی و نیز ارگان عبدالکریم سروش خوانده میشد؛ روشنفکرانی که سعی در سازگار نشان دادن آموزههای دینی با ارزشهای مدرنی چون دموکراسی، پلورالیسم و حقوق بشر داشتند و فراتر از نشریه، این مجموعه محفلی برای وصل کردن حلقهها و چهرههای نوگرا و لیبرال و تریبونی برای تبیین اندیشههای لیبرال دینی بود.(1)
علاوه بر کیان، حلقههای متعدد دیگری نیز بهصورت زنجیرهای شکل گرفتند. در واقع این گروهها، مانند زنجیرهای واحد، هدفی یکسان را دنبال میکردند که دال محوری گفتمان آنها، بازاندیشی مفاهیم سنتی در قالب مفاهیم نوین غربی بود. شاید در این میان، بتوان جایگاهی خاص را برای مجلهی «آئین» پس از حلقهی «کیان» متصور شد.
نحوه شکلگیری مجله «آئین»
مجلهی «آئین» با درخواست سید محمد خاتمی مجوز انتشار گرفت و برخی از افراد حلقهی «کیان» نیز به دور وی جمع شدند و حلقهی فکری «آئین» را تشکیل دادند. هرچند این گروه تا سال 1382 هیچگونه نشریهای را منتشر نکرد، اما آنها جلسات هفتگی منظمی را برگزار میکردند. در این حلقه، چهرههایی چون هادی خانیکی، سعید حجاریان، مصطفی تاجزاده، محسن امینزاده، عباس عبدی، محسن کدیور و محمدرضا خاتمی حضور داشتند.
میتوان گفت هدف از برگزاری جلسات هفتگی منظم، پیدا کردن مفاهیمی تازه و جدید برای تحول اجتماعی، طبق آنچه ضروری میپنداشتند، بود. مفاهیمی چون جامعهی مدنی، مردمسالاری دینی، حقوق بشر و دموکراسی، بیشترین دغدغهی فکری این حلقه را تشکیل میداد. سید محمد خاتمی نقش محوری را در این حلقهی فکری ایفا میکرد، اما افرادی چون محسن کدیور و حجاریان نیز در فعال کردن هرچه بیشتر مباحث اندیشگی و سیاسی نقش مهمی داشتند.
افراد حلقهی فکری «آئین» از ابتدا دارای یک گرایش خاص نبودند، بلکه با بازاندیشی افکار خود، بحثهای معرفتشناختی و نقد وضعیت موجود و البته تأثیرپذیری از حلقهی فکری «کیان»، به این نتیجه رسیده بودند که ترکیبی از تجربیات تمدن غربی و بومی کردن آنها با ارزشهای داخلی، بهترین راهکار توسعه در کشور است. اعضای این حلقه به تمدن غربی علاقهمند بودند و برای گسترش مفاهیم مدرن غربی تلاش میکردند و به مرور زمان با شعار توسعهی سیاسی، پیوستن به نظام جهانی و دموکراسی دینی، بهسوی تمدن و تفکر غربی و لیبرالیسم حرکت کردند.(2)
انتشار نشریهی «آئین» با نامزدى سید محمد خاتمى در انتخابات هفتم ریاستجمهورى به تعویق افتاد. اما سرانجام در سال 1382 در حالی که حدود شش سال از دوم خرداد 1376 گذشته بود، با صاحبامتیازى حزب مشارکت و مدیرمسئولى محمدرضا خاتمى و سردبیرى هادى خانیکى انتشار یافت.
تعامل حلقه فکری «آئین» و «کیان»
همانطورکه در بخش پیشین اشاره کردیم، گروهی از حلقهی فکری «کیان» از جمله چهرههایى چون هادى خانیکى، سعید حجاریان، مصطفى تاجزاده، محسن امینزاده، عباس عبدى و محسن کدیور به حلقهی فکری مجلهی «آئین» پیوستند و همان آموزههای فکری مجلهی «کیان» را دنبال کردند.
موضوعاتی که در مجلهی «آئین» پس از تعطیلی مجلهی «کیان» چاپ میشد غالباً تکراری بود و بیشتر بهدنبال نشان دادن ویژگیهای مثبت ارزشهای فکری غربی، چون توسعهی سیاسی، دموکراسی دینی، جامعهی مدنی و سازگاری آنها با اندیشههای سنتی و اسلامی بود. تغییر تفسیرهای سنتی و فقهی نسبت به دین و اسلام در مجلهی «کیان» شروع شد و در مجلهی «آئین» ادامه یافت، هرچند بهنوعی شاید بتوان مجلهی «آئین» را شاخهی سیاسیتر «کیان» دانست، حلقهی «آئین» و «کیان» دگرگونی پایههای اندیشههای سنتی و دینی را رقم زدند و در پیروزی خاتمی و شروع عصر اصلاحات نقش ویژهای داشتند
در اینباره محمدرضا خاتمی، برادر رئیسجمهور عصر اصلاحات، معتقد است که دو جریان کلى را باید در ترغیب آقاى خاتمى در نظر بگیریم. به اعتقاد او، اولین جریان عمدتاً سیاسى بود و از دوستانی تشکیل میشد که همان زمان در دولت آقاى هاشمى حضور داشتند.
از نظر وی، انگیزهی این دسته از افراد صرفاً سیاسى بود. آنها اینگونه فکر مىکردند که تداوم جریان مخالف در کشور مىتواند امکان سیاستورزى در داخل کشور را از بین ببرد.
از نظر محمدرضا خاتمی، گروه دوم کسانى بودند که فکر مىکردند اگر آقاى خاتمى به عرصهی انتخابات نیاید، دستاوردهاى آن جریان از بین مىرود. این دسته، منافع سیاسى مثل نجات انقلاب، زدودن چهرهی خشونت از دین و...را پیگیرى مىکردند.
وى در ادامه میافزاید: «...این دو جریان کلى بودند که در ترغیب آقاى خاتمى با دو هدف کاملاً متفاوت حضور داشتند. برآیند این دو نیرو، که البته من سهم اصلى را بهعهدهی نیروهاى سیاسى مىگذارم، ترغیب آنها سبب شد که آقاى خاتمى وارد این عرصه بشود. هرچند تمام هدف اصلاحطلبان و چهرههاى حلقهی آئین از مطرح کردن خاتمى در انتخابات ریاستجمهورى 1376، کشاندن عقبهی تئوریک حلقهی آئین در متن جامعه و طبیعتاً رسانهها بود.»(4)
بنابراین حلقهی فکری «آئین» و «کیان» برای قدرت گرفتن محمد خاتمی تلاش کردند تا بدین ترتیب بتوانند در سطح جامعه بیش از پیش مطرح شوند. این حلقه فکری بعد از انتخابات ریاستجمهوری سال 1376 و پیروزی محمد خاتمی، گفتمان دوم خرداد را شکل دادند. البته بیشتر مبانی فکری این گفتمان در حلقهی «کیان» پیریزی و پایهگذاری شده بود، اما این اندیشهها در حلقهی فکری «آئین» سیاسی شد. به عبارت دیگر، «آئین» پروژهی سیاسیشدهی «کیان» به حساب میآمد.
بسیاری از صاحبنظران حلقهی «آئین» به دلیل تحصیل در دانشگاههای مختلف در رشتهی حقوق و علوم سیاسی، با مفاهیم نوین غربی آشنا شده بود و تا حدود زیادی تحت تأثیر افکار حسین بشیریه قرار گرفتند. بدین ترتیب این گروه با حلقهی «کیان»، که تحت تأثیر اندیشههای سروش شکل گرفته بود، پیوند خورد و در حلقهی «آئین» امکان تبدیل شدن به یک برنامهی سیاسی را پیدا کرد.(5)
هادی خانیکی، عضو شاخص حزب مشارکت، دربارهی حلقهی «آیین» و نشریهی آن بیان میدارد که «این نشریه ویژگی مهماش این بود که در بستر روشنفکری دینی امکان گفتوگوی افکار متفاوت وجود داشته باشد، به هیچیک از نحلههای موجود روش فکری تعلق مطلق نداشته باشد و امکان نقد را بهصورت صحیح فراهم کند. این مسیر تلاش برای انتشار آیین، خود منجر به بحثهای زیادی شد... مثلاً مباحثی چون دین و دموکراسی در آن جلسات راجع به آن بحث میشد. خود مفهوم جامعهی مدنی، بهعنوان یکی از نیازهای جامعهی ما، از دل همان مباحث و نشستها بیرون آمد.»(6)
نتیجهگیری
براساس فرضیهی نگارنده در یادداشت حاضر، همزمان با دورهی سازندگی و پس از پایان جنگ تحمیلی، جریانهای فکری خاصی که عمدتاً از آبشخور سیاسی غرب تغذیه میشدند، شکل گرفتند. این جریانها عمدتاً حالت زنجیرهای داشتند و حلقهی «کیان» نطفهی اصلی شکلگیری آنها بود.
پس از «کیان»، سایر حلقهها نیز با رشدی قارچگونه تکثیر شدند و در این میان، حلقهی فکری «آئین» شکل گرفت. بنمایهی اصلی این حلقه نیز از «کیان» تغذیه میشد و ارکان اصلی حلقهی «کیان» در آن حضوری پررنگ داشتند. با این تفاوت که حلقهی «آئین» بیشتر جنبهی عملگرا و سیاسیشدهی «کیان» به حساب میآمد. این دو جریان در حرکتی ائتلافی از روی کار آمدن محمد خاتمی حمایت کردند و بعد از انتخابات ریاستجمهوری سال 1376، گفتمان اصلاحطلبان را تشکیل دادند و در گسترش اندیشههای مدنظر خود نقش داشتند.
پینوشتها:
منبع: برهان
1. http://www.asremrooz.ir
2. مهرداد مشایخی، «دگردیسی مبانی سیاست و روشنفکری سیاسی»، مجلهی آفتاب، سال سوم، شمارهی 28، مرداد و شهریور 1382، ص 8.
3. گفتوگوى حسین سلیمى با محمدرضا خاتمى، ویژهنامهی روزنامهی ایران، 11 تیر 1384.
4. همان.
5. جهاندار امیری، اصلاحطلبان تجدیدنظرطلب وپدرخواندهها، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1386، ص 144.
6. پیشین، روزنامهی ایران، 11 مرداد 1384.
ارسال نظر