پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- اشراف، کارشناس بنیاد خاورمیانه بر این باور است که رفتار و اقدامات اخیر سعودی‌ها حاکی از آن است که تقریباً‌ به یقین رسیده‌اند که غرب و آمریکا در برابر نفوذ ایران کاری از پیش نمی‌برند، لذا می‌کوشند خود را به ایران نزدیک کنند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «پارس» به نقل از اندیشکده بنیاد خاورمیانه، کارشناس این اندیشکده تصریح می‌کند که بدون شک هیچ قدرتی در منطقه وجود ندارد که بتواند مانع افزایش نفوذ ایران شود و جبهه غرب به رهبری آمریکا هم در حال حاضر دیپلماسی و سازش با ایران را ترجیح داده است، لذا سعودی‌ها نزدیک شدن به ایران را در دستور کار قرار داده‌اند.

شماری از اقدامات و اظهارات رسمی اخیر عربستان سعودی حاکی از آن است که امکان دارد این پادشاهی موضع خود در قبال ایران را تغییر دهد.

به نظر می‌رسد سعودی‌ها حداقل در سطح اعلانی در جهتی حرکت می‌کنند که از موضع پیشین آنها که ایران را تهدیدی تلقی می‌کرد که باید در برابر آن ایستادگی کرد، فاصله دارد تلاش در جهت تطبیق و سازش با تهران. گمانه زنی در مورد تغییر در موضع سعودی‌ها اساساً ناشی از سه رویداد علنی است که اخیراً رخ داده است.

اولین رویداد نشستی بود که ماه گذشته میان عبدالرحمان الشهری، سفیر جدید سعودی در تهران، با علی اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور پیشین ایران، انجام شد.

الشهری در این دیدار در حرکتی نمادین پیشانی رفسنجانی را بوسید. این اقدام علاوه بر نشان دادن عمق وطن‌پرستی این سفیر، به زعم برخی کارشناسان حاکی از آن است که سعودی‌ها قصد دارند تا روابط خود را بر اساس معادلاتی جدید با ایران از سرگیرند.

دومین رخداد اعلان دعوت سعودی‌ها از محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران برای دیدار از این پادشاهی بود.

سومین مورد هم که به نظر کارشناسان حاکی از تغییر موضع سعودی‌ها بود، کنار گذاشتن بندر بن سلطان از ریاست اداره کل اطلاعات عربستان بود.

بندر در همه فعالیت‌هایی سعودی در سوریه، لبنان، بحرین و دیگر مواضع تنش میان عربستان ایران، ‌ دست داشت. محمد بن نایف، جایگزین او در عرصه این سیاست گذاری‌ها، حاکی از آن است که از فعال بودن سیاست گذاری سعودی‌ها در منطقه، کاسته می‌شود.

این اتفاق با جابه‌جایی معاون وزیر دفاع، سلمان بن سلطان همراه شد. سلمان برادر ناتنی بندر است و مانند او از جمله فعالان مقابله با نفوذ منطقه‌ای ایران است.

این مواضع سعودی را باید در فضای فشار آشکار آمریکایی‌ها بر شرکای خلیج فارسی خود دید که خواهان همراهی شان با دیپلماسی واشنگتن هستند که در کانون آن می‌توان تمایل برای تبدیل کردن ایران از یک دشمن به یک دوست را مشاهده کرد.

بر اساس گزارشی که پایگاه خبری «اطلاعات امنیتی» منتشر کرد، هم رئیس جمهور اوباما و هم چاک هگل وزیر دفاع آمریکا در سفر اخیر خود به کشورهای خلیج فارس، بر این امر تأکید کرده‌اند. بر اساس این گزارش اوباما در دیدار خود با پادشاه عبد‌الله بن عبدالعزیز این موضوع را خاطر نشان ساخت.

این در حالی است که هیگل در دیدار با شاهزاده سلمان ولیعهد، مقرن معاون معاون ولیعهد و سعود الفیصل، وزیر امور خارجه، از سعودی‌ها خواست که با ایرانی‌ها با «گشودگی و استقبال» برخورد کنند.

همزمان با پیشرفت مذاکرات هسته‌ای با تهران و پیروزی‌های مختلف نیروهای ایران در لبنان، سوریه و عراق، آمریکا ظاهراً به این نتیجه رسیده است که استراتژی آن برای عادی سازی روابط با تهران از طریق این نشست‌ها، تنها نیمی از راهی است که باید طی شود.

عربستان سعودی به همراه بحرین و امارات عربی متحده، تا به اینجا بر این باور بودند که بلند پروازی‌های ایران را نمی‌توان تحمل کرد مگر آن که سعودی‌ها و غربی‌ها منافع حیاتی خود را واگذار کنند. به این دلیل بود که آنها فشار کنونی آمریکا برای نزدیک شدن به ایران را، احمقانه تلقی می‌کردند.

حال چگونه می‌توان پیروی آشکار سعودی‌ها از سیاست‌های آمریکا را توضیح داد؟ ‌سعودی‌ها به خوبی می‌دانند که آمریکا همچنان تضمین کننده اصلی امنیت در خلیج فارس است، ‌ حال هر مسئله و مشکلی هم که استراتژی کنونی آن داشته باشد. دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس هم از این امر آگاهند.

هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که دولت کنونی قصد دارد ۳۵۰۰۰ نیروی نظامی را که در این منطقه در اختیار دارد، از جمله ناوگان پنجم نیروی دریای و چند سیستم دفاع موشکی پیشرفته، کاهش دهد. در واقع هیگل در جریان دیدار خود از کشورهای حاشیه خلیج فارس تأکید کرد که آمریکا همچنان نسبت به حضور در این منطقه و امنیت خلیج فارس، سوای از اختلافاتی که با کشورهای منطقه در مورد ایران دارد، متعهد است.

بسیاری از تحلیل‌گران اوضاع منطقه خلیج فارس بر این باورند که نمی‌توان چنین تصور کرد که عربستان سعودی، در صورتی که غرب و آمریکا ترجیح دهند با ایران سازش کنند، در برابر بلند پروازی‌های ایران سنگربندی می‌کنند.
پادشاهی سعودی بسیار متشنج تر از آن است که بتواند چنین نقشی را ایفا کند. بلکه، اگر ضعف غرب در برابر پیشرفت ایران آشکار گردد، ریاض خود را با وضعیت جدید تطبیق می‌دهد.

تغییر استراتژی سعودی در سوریه که در طول سه سال گذشته از حمایت از گروه‌های جهادی‌ به سمت حمایت محدود از شورشی‌هایی که در حوزه تعریف آمریکا قرار می‌گرفتند تغییر کرده است احتمالاً نشان دهنده بخشی از تغییر موضع کنونی سعودی‌ها در قبال ایران باشد.

این تغییر موضع، موازی با اختلافات اساسی سعودی با دولت اوباما در مورد استراتژی منطقه‌ای واشنگتن پیش می‌رود؛ هوشیاری عملگرایانه نسبت به ضرورت همسانی با مسیر اعلانی واشنگتن و تلاش‌های فعالانه برای کسب آمادگی به منظور مقابله با چالش‌هایی که در خاورمیانه وجود دارد و ایران در آنها حضور فعال داشته و نقش اصلی را ایفا می‌کند.

آیا بر اساس اطلاعات موجود می‌توان گفت که سیاست سعودی‌ها در قبال ایران تغییر کرده است؟ پاسخ مثبت است. حداقل چیزی که می‌توان گفت این است که گفتمان مستقیم یا غیر مستقیم میان این دو افزایش خواهد یافت.

شکی نیست که هیچ جایگزین منطقه‌ای برای آمریکا وجود ندارد تا مانع افزایش نفوذ ایران شود هم در بحثهسته‌ای و هم در بحثاقدامات گسترده ایران در سراسر منطقه که موضوع هسته‌ای یکی از عناصر کلیدی آن است. مشکل اینجاست که دولت کنونی آمریکا در مسیری قرار گرفته است که تنها منتهی به پیروزی‌های ایران می‌شود.

عربستان سعودی، به دلیل ضرورتی که پیش آمده، به نظر می‌رسد که می‌کوشد تا مسیر خاص خود را در پیش گرفته و خود را با اوضاع پدید آمده تطبیق دهد