پايگاه خبري تحليلي «پارس»-نسرين رضايي- مي‌گويند آنچه در اوکراين شاهدش هستيم نزاع ميان غرب و روياپردازان بازتوليد امپراتوري اوراسياست. دو قدرت عظيم اقتصادي. اما در اين ميان تکليف نژاد و قوميت چه مي‌شود؟ مي‌گويند جرقه‌اي است بر آتش اين نزاع که ناديده‌انگاشتني نيست.

موقعيت خاص ژئوپولتيک و ژئواستراتژيک اوکراين اين قابليت را داشت که مجموعه‌اي از تضادهاي اقتصادي، سياسي و نظامي ميان اين قدرت‌ها را به ناگاه روي ميز قرار دهد و آنها را به رقابتي پيچيده با يکديگر بکشاند. اين موقعيت منحصربه‌فرد اوکراين از يک طرف به جايگاه ويژه اين کشور در ميان جمهوري‌هاي شوروي سابق بازمي‌گردد و از طرف ديگر به موقعيت استراتژيک آن در جغرافياي سياسي جهان. نبايد ناديده گرفت که اوکراين پس از روسيه، پيشرفته‌ترين و ثروتمندترين کشور شوروي سابق است که هم داراي منابع غني و با‌اهميت انرژي است، هم زيربناي اقتصادي و صنعتي قابل توجه و هم پتانسيل کشاورزي پيشرفته‌اي دارد.

در اين ميان اهميت دو‌چندان اوکراين آنجاست که ۸۰ درصد صادرات روسيه به اروپا از طريق خاک اين کشور صورت مي‌گيرد. اما اقتصاد اوکراين در سطح وسيعي وابسته به روسيه است و به شدت در شبکه ساختار اقتصادي روسيه تنيده شده است، چنان که اوکراين بدون واردات گاز و ساير ملزومات صنعتي خود از روسيه دچار مشکلات بزرگي خواهد شد.

oukrine3

روسيه شوروي که با وجود منابع سرشار ثروت و جمعيت فراوان تا قبل از انقلاب سال 1917 از لحاظ اقتصادي جزو ممالک عقب‌افتاده بود به سمت مديريت اقتصادي برنامه‌ريزي‌شده يا همان گوسپلان روي آورد و از سال 1928 اجراي نقشه‌هاي پنج‌ساله اقتصادي عملي شد و با تصرف تمام منابع ثروت و توليد از طرف دولت با استخدام مهندسان خارجي و اجراي اصول علمي در کارهاي کشاورزي و صنعتي، سطح توليد به‌طرز شگفت‌آوري بالا رفت. اما اين تمام ماجرا نبود. برنامه‌ريزي اقتصادي بر مبناي مديريت گوسپلاني، تجارت خارجي را کاملاً دقيق لحاظ کرده بود. اتحاد درهم‌تنيده اقتصادي ميان روسيه و جمهوري‌هاي اتحاد جماهير شوروي ايجاد شده بود. تاجيکستان و آذربايجان مسووليت صادرات پنبه و انگور را داشتند. براي هر کشور يک کليت اقتصادي تعيين شده بود تا اتحاد پيشين به طور ناخودآگاه محفوظ بماند. اوکراين و بخش شرقي آن هم نقشي کليدي در اين ماجرا داشت. اقتصاد اشتراکي شوروي روي واردات گندم شرق اوکراين حساب ويژه‌اي باز کرده بود. همان جايي که پيش از آن بخشي از امپراتوري روس‌ها بود و مهم‌ترين محصولات غذايي وارده هم گندم، برنج، سيب‌زميني، چغندرقند، پنبه، چاي، کتان و شاهدانه بود. صنايع نظامي اوکراين که يکي از مهم‌ترين منابع تامين درآمدهاي اين کشور و سهم‌الارث دوران شوروي سابق است در بسياري از موارد نيازمند قطعات تعيين‌کننده و حساسي است که در روسيه توليد مي‌شود و اوکراين امکان ساخت و توليد آن را ندارد.

 سران کرملين خوب مي‌دانند که اوکراين گرانبهاترين و مهم‌ترين بخش غير‌روسي شوروي سابق است که از دست دادن آن به معناي عدم دسترسي به اروپا و مترادف با بر باد رفتن روياي تبديل ‌شدن مجدد روسيه به يک ابرقدرت جهاني است و آنچه روسيه در منطقه به دنبال آن بوده، منافع ژئوپولتيک مشروعش است. اوکرايني که کارخانه‌ها و صنايع سنگين متعددي مانند فولاد [دهمين توليدکننده فولاد دنيا]، صنايع نظامي و تسليحاتي [چهارمين صادرکننده سلاح در دنيا]، توليدات شيميايي، ماشين‌آلات، کشتي‌سازي و ... را از شوروي سابق به ارث برده است. همچنين از نظر کشاورزي موقعيت بسيار مناسبي دارد و بنا بر گزارش سازمان جهاني غذا در سراسر قاره اروپا به دليل موقعيت آب و هوايي و نوع خاکش داراي بيشترين بهره‌وري ضمن کمترين مقدار سرمايه‌گذاري است و نزديک به ۷۱ درصد خاک اين کشور قابليت کشاورزي دارد. 

oukrine

زبيگنيو برژينسکي مشاور امنيت ملي دولت کارتر و از سرشناس‌ترين تحليلگران سياست خارجي آمريکا بر اين باور است که «روسيه بدون اوکراين ديگر يک امپراتوري جهاني به حساب نمي‌آيد و صرفاً يک امپراتوري آسيايي است».

کي‌يف در معبر جغرافيايي مهمي ميان اروپاي شرقي با خاورميانه و روسيه قرار دارد که هم مسير عبور خطوط انتقال گاز به اروپاي غربي است و هم راه ارتباطي روسيه با درياي سياه. ناوگان درياي سياهِ نيروي دريايي روسيه در بندر سواستوپولِ(Sevastopol) شبه‌جزيره کريمه قرار دارد که از نظر تامين دسترسي نظامي روسيه بر اروپا داراي اهميت حياتي است. اما حالا نيز بازپس‌گيري حوزه‌هاي نفوذ سياسي و اقتصادي سابقاً تحت سلطه شوروي در اوراسيا و اروپاي شرقي يکي از مهم‌ترين محورهاي برنامه‌هاي کلان پوتين بوده است که روسيه را به رقابت با اتحاديه اروپا و آمريکا و چين در مناطق مختلفي از آسياي مرکزي و قفقاز و شرق اروپا کشانده است. در اين ميان انرژي و صنايع نفت و گاز اهميت فوق‌العاده‌اي براي روسيه داشته و در واقع نقطه قوت روسيه در صحنه جهاني به حساب مي‌آيد. روسيه تلاش دارد تا اين امتياز ويژه را حفظ کند و به اين منظور طي دو دهه اخير اقدامات وسيع و پرهزينه‌اي را انجام داده است تا زيرساخت‌هاي انرژي ساير جمهوري‌هاي شوروي سابق را به انحصار شرکت‌هاي نفت و گاز خود درآورد و اوکراين نيز شامل اين طرح مي‌شود.

oukrineSevastopol

 بندر سواستوپول

روسيه به دليل تجديد ساختار نفوذ اقتصادي خود بر جمهوري‌هاي سابق شوروي از سال ۲۰۰۷ «اتحاديه گمرکي اوراسيا» را با حضور قزاقستان و بلاروس تاسيس کرد که هدف آن جذب ساير جمهوري‌ها و افزايش توان اقتصادي اعضا و همچنين بالا بردن نفوذ ژئوپولتيک روسيه در اين منطقه است. اما اتحاديه اروپا و آمريکا براي مقابله با قدرت يابي اين اتحاديه و جلوگيري از پيشروي اهداف آن تلاش مي‌کنند تا مانع از پيوستن جمهوري‌هاي کليدي شوروي سابق مانند اوکراين به آن شوند و به همين منظور از طريق صندوق بين‌المللي پول برنامه اقتصادي‌اي با عنوان «مشارکت شرقي» را به اين کشورها و از جمله اوکراين پيشنهاد کردند. برنامه‌اي که عدم پذيرش آن از سوي ويکتور يانوکوويچ به بحران اخير منجر شد. اقتصاد اوکراين وابستگي ساختاري به اين صادرات دارد و اين محدوديت‌ها روند اين صادرات را به شدت تهديد مي‌کرد. اوکراين تا پيش از اين کوشيده بود ميان تضاد اتحاديه اروپا و روسيه حرکت بي‌طرفانه‌اي را به پيش ببرد و ضمن چانه زني با روس‌ها جهت دريافت گاز ارزان، ظرفيت‌هاي اقتصادي خود را از طريق نزديکي به اروپا افزايش و وابستگي اقتصادي‌اش به روسيه را کاهش دهد.

اما اوکراين براي ايالات متحده آمريکا بيشتر به لحاظ سياسي و در عرصه رقابت جهاني با ساير قدرت‌ها داراي اهميت است. فروپاشي شوروي در آغاز دهه ۹۰، توازن قواي بين‌المللي را به طرز چشمگيري به نفع ايالات متحده تغيير داد به شکلي که آمريکا خود را در موقعيت «يگانه ابرقدرت جهاني» تعريف کرد. هژموني جهاني آمريکا عامل ثابت و تغييرناپذيري نبود و به‌زودي دور جديدي از تضاد و رقابت با قدرت‌هاي بالفعل مانند اتحاديه اروپا، روسيه و قدرت‌هاي در حال عروج و شکل‌گيري مانند چين آغاز شد که لاجرم آمريکا را به هماوردي و چالش با ديگر قدرت‌ها در مناطق گوناگون جهان کشاند. خاطره جدال‌هاي نفس‌گير دوران جنگ سرد با شوروي براي ايالات متحده تداعي شد و کاخ سفيد هرگز دوست ندارد يک ‌بار ديگر به چنان موقعيتي بازگردد. لذا استراتژي تحت ‌فشار قرار دادنِ روسيه در نزديک‌ترين سرزمين‌هاي خودي‌اش را به عنوان راهي جهت محدود کردن توان نظامي- اقتصادي روس در پيش گرفته است. تلاش براي نفوذ در ساختارهاي اقتصادي- سياسي- نظامي جمهوري‌هاي عضو شوروي سابق چه در آسياي مرکزي و قفقاز و چه در اروپاي شرقي، هدف بلندمدت و پر‌مناقشه استراتژيک آمريکا عليه روسيه و در سطح ديگري عليه اتحاديه اروپا بوده است و باز اوکراين در اين طرح جايگاه ويژه‌اي دارد.

ايالات متحده تلاش دارد تا با نفوذ در اقتصاد اوکراين هر چه بيشتر به اين کشور نزديک شود و در صورت امکان اوکراين را به عضويت پيمان نظامي امنيتي آتلانتيک شمالي (ناتو) دربياورد. ايالات متحده اين روند را از همان دهه ۹۰ شروع کرد و از طريق اهداي وام و کمک‌هاي مالي عظيم کوشيده است هر چه بيشتر اوکراين را از روسيه و اروپا جدا کرده و در مدار مالي و سپس سياسي خود قرار دهد.

اما تلاش‌ها براي حفظ اوکراين کنوني شايد چندان نتيجه‌بخش نباشد، آن هم در روسيه‌اي که مردم در شرق کشور زبان و قوميت مشترک را دليلي دو‌چندان براي جدايي از خاک اوکراين ديده‌اند. دليلي که پايه اصلي آن اقتصاد وابسته به شوروي سابق است. همان‌ها که حالا رئيس‌جمهوري پوتين نام شهروندان بالقوه روسي به آنها داده و مي‌گويد «اجدادشان در روسيه هستند. آنها شهروند روسيه هستند و خواست‌شان براي ما ارزشمند».