دستپاچگی آقای اصلاحطلب برای انتخابات مجلس
آقای زیباکلام! تا ببینیم انشای بعدی شما چه باشد؟ !
صادق زیباکلام با برشمردن برخی مشکلات اقتصادی مدعی شد برنامه هسته ای را باید کنار گذاشت. وی در نامه ای خطاب به مدیر مسئول کیهان که جز کیهان به سایر رسانه ها و سایت ها ارسال شده (! ) می نویسد: کشوری که سرانه دوا و درمان و آموزش و پرورش آن هم ردیف کشورهای توسعه نیافته و آفریقایی است؛ محیط زیست آن بدل به زباله دانی بزرگی شده و منظما دارد از بین می رود؛ سطح آب های زیرزمینی آن به دلیل بی توجهی و نبود بودجه دهها متر پایین رفته و کشور را در معرض یک بحران جدی خشکسالی قرار داده؛ با ۵/۶ میلیون بیکار روبروست و هزار و یک مشکل دیگر دارد، آیا درست است این همه توانش صرف برنامه های هسته ای اش بشود؟
وی می افزاید: جناب شریعتمداری، گیریم بنده ناصبی، دهری، بابی، زندیق و جزء سایر ملاحده و جنود شیطانی خذلهم الله و جنابعالی و سایر موافقین هسته ای وفقه الله در صراط مستقیم و کامروا در هر دو دنیا. اما اصل سوال لکن همچنان سر جایش باقی مانده: هسته ای چه کمکی به پیشرفت و رشد و توسعه اقتصادی ما کرده است؟ آقای زیباکلام توضیح نمی دهد که اولا بر چه مبنایی سرانه درمان و آموزش و پرورش ایران را با کشورهای توسعه نیافته آفریقایی مقایسه می کند؟ ثانیا اگر ایشان واقعا غصه بیکاری و مشکلات موجود اقتصادی را دارد، چرا از متهم اول سوءاستفاده و فساد اقتصادی ۳ هزار میلیاردتومانی با این ادعای خلاف واقع که او کارآفرین است، دفاع کرد حال آن که آن غارتگر اقتصادی پول هنگفت ۳ هزار میلیاردی را نه از راه خلاقیت و تولید و کارآفرینی، بلکه با زد و بند و دادن چمدان های رشوه ای که هر کدام بالغ بر ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون رشوه را بالغ می شدند، به دست آورد؟
نکته سوم این است که آقای زیباکلام چرا به جای استدلال معقول و متین، خودزنی می کند؟ ! و با مظلوم نمایی چنین القا می کند که او را ناصبی و بابی و دهری و زندیق می شمارند؟ در کدام رسانه به ایشان چنین تهمتی زده اند؟ ! این هم از زرنگی های نه چندان آمیخته با نبوع آقای زیباکلام است که به هنگام تنگ آمدن عرصه استدلال، اقدام به مظلوم نمایی و تحریک عواطف می کند. آقای زیباکلام با همان ادبیات آمریکایی ها مدعی شده باید غنی سازی را جمع کرد و آقای داریوش سجادی اصلاح طلب و مشاور سابق کروبی در واکنش به اظهار نظر ایشان گفت؛ این حرف، شبیه سخنان سپهبد رزم آرا در بحبوحه نهضت ملی شدن نفت است مبنی بر اینکه ملت ایران وقتی نمی تواند آفتابه بسازند، چه ادعایی برای ملی کردن نفت دارند.
جوهر استدلال آقای زیباکلام این است که برنامه هسته ای به هزینه ها و دردسرهایش نمی ارزد. اما سوال این است که آیا مسئله ما با آمریکا صرفا همین برنامه هسته ای است؟ ! اگر مثلا همین آمریکایی ها گفتند آقای زیباکلام و بقیه ملت ایران نباید نفس بکشند چون باعث آلودگی هوا و تولید دی اکسید کربن می شوند! یعنی آقای زیباکلام و بقیه ملت ایران باید نفس نکشند؟ ! اگر آمریکایی ها گفتند ما پیشرفت ایرانی ها در حوزه نانوتکنوژی و… را نمی پسندیم باید تعطیل کنیم؟ غیرت آقای زیباکلام کجا ممکن است گل کند؟ یعنی ملت ایران باید اختیار حیات و ممات خود را به آمریکا و انگلیس بسپارند؟ اگر این گونه است که آقای زیباکلام نباید در تمجید از دکتر مصدق قلمفرسایی کند بلکه باید او را نیز تخطئه کند که چرا کم یا زیاد دنبال بومی و ملی کردن صنعت نفت بود.
شما آقای زیباکلام الحمدلله ناصبی و زندیق نیستید اما در سرمقاله آن روزنامه غربگرا اذعان کردید که اگر به جای صادق زیباکلام، نام شما جانسون و اسمیت بود، حالا نظریات شما را در غرب حلوا حلوا می کردند! و اما بعدالتحریر؛ آقای زیباکلام! این بود پاسخ بنده تا ببینیم انشای بعدی شما چه باشد؟ !
« ساختار سایبری وزارت دفاع اسرائیل هک شد» .
رویتر نوشت: تازه ترین گزارش هایی که از اورشلیم [بیت المقدس] و بوستون رسیده، حاکی از آن است که سیستم کامپیوتری وزارت دفاع اسرائیل هک شده و با سیستمی مشابه سیستم امنیت سایبری خود آن وزارتخانه به آن حمله شده است. مسئول امنیت سایبری وزارت دفاع اسرائیل می گوید؛ ساختاری که از سیستم رایانه ای اسرائیل در برابر حملات احتمالی فلسطینیان محافظت می کند، به دست کم ۱۵ دستگاه کامپیوتر وزارت دفاع اسرائیل حمله کرده است. خبرگزاری رویتر اضافه کرد: این حمله سایبری از خاک آمریکا و ظاهرا از بوستون انجام شده، اما با ساختار، ویژگی و روش حمله قبلی که سال گذشته به همین سیستم شده بود، مشابهت بسیاری دارد.
رویتر می نویسد: خبر این حمله سایبری یک روز پیش از آغاز نشستی سه روزه با محور فن آوری سایبری در اورشلیم منتشر شد. انتشار این خبر تقریبا بلافاصله پس از آن صورت گرفت که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در نشست اقتصاد جهان در داووس سوئیس از پیشرفت های شایان توجه فن آوری رژیم صهیونیستی به طور مبسوط سخن گفت. مسئولان وزارت دفاع اسرائیل گفته اند متاسفانه پیچیدگی سیستم های رایانه ای بسیار بیشتر از آن است که بتوان زمان دقیقی برای انجام کاری این چنین برایش تعیین کرد و از همین روی است که مهار این دست حملات پیش از وقوع آن نیز دشوار است.
نه به آن تحریم انتخابات نه به این دستپاچگی بی هنگام
عضو بنیاد باران و مشاور انتخاباتی محمدرضا عارف، راز دستپاچگی اصلاح طلبان و تقلای انتخاباتی زودهنگام این طیف را فاش کرد. حسن رسولی در انتخابات ریاست جمهوری اخیر، سخنگوی ستاد انتخاباتی محمدرضا عارف بود. او اخیرا مصاحبه ای با روزنامه خبر درباره انتخابات مجلس دهم انجام داده و زمان این انتخابات را یک سال جلو کشیده است! انتخابات مجلس نهم ۱۲ اسفند ۱۳۹۰ برگزار گردید و این مجلس، هفتم خرداد ۱۳۹۱ دایر گردید و بنابراین طبق قانون تا هفت خرداد ۱۳۹۵ فعالیت خواهد کرد. اما عضو بنیاد به ظاهر غیرسیاسی باران می گوید: حدودا ۱۶ ماه دیگر تا افتتاح مجلس دهم باقی است. بر اساس قانون اساسی ۷ خرداد ۹۵ دوره قانونی مجلس نهم تمام می شود و دهمین دوره مجلس شورای اسلامی آغاز خواهد شد. از این ۱۶ ماه چنانچه ۶ ماهش را کسر کنیم که در آن متولیان، مجریان و ناظران انتخابات درگیر فراهم سازی مقدمات انتخابات هستند، عملا تا جدی شدن امر انتخابات در کشور ۱۰ ماه باقی است. (! )
او همچنین پیش بینی کرد که اصلاح طلبان و اعتدال گرایان با یکدیگر ائتلاف کنند. به نظر می رسد با این اظهارات شتابزده، علت هول شدن اصلاح طلبان و زین کردن رسانه های وابسته برای انتخابات مجلس دهم- آن هم بیش از ۲ سال زودتر از موعد مقرر- را بهتر بتوان درک کرد. این رسانه ها، با ربط و بی ربط می کوشند نوع مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، ورزشی، هنری و… را به انتخابات مجلس مربوط کنند. احتمالا علت دیگر این دستپاچگی، خبط استراتژیک افراطیون جبهه اصلاحات در تحریم انتخابات مجلس نهم (اسفند ۹۰) می باشد که دست بر قضا باعث شد رکورد مشارکت ۶۳ درصدی به عنوان یکی از رکوردهای بالای مشارکت در ۹ دوره انتخابات مجلس رقم بخورد. یادآور می شود رسانه های اصلاح طلب در انتخابات امسال، محمدرضا عارف را به خاطر نامزد شدن، به عنوان اصلاح طلب بدلی و قلابی و مامور نهادهای امنیتی توصیف کردند.
دنیس راس: ایران از استقلال خود کوتاه نمی آید
مشاور پیشین باراک اوباما با فهرست کردن توقعات متعدد آمریکا از ایران پیش بینی کرد توافق هسته ای جامع منعقد نخواهد شد. دنیس راس که اکنون در اندیشکده سیاست خاور نزدیک واشنگتن حضور دارد، در مجله فارین پالیسی به بررسی کش و قوس هسته ای و شروع اجرای توافق ژنو پرداخت. او می نویسد: بالاخره اجرای دوره ۶ ماهه توافق ژنو میان ۵+۱ و ایران آغاز شده اما هیچ کس به این مسئله خوش بین نیست. باراک اوباما احتمال منتهی شدن توافق موقت فعلی به توافق جامع را کمتر از ۵۰ درصد پیش بینی کرد و عباس عراقچی معاون وزیر خارجه ایران می گوید این تخمین، رقم بالایی است. راس تصریح می کند: شاید در حرف، به عقب برگرداندن برنامه هسته ای ایران شدنی باشد. با این حال با توجه به بی اعتمادی ریشه دار، آنچه در حرف شدنی به نظر می رسد، در عمل آسان به نظر نمی رسد.
وی آنگاه با طرح ادعاهای فاقد سند مبنی بر اینکه « ایران به سؤالات درباره ابعاد احتمالی نظام برنامه هسته ای خود پاسخ نگفته» و « با ۲۰ هزار سانتریفیوژ می توان اورانیوم لازم برای ۶ بمب اتمی را تولید کرد» ، می نویسد: در شرایطی که ایران زیرساخت های هسته ای اش را جزئی از غرور و استقلال خود می داند و خواسته آمریکا مستلزم نادیده گرفتن این مسائل است، می توان تصور کرد که ایران در مقابل به عقب بازگرداندن برنامه هسته ای اش مقاومت خواهد کرد. در مقابل واشنگتن حاضر نیست ایران را به عنوان کشوری در آستانه هسته ای شدن بپذیرد.
در ادامه تحلیل فارین پالیسی آمده است: « اوباما به صراحت گفته است ایران نمی تواند تأسیسات غنی سازی فردو و یا رآکتور آب سنگین را داشته باشد و علاوه بر این، باید تعداد سانتریفیوژهایش را کاهش دهد. من در زمره کسانی هستم که معتقدند آمریکا می تواند برنامه غنی سازی محدود ایران را بپذیرد، اما به نظر من تعداد سانتریفیوژها باید اندک باشد، قطعاً کمتر از ۱۰ درصد] ۲ هزار دستگاه [تعداد کنونی آن ها- که قریب به ۲۰ هزار دستگاه است. افزون بر این، این تعداد نمی تواند شامل سانتریفیوژهای نسل بعدی که ایران هم اکنون در حال ساختشان است، باشد. راس در پایان تصریح می کند: در حقیقت اظهارات آیت الله علی خامنه ای رهبر عالی ایران، روحانی رئیس جمهوری و جواد ظریف وزیر خارجه وی حاوی کوچکترین نشانه ای نیست که گویای اعتقاد آن ها به لزوم تقلیل برنامه هسته ای شان در راستای این محورها باشد.
حتی در رؤیا نمی گنجید که ایران مانند امروز قدرتمند شود
« از قرن ها پیش هرگز میراث داران تاریخ ایران در رؤیاهایشان هم نمی گنجید که محور قدرت در منطقه باشند» . هفته نامه فرانسوی نوول ابزرواتور در تبیین مطلب فوق نوشت: ایران از همان آغاز انقلاب اسلامی آرزو داشت یک دیپلماسی منطقه ای برای خود در محدوده میان آسیای مرکزی، افغانستان و پاکستان، خاورمیانه و قاره آفریقا تعریف کند. آنتوان اسفر نویسنده این تحلیل می افزاید: در جنگ میان عراق و ایران در سال های ۱۹۸۰-۸۸ تنها کشور عربی که از ایران پشتیبانی کرد سوریه بود که حکومتش را علوی ها- یعنی یکی از شعبه های مذهب شیعه- اداره می کردند. از درون این جنگ، ایران نه تنها بعنوان یک قدرت منطقه ای بیرون آمد، بلکه خود را به مثابه واتیکان شیعیان نمایان ساخت.
نویسنده آنگاه به حادثه یازده سپتامبر و ظهور القاعده می پردازد که باعث ایجاد یک ائتلاف جهانی علیه تروریسم شد و به مداخله نظامی در عراق انجامید. وی می نویسد: این حوادث یک هدیه غیرقابل انتظار برای ایران بود که باعث شد همه قدرت در عراق به شیعیان تفویض گردد و همچنین شاهراهی در مقابل ایران گشود که یک مسیر طولانی از بغداد تا دمشق را پوشش می داد و در لبنان بویژه تا مرزهای جنوبی این کشور، یعنی تا قلب استحکامات حزب الله ادامه می یافت.
نوول ابزرواتور خاطرنشان کرد: « لااقل از قرن ها پیش تاکنون، هرگز میراث داران تاریخ ایران حتی در رویاهایشان نمی گنجید که مذهب شیعه، چنین محور مقتدر ژئوپولیتیکی در منطقه ایجاد کند، بطوری که امپراطوری پارس به یک قدرت مدیترانه ای تبدیل گردد. این پیروزی نتیجه رفتارهای آمریکا و متحدان غربی اش در عراق است. با اتکا به این تصویر حالا بیشتر می توان فهمید که چرا ایران بی قید و شرط از حکومت سوریه دفاع می کند و نمی خواهد اجازه دهد که یکی از پایه های اصلی قدرتش در خاورمیانه فرو ریزد» .
پیشرفت های ایران غیرقابل انکار و غبطه برانگیز است
عضو هیئت مدیره شبکه الجزیره می گوید پیشرفت های ایران غیرقابل انکار و غبطه برانگیز است. فیصل القاسم متولد سوریه و دارای تابعیت انگلیس، پیش از این همکار شبکه های بی بی سی و ام بی سی بوده و هم اکنون در میان هیئت مدیره شبکه الجزیره قرار دارد. وی ضمن مقاله ای نوشت: نمی توان انکار کرد که ایران، برعکس بسیاری از کشورهای عربی، از چند دهه پیش در تلاش است تا خود را، نه فقط در زمینه نیروی انسانی که دارای وزنی در منطقه است، بلکه به عنوان یک قدرت نظامی، اقتصادی و علمی ثابت کند. وی می افزاید: هیچ انسان عاقلی نمی تواند برای این عزم و اراده ایرانی احترام قائل نشود. شیوه کار آنها مانند قالیبافان توانمند ایرانی است که برای بافتن قالیچه های بسیار زیبا و ظریف، دست از تلاش نمی کشند، حتی اگر سال ها وقت صرف آن شود. عرب ها اما، برعکس ایرانی ها، کم نفس اند و از لحاظ جدیت و ثبات و پایداری توان رقابت با آنها را ندارند. القاسم می نویسد: باید به مبارزه ایران با غرب برای دستیابی به انرژی اتمی غبطه خورد. آنها بالاخره توانستند خود را به عنوان یک قدرت هسته ای به دنیا معرفی کنند و به یمن سیاست های بلندپروازانه که از نگاه کسی پنهان نیست، توانسته اند در سراسر منطقه نفوذ داشته باشند. به منطقه هم قانع نیستند و پا به آفریقا و آمریکای جنوبی گذاشته اند.
ارسال نظر