حال خوب من
فقط و فقط در طبیعت بوجود میاد
دور از زندگى شهرى
دور از تجملات
دور از همهمه و رقابت و جنجال
وقتى از شهر فاصله میگیرم
مثل کسى که از داخل هواپیما پایین رو نگاه میکنه
آدما و خونه ها رو اندازه ى مورچه ها ریز
میبینم
و به این فکر میکنم اینهمه دست و پا زدن براى چیه؟!
بدست آوردن؟!
بدست آوردن چیزایى که خیییلى زود (حتى اگه عمر صد سال باشه) باید ترکشون کنى
چه خوش خیال!
قدیما میگفتن گرخواهى نشوى رسوا همرنگ جماعت باش! ولى من فکر میکنم همرنگ جماعت بودن اصلا فکر خوبى نیست وقتى جماعت رنگشون سیاهه!
من نمیخوام خونه م رو روى آب بسازم