کارگردان حکایتهای کمال: برای سریالسازی از کتابهای ماندگار استفاده کنید
کارگردان سریال «حکایتهای کمال» میگوید، کارگردانان و نویسندگان سعی کنند از رمانهایی که ماندگار است، برای ساخت فیلم و سریال استفاده کنند؛ زیرا ماندگاری یک اثر به فیلم و سریال قوت میدهد و ارزش آن را به لحاظ غنی بودن افزایش میدهد.
قدرتالله صلح میرزایی درباره اقتباس سریال حکایتهای کمال از کتابی با همین نام بیان کرد: من اهل مطالعه و دست به قلم هستم؛ بنابراین به ادبیات شناخت بیشتری دارم. کتاب «حکایتهای کمال» نوشته محمد میرکیانی را سالها پیش خواندم که نگارش و ساختار قصه فراز و نشیبی دارد و پیامهایی که میخواهد برساند در زمینه کودک و نوجوان است.
او ادامه داد: این سریال با بیانی زیبا، نمایشی و تاثیرگذار به دوران ستمشاهی، ظلم و ستم و خفقان آن دوران پرداخته است. کار کودک و نوجوان را هر فردی نمیتواند بسازد. من سالها در این زمینه به عنوان کارشناس و مدیر فرهنگی و هنری برای دانشآموزان فعالیت میکردم و همچنین در زمینه کودک و نوجوان تولیدات زیادی دارم و کتاب تالیف کردهام؛ بنابراین حس کردم میتوان در سریال از قصههای کوتاه این کتاب قتباس کرد و سریال اپیزودیک خوبی ساخت.
این کارگردان درباره استفاده از رمانهای ماندگار در سریال سازی اظهار کرد: اگر رمانهای خوب خارجی را بخوانید میبینید که اثر خوب سینمایی و تلویزیونی از آنها خلق شده؛ چراکه داستان خوب و کتاب ماندگاری بوده است.
صلح میرزایی بیان کرد: میتوانیم به عنوان کارگردان و نویسنده از قصهای که سرشار از تصویر است و از ساختار و بیان نمایشی قوی و تعلیقی که ممکن است در قصه موجود باشد، بهره بگیریم و آنچه که میخواهیم با بیان نمایشی خوب و جذاب به مخاطب خود انتقال دهیم.
او با بیان اینکه «حکایتهای کمال» جایزه بهترین کتاب سال را گرفته است، ادامه داد: فیلمها و سریالهایی که براساس داستان یک کتاب ساخته میشود، تاثیرگذاری بیشتری دارد. نویسندهای که کتاب مینویسد قطعاً رنج و زحمت کشیده و توانسته اثری را خلق کند. کتابهایی که در میان مردم شناخته شده باشد به ما قدرت بیشتری میدهد که روی این قصهها مانور بیشتری بدهیم. داستانهای این کتاب مربوط به دهه ۴۰ است و به شکلی نوشته شده است که با مطالبی که در فیلمنامه نگارش شده، نزدیکی زیادی دارد.
این کارگردان سینما و تلویزیون اضافه کرد: داستان این سریال به گونهای نوشته شده که وقتی به گذشته نگاه میکنیم انگار اینگونه زندگی کردهایم و تصاویری که نمایش داده میشود، به ما نزدیک است؛ البته شاید نسل جدید، فقر و بدبختی زندگی گذشته را ندیده باشند چون با انقلاب اسلامی نظام رو به پیشرفت است؛ البته ممکن است مشکلاتی هم باشد اما میبینیم برخی نیازها تامین شده و به آن بها داده شده است؛ بنابراین مخاطب زمان گذشته و حال را میسنجد.
او گفت: تحرک و پرسشگری که در کتاب حکایتهای کمال برای مخاطبان نوجوان وجود دارد یکی دیگر از دلایل من برای انتخاب آن بود. نوجوان خصلتهایی دارد؛ شیطنت لحظهای، کنجکاوی و پرسشگری دارد. همچنین پژوهش و پرسشگری در این کتاب موج میزند و طبیعی است که من هم به دنبال این شکل قصهها بروم و آن را انتخاب کنم.
صلح میرزایی اظهار کرد: قصه ما تاریخی و پر از زحمت است زیرا ۲۰۰ هنرور در صحنه داشتیم که چینش آنها بسیار دشوار بود و زحمت زیادی در این راستا کشیدیم.
این کارگردان درباره ساختار اپیزودیک این سریال گفت: بعضی قصههای این سریال را میتوان به قسمتهای بعد آن ارتباط داد اما برخی دیگر در یک قسمت تمام میشود. این داستان در دهه ۴۰ است اما مستقیم به حکومت آن زمان نمیپردازد، بلکه غیرمستقیم به مسائل و مشکلات آن دوره پرداختیم. این سریال خوشبختانه به گونهای ساخته شده که علاوه بر کودک، مخاطب بزرگسال هم پای این سریال مینشیند زیرا به گذشته خود برمیگردد.
او اضافه کرد: ما در این سریال شغلهایی که فراموش شده یا کم هستند و زندگی و سبک گذشته را مطرح میکنند را نمایش دادیم مانند لحاف دوزی، پنبه زنی، فال بینی. این اتفاق برای مخاطب بزرگسال که میبیند و با گذشته خود مقایسه میکند، جذاب است.
ارسال نظر