شقایق فراهانی: کار زنان در سینمای کمدی سختتر است
شقایق فراهانی بازیگر «زهرمار» معتقدست سینما باید همه نوع کمدی داشته باشد و قرار نیست به دلیل سلیقه یک عده، بخشی از سینمای کمدی حذف شود.
شقایق فراهانی در فیلم سینمایی «زهرمار» به نویسندگی پیمان عباسی و کارگردانی جواد رضویان بازی کرده که این روزها در سینماهای کشور روی پرده است. این فیلم که پیمان عباسی سالها قبل فیلمنامهاش را نوشته، ابتدا قرار بود توسط عباسی ساخته شود و تغییرات بسیار روی آن اعمال شد و درنهایت رضویان آن را ساخت.
شقایق فراهانی که پیش از این هم در فیلمهای سینمایی دیگری حضور داشته، بار دیگر این فضا را تجربه کرده و در این گفتگو از «زهرمار» و بازیگری در فیلمهای کمدی می گوید.
*شما پیش از این هم در فیلمهای کمدی مختلفی بازی کردهاید. فکر میکنید کمدی «زهرمار» چه تفاوتی با سایر تجربههای کمدی که تا امروز داشتهاید دارد؟
- نزدیک به ۱۸ سال پیش با جواد رضویان همکاری داشتم و این آشنایی قدیمی است. وقتی دوستی قدیمی از ما برای حضور در کاری دعوت میکند، ما هم قطعا داوطلبانه در کارشان حضور پیدا میکنیم. من به عشق سیامک انصاری و جواد رضویان این کار را کردم و دوست داشتم به نتیجه دلخواه در کارشان برسند. تجربههای کمدی متعددی داشتهام و این نقش هم با اینکه چندان پررنگ نیست و پیچیدگی خاصی ندارد، اما وجوه کمدیای در آن بود که دوستش دارم.
*زنان در سینما و تلویزیون ایران برای حضور در کارهای کمدی محدودیتهای بیشتری نسبت به مردها دارند و همین مساله کار را برای آنها سختتر میکند. شما به عنوان یک بازیگر زن این دیدگاه را قبول دارید و برای اینکه در کار کمدی به نتیجه مطلوب برسید از ترفندهایی استفاده میکنید؟
-من خیلی این حرف را قبول دارم و کار زنان در سینمای کمدی سختتر است و واقعا محدودیت زنان در سینما به ویژه در فیلمهای کمدی موضوع مهمی است.
اگر محدودیتها نبود زنان بازیگر ما میتوانستند خیلی بیشتر در زمینه کمدی بدرخشند. فکر میکنم دیده شدن درست زنان بازیگر در کارهای کمدی و حتی سایر کارها با وجود قوانین و محدودیتها، نیازمند خلاقیت دوچندان است. بازیگرها باید مواظب باشند دچار تکرار نشوند. خیلی از همکاران ما بهدلیل همین مسایل دچار تکرار شدهاند البته این نکته ربط زیادی به محدودیت کمدی برای زنان ندارد و خود بازیگر دچار یکنواختی در ایفای نقش شده است. این بازیگرها فقط لباسشان عوض میشود و از نظر کاراکتری همان فلان خانم در فیلم قبلی هستند. این اصلا خوب نیست و بیشتر در مورد بازیگران کمدی این اتفاق میافتد. خلاقیت و استعداد و خیلی موارد دیگر میتواند به بازیگر کمک کند تا هرچه بهتر به ایفای نقشش بپردازد و ماندگار شود و اگر بازیگر باهوش باشد همه این موارد را با هم درنظر میگیرد تا احساس کند به نتیجه خوبی رسیده است.
*مدتی است که در بین نقدها و تحلیلها میشنویم که میگویند این کمدی مبتذل یا سخیف است. آیا فکر میکنید چنین مرزبندی در کمدی وجود دارد و میتوانیم با این دید به کمدی و کارهای طنز نگاه کنیم؟
-من فکر میکنم هر کدام از کمدیها سبک و سیاق و بیننده خودش را دارد، حتی اگر عنوان سخیف یا مبتذل روی آن بگذارند به هر حال این آثار مخاطب دارند و عدهای در جامعه دوست دارند به سینما بروند و دقیقاً همین طیف فیلمها را تماشا کنند. به نظرم طنز تلخ و سیاه، طنزهای سطح پایینتر، طنز شاخص و متفکرانه و... هم کدام جایگاه خودشان را دارند و قیاس اینها با هم درست نیست. معتقدم نباید منکر این آثار شد و نیاز بیننده را در نظر نگرفت. سینما به همه نوع کمدی نیاز دارد. شاید فیلمی در سلیقه و تایید من نباشد، اما شخص دیگری آن را دوست دارد پس نظرات شخصی نشانگر بد بودن یک اثر نیست. بازیگران هم براساس دیدگاه خودشان تصمیم میگیرند که در فلان کمدی یا هر ژانر دیگری حضور داشته باشند یا نداشته باشند و این مساله اصلاً مهم نیست.
*وقتی پیشنهاد بازی در فیلم کمدی به شما داده میشود، بر اساس چه متر و معیاری کارها را میپذیرید؟
-زمانی که فیلم سینمایی «شارلاتان» ساخته شد، ۱۷ سانسور در فیلم اعمال کردند و وقتی اثر روی پرده رفت من حیرتزده بودم و فکر میکردم اصلاً چه چیزی از اثر باقی مانده است؟! با وجود همه این سانسورها باز هم فیلم خوب فروخت هرچند نقدهای زیادی به اثر شد، اما من دوست داشتم آن کار را تجربه کنم به این دلیل که سناریوی فیلم جالب بود و من به عنوان بازیگر دلم خواست در آن اثر حضور داشته باشم هرچند به نظر برخی افراد شوخیها مورد تایید نبود. شاید این فیلم در حیطه کمدی سبک مورد علاقه و اصلی من نیست، اما با این حال میخواستم این کار را انجام بدهم و انجام هم دادم.
*خیلی از کارگردانان کاراولی هستند که برای رساندن فیلمشان به سینمای بدنه و گرفتن اکران عمومی و تضمین فروش اثرشان از چهرههای معروف سینمایی دعوت به همکاری میکنند. شما با این افراد پیش از این کار کردهاید. با توجه به این تجربیات چطور اعتماد شما به عنوان بازیگر به کارگردانان کاراولی جلب میشود و میپذیرید که در فیلمشان بازی کنید؟
-من قبلا هم با این افراد کارکردهام و دوست دارم در راستای پیشبرد کارشان کمکی کرده باشم. اعتماد بازیگر به کارگردان ابتدا به متن برمیگردد یعنی اگر فیلمنامه ویژگیهایی داشته باشد که احساس کنم نتیجه خوبی دارد، جذب فیلم میشوم. ضمن اینکه فیلمساز فیلماولی باید گروه حرفهای را کنار خودش داشته باشد که به نتیجه مطلوب برسد مثلا انتخاب فیلمبردار حرفهای از ضروریات کار است. گاهی پیش آمده برای کارگردان کاراولی بازی کردهام و خیلی پشیمان شدهام و حتی برعکسش هم پیش آمده و در کاری بودهام که کار اول کارگردان بوده، اما نتیجه مطلوبی حاصل شده و من خیلی از همکاری راضی بودهام.
*خانواده فراهانی همه هنرمند هستند و هرکدام فعالیت هنری حرفهای خودشان را انجام میدهند. با توجه به این جایگاه به نظر میرسد شما چندان دنبال نقش اول بازی کردن نیستید و در نقش مکملهایی بازی میکنید که جای کار زیادی دارند. آیا این به انتخاب خودتان بوده یا شرایط باعث شده است؟
-هر بازیگری دوست دارد نقش اول خوب بازی کند برای من هم همینطوراست، اما بیش از این مورد، ماندگاری نقش برای من مهم است؛ نه اینکه من بگویم بلکه منتقدان دنیا معتقدند بازی ماندگار در یک سکانس خیلی کار سختی است به این دلیل که باید در همان لحظه کوتاه همه توان، استعداد و آنچه را نقش لازم دارد به نمایش بگذاری! من این تجربه را داشتهام و برایم جالب است. در سینمای اسپانیا این مورد را زیاد دیدهام که مثلا بازیگری در یک فیلم سینمایی نقش اصلی است در حالی که در فیلم بعدی تنها در دو پلان و یک سکانس حضور پیدا کرده یا بالعکس. گاهی کسی که در فیلمی یک پلان بازی داشته حتی خیلی بیشتر از نقش اصلی در ذهن من باقی مانده است. به نظرم کار سختی که بازیگر برعهده دارد این است که نقش را بدون در نظر گرفتن کمیت آن، ماندگار بازی کند.
*شاید در دهه قبل شما حضور پررنگتری در سریالهای تلویزیونی داشتید. چطور شد که فعالیت تان در تلویزیون کمتر شد؟ آیا کیفیت آثار پیشنهادی خوب نبود یا دلایل دیگری وجود دارد؟
-من حدود چهارسال پیش با سریال «مادرانه» در ماه رمضان در تلویزیون سریال داشتم و حتی یکی دوسال پیش با «هست و نیست» به کارگردانی حسین سهیلیزاده در شبکه دو سیما حضور داشتم، اما اگر صادقانه بخواهم بگویم به نظرم داستانها در تلویزیون غیرواقعی ساخته میشوند و من فکر میکنم با موقعیتهای اصلی که در زندگی واقعی تجربه میکنیم متفاوت است و مردم گاهی نمیتوانند اتفاقات سریالها را باور کنند. مساله عمدهتر که بازیگر را خیلی اذیت میکند، پرداخت دستمزدهاست. ما همیشه برای دریافت دستمزدهایمان در کارهای تلویزیونی باید دوندگی کنیم آخر هم بخشی از دستمزد را کم میکنند و آنقدر این مشکل آزاردهنده است که ترجیح میدهم در تلویزیون کار نکنم. به هرحال گاهی مجبوریم و این کارها را انجام میدهیم حتی اگر به مشکل مالی برخورد کنیم، اما امیدواریم مسایل حل شود و با خیال آسودهتر کار کنیم.
ارسال نظر