نگفته های شهاب "بوی باران"
محمدرضا هاشمی بازیگر نقش شهاب در سریال «بوی باران» که این شب ها از شبکه یک پخش می شود درباره انتخابش برای این نقش و آینده کاری اش صحبت کرد.
محمدرضا هاشمی این شبها در سریال «بوی باران» به کارگردانی محمود معظمی به ایفای نقش میپردازد. شهابی سالهاست تئاتر بازی میکند و حالا در این سریال یکی از نقشهای اصلی را برعهده دارد. با او درمورد حضور در سریال «بوی باران» و ویژگیهای این تجربه جدید گفتوگویی داشتیم که میخوانید.
*با توجه به اینکه شما هم بازیگر تئاتر و سینما هستید، چطور برای نقش «شهاب» در سریال «بوی باران» انتخاب شدید؟
-سعید آرمند از تهیهکنندههای سینما، استاد راهنما و تربیت حس من در کلاسهای موسسه کارنامه بودند. قرار بود به ورکشاپ یوجینیو باربا در ایتالیا بروم که استاد آرمند به من گفتند تستی برگزار میشود و به آدرسی که میدهند بروم. نقش دیگری هم پیشنهاد داشتم که تقریبا بهصورت صددرصد کار انجام شده بود البته من برای پروژه دیگری هم انتخاب شده بودم که آن هم یک سریال بود که چند وقت پیش پخش شد، اما نشد که در آن کار حاضر شوم. درنهایت برای تستی که سعید آرمند گفته بود با محمود معظمی و جاویدنیک دیدار کردم. آنها قسمتی از فیلمنامه را به من دادند و گفتند از روی متن بخوان و من گفتم این کار را بلد نیستم و چون از تئاتر آمدهام برای شما بخشی از اثر را اتود میزنم و پذیرفتند. عباس نعمتی فیلمنامه نویس همان زمان به دفتر آمد و به جمع ما اضافه شد و من بخش دیگری را هم اتود زدم و به من گفتند قرار است یکی از نقشهای سریال را به تو بدهیم و یا تو از پس این کار برمیآیی و دیده میشوی یا اینکه شکست میخوری!
من بعد از حدود ۱۲ سال کار تئاتر، یاد گرفتهام که خیلی به پیشنهادها دل نبندم و بارها پیش آمده کارهای مختلفی به ما پیشنهاد شده، اما متاسفانه یکدفعه همه چیز بههم خورده و یا بازیگر چهرهای را به کار دعوت کردهاند و... بنابراین من به ایتالیا رفتم و یک ماه در ایران نبودم و عباس نعمتی به من پیغام داد هروقت به ایران برگشتی با ما تماس بگیر و درنهایت یکی از نقشهای مهم سریال را به من دادند و فکر میکنم درواقع به من لطف کردند و اعتماد نعمتی و معظمی باعث شد نقش «شهاب» سریال «بوی باران» نصیب من شود.
* آیا کاراکتر «شهاب» از نظر خودتان به اندازه کافی ملموس و برای مخاطب آشنا هست؟
-به نظرم «شهاب» برای بیننده آشناست به این دلیل که چنین افرادی را زیاد میبینیم. «شهاب» در ابتدا یک جوان ره گم کرده است. او با موقعیتها و شرایطی مواجه است که در ابتدا از ظرفیتهای وجودیاش بزرگتر به نظر میرسد. شخصیت «شهاب» عملگرا است. عملگرا یعنی شخصیتی که در متن اتفاق و رویداد، ابتدا کاری انجام میدهد و عملی از او سر میزند و بعد به درست یا غلط بودن این عمل فکر میکند. او جوان امروزی و بهاصطلاح بچه پولداری است که به دلیل استفاده از مواد مخدر و روانگردانها از خانوادهاش فاصله گرفته است. فعلاً چند قسمت از سریال را دیدهایم و هرچه جلوتر میرود این کاراکتر برای بیننده ملموستر میشود. «شهاب» آدم چندوجهی است و ابتدا فکر میکنم دختری را که با او در رابطه است دوست دارد، اما میفهمیم اینطور نبوده و ماجراهای دیگری وجود دارد.
*سریال «بوی باران» خانوادهای را نشان میدهد که با وجود همبستگی در ظاهر، دچار گسست هستند. آیا علت روی آوردن «شهاب» به خلاف، قاچاق و... ناشی از این زندگی در این خانواده است یا به جامعه برمیگردد؟
-وقتی در زندگی انسانی اتفاقی رخ میدهد، نمیتوانیم آن را کاملاً یکسویه قضاوت کنیم و بگوییم مقصر خانواده است یا جامعه. ما در جامعهای زندگی میکنیم که هرکسی ممکن است به مواد روانگردان اعتیاد پیدا کند و علتش میتواند متعدد باشد و نمیتوان گفت فقط نبودن پدر در کنار مادر یا فقط جامعه، باعث اعتیاد شخصیت «شهاب» شده است. معتقدم استفاده از مواد مخدر یک انتخاب است و کسی فرد را مجبور نمیکند معتاد شود. فرد معتاد این کار را به انتخاب خودش انجام میدهد و بعد از مدتی گرفتار مواد مخدر میشود. «شهاب» هم انتخاب شخصی کرده و به مواد روی آورده و بعدها درگیر آن شده و میبینیم چه مسایلی برایش پیش میآید.
خانوادههایی در جامعه داریم که وضعیت مالی خوبی هم دارند و مرفه حساب میشوند و وقتی درون این خانواده کنکاش میکنیم، میبینیم که مثلا یکی از اعضا به اعتیاد دچار است. چرا این اتفاق میافتد؟ به این دلیل که بیشتر از ظرفیتش پول و شرایط در اختیارش بوده و «شهاب» نمونهای از این افراد است که نشان میدهد شاید پول زیاد از سمت خانواده به دست فرد برسد، اما رفیق ناباب از اجتماع میآید و این عوامل در کنار هم فرد را دچار مشکل میکند و شاید مثل «شهاب» به دام اعتیاد گرفتار شود.
*کاراکتر «شهاب» فرد برونگرایی است و ابعاد بیرونی زیادی دارد. آیا ایفای این نقشها آسانتر است یا نقشهای درونگرا؟ با توجه به اینکه افراد فکر میکنند نقشی که ظواهر و اکت بیرونی دارد راحتتر شکل میگیرد. نگاه شما به این مساله چگونه است؟
-در روند شخصیتسازی، تعریفی که از شخصیت برونگرا و درونگرایی که در عوام به وجود آمده درست نیست. ما از بیرون یک شخصیت به احساسات و درونیاتش میرسیم یعنی از بدن و بیان به حس میرسیم و درونگرایی تعریف برعکس دارد یعنی از درون به بیرون شخصیت دست پیدا میکنیم. اگر براساس تعریف عام بخواهم «شهاب» را تعریف کنم و بگویم بازی این نقش سخت بود یا آسان، باید بگویم هر شخصیتی یک نوع سختی دارد. نمیتوان بین سختی برونگرایی و درونگرایی فرقی گذاشت و هر دو سختی خودش را دارد مثل پاسخ به این که مادرت را بیشتر دوست داری یا پدرت را؟
آدمها خاکستری هستند و هم وجه خوبی دارند هم وجه بدی. در مورد برونگرا و درونگرا هم همینطور است و شخصیتی نیست که برونگرا باشد بدون اینکه درونگرایی داشته باشند.
*فکر میکنید این نقش و این سریال در آینده کاری شما چه تاثیری خواهد داشت؟
-در ابتدا فقط لطف خدا بود که به من کمک کرد بعد هم دعای خیر خانوادهام و لطف بزرگ محمود معظمی، عباس نعمتی و محمد تختکشیان که این نقش را به من دادند. خدا خواست من با این گروه جذاب کار کنم و در کنارشان تجربه به دست بیاورم و آرزویم را زندگی کنم. نمیدانم چه اتفاقی در آینده بمی افتد، اما امیدوارم این سریال باعث ادامه حیات من در دنیای بازیگری شود.
من شهریورماه اجرای تئاتر دارم و بعد از آن اجرای دیگری آغاز میشود. دوست دارم مردم به تماشای تئاتر بیایند و فضای آن را بهتر بشناسند.
انشاءالله هرچه صلاح است برای من اتفاق بیفتد و بتوانم نقشی در یک فیلم سینمایی را بازی کنم و فضای سریال، پلی برای ورود به سینما شود تا آرزوهای دیگرم را زیست و زندگی کنم.
*به عنوان چهرهای جوان فکر میکنید چقدر زمینه برای ادامه کار و رشد برای شما فراهم است؟
-اگر بخواهم راستش را بگویم با اینکه من خیلی هم دیگر جوان نیستم، با توجه به تلاشهایم در ۱۲-۱۰سال اخیر فکر میکنم در تئاتر فضای چندانی برای رشد و دیده شدن فراهم نیست. از ته دل آرزو میکنم شرایط برای کسانی که صمیمانه و خالصانه تلاش میکنند و زندگیشان را در این راه میگذرانند فراهم شود تا بهصورت حرفهای کار کنند.
*نکته آخر؟
-من از بزرگانی مثل رضا کیانیان و رویا نونهالی خیلی چیزها یاد گرفتم و نفس کشیدن در فضایی که آنها حضور داشتند برای من افتخار بود. بقیه همکاران مثل نرگس محمدی، حمیرا ریاضی، سیدمهرداد ضیایی، منصور ظهوری، امیر جاویدنیک، خسرو کیوانمهر و... همه به من کمک کردند و از اینکه با این افراد در پروژهای حضور داشتم لذت بردم. سعید رضایی مثل یک برادر و دوست در این سریال کنار من بود و تجربه سالها فعالیتش را در اختیار من میگذاشت و واقعا از همه متشکرم که باعث شدند سریال ساخته شود. محمودمعظمی برای من وقت زیادی گذاشت و دید جذابی در کارگردانی دارد. او قاب را خیلی خوب میشناسد و باسلیقه کار میکند. خانوادهام همیشه کنارم بودند و در همه این سالها نبودن من را تحمل کردند و در تمرین های تئاتری و... مشوق من بودند.
ارسال نظر