هنرمندی عاشق که در زندگیاش آزرده شد
اهالی سینما در مراسم سالگرد تولد کیارستمی از حسرت های خود و جالی خالی خود در سینمای ایران گفتند. همچنین مرور خاطرات بخش دیگری از سخنان فعالان این حوزه را تشکیل داده بود.
ویژه برنامه ای برای هفتاد و نهمین سالگرد تولد عباس کیارستمی کارگردان فقید سینمای ایران، در خانه سینما عصر امروز (شنبه اول تیر) برگزار شد.
امیر پوریا منتقد سینما، در ابتدای مراسم، در جایگاه قرار گرفت و گفت: «همیشه زادروز هنرمندان بعد از مرگشان هم فراموش نمیشود اما عباس کیارستمی یکی از هنرمندان نامیرا استو زیستن و خلق کردن او همچنان ادامه خواهد داشت. از زاویه فیلم «۲۴ فریم» و آن عکسهای موزه لوور و همه آثار که حوزه کتاب و عکس از او منتشر میشود، این سیر همچنان ادامه دارد. بنابراین عبارت او زنده است، درست است. این عبارت تمثیل نیست و به معنای عینی است که ادامه خواهد داشت. من در ابتدای مراسم از رئیس کانون کارگردانان، محسن امیریوسفی دعوت میکنم تا صحبت کند.»
کیارستمی در سالهای فعالیتش آزرده شد
سپس محسن امیریوسفی کارگردان پشت تریبون قرار گرفت و بیان کرد: «خواندن این متن از گوشیام مثل این است که از آقای کیارستمی یک پیام داشته باشم. به نام خدایی که کیارستمی را آفرید. سلام میکنم به همه اهالی سینما و اهالی مطبوعات که در اینجا حضور دارند. به قول کیارستمی بعضی از کارها گفتنش از انجام دادنش مشکلتر است. یکی از کارها صحبت درباره عباس کیارستمی است. شرایط برگزاری این مراسم شباهت زیادی به فیلمهای کیارستمی دارد. همانطور ساده و بیآلایش. کیارستمی در سالهای فعالیتش و فیلمسازیاش آزرده شد و زمانی که با جایزه به ایران آمد به فرودگاه راهش ندادند و فیلمهایش هم که بعد از مرگش اکران شدند. عکاس و کارگردانی که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم کار میکرد. هنوز برای ما زنده است چون فیلمهایش را میبینیم. آقای کیارستمی تولدت مبارک. یک خاطره دارم: در آخرین تماسی که با او داشتم به او گفتم چترتان را پیش من جا گذاشتهاید. گفت: چتر برای جا گذاشتن است. یا تو میایی پیشم و برایم می آوری و یا من میایم پیش تو و میگیرم و اینجوری با هم حرف میزنیم و ارتباط برقرار میکنیم.»
کیارستمی قدرت تالیف داشت
منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما، دیگر سخنران این مراسم بود که در سخنانی بیان کرد: «در یکی از فیلمهای کیارستمی از او میپرسند خود بمونی بهتر است یا فیلمهایت؟ می گوید خودم. اینکه یک آدم مثل کیارستمی این جمله را می گوید یعنی نیاز برای خلق کردن و حضور داشتن. اشاره فرمانآرا به شکل گیری ایده طعم گیلاس ما رو یاد این میندازد که میشود تولدش باشد و از او چیزی یاد نگرفت؟ کیارستمی به هر چیزی که نگاه کرد و دست زد یک مواجه خلاقانه با موضوع کرد و این مواجه یک زیست فعال داشت و درکی که خیلی از ما دچارش هستیم و باید خلاقیت به خرج دهیم. نکته دیگر درباره کیارستمی قدرت تالیف و روحیه اش است. شما در فرهنگ ایران زمین این تالیف و روحیه رو میبینید.»
عشق کیارستمی همیشه پایدار است
جعفر پناهی دیگر کارگردانی بود که به سخنرانی در این مراسم پرداخت و گفت: «من احساس میکنم خیلی شرایط منحصر به فردی پیش آمد که توانستم در کنار کیارستمی در فیلمهایش باشم. وقتی من از دانشکده صدا و سیما فارغ التحصیل شدم، فیلمی ساختم و به جشنواره فجر آمد که نپذیرفتند و آمدم بیرون. همان موقع بود که من برای اولین بار کیارستمی را دیدم. گفت چرا ناراحتی؟ گفتم من براساس نان و کوچه شما فیلم ساختم و نمیپذیرن. گفت بیا. من رفتم سر صحنه «درختان زیتون»، گفتم چرا فردا؟ من تا ساعت چهار آن روز شرایط را فراهم کردم تا فیلمبرداری انجام شود. و دقیقا هم سر ساعت چهار آمد، همیشه سر وقت میآمد. بعد از فیلمبرداری با هم رفتیم یک جاده خاکی و یک دستمال داد و من گرفتم جلوی چشمانم، بعد چشم بند را خودش باز کرد و آخرین پلان فیلم «زیر درختان زیتون» را گرفت. من یاد گرفتم چطور نگاه کردن را یاد بگیرم. آن کسی میتواند کاری را انجام دهد که به یک نگاه برسد. جای کیارستمی همیشه در دانشگاهها و مراکز آموزشی ما خالی است.»
فاطمه معتمدآریا هم در این مراسم با اشاره به کیارستمی بیان کرد: «کیارستمی همیشه کار میکرد و زمانی که فیلم «طعم گیلاس» و «زیر درختان زیتون» را ساخت همه منتقدان از سالن های سینما رفتن بیرون و گفتن: این فیلم سازی نیست. اما بعد از دریافت جایزه در جشنواره های مختلف همه میگفتن: وای چه استعدادی به سینما اومده! یک بار در نمایشگاههای خارج از کشور بودیم و عکس های هنری گرفتیم و من می خواستم عکس ها را به او نشان بدهم که فرصت نشد. اما چیزی که هست اون عشق است و همیشه پایدار و همیشگی و مستتر است.»
سپس محمدرضا دلپاک که همکاری زیادی با کیارستمی داشت، بخشی از صحبتهای کیارستمی را برای حضار پخش کرد.
در بخش دیگر این مراسم، بهمن فرمان آرا که سابقه رفاقت با این کارگردان فقید را داشت، روی صحنه حضور پیدا کرد و ضمن تعریف خاطراتی درباره او، بیان کرد: «آخرین بار که منزلش رفتم برای دیدنش با اینکه روی تخت بیمارستانی در خانه اش بود و یک جایی کمر باریک را می خواست بگیرد و به شدت می لرزید باز پرسید چه کار می کنی؟ گفتم یک فیلم «حکایت دریاست» که می خواهم بسازم. گفت من بعد از «بوی عطر یاس» به تو گفته بودم باید فیلم هایت را خودت بسازی و اگر حرفم را گوش می دادی برند شده بودی. عباس عاشق زندگی بود. همیشه کار می کرد. کمتر کسی می دانست که عباس یک نجار درجه یک هم بود. سال ها قبل قوطی های زیبایی می ساخت و می فروخت و از این طریق زندگی می کرد. همیشه بهت زده بودم که در منزل همه را خودش درست کرده بود.»
او افزود: «جایش برای من همیشه خالی است چون این جور دوستی پیدا نمی کنید. تولدش مبارک اما ای کاش وقتی حضور داشت این تولد را برایش گفته بودیم.»
در بخش پایانی مراسم هم سیف الله صمدی درباره فیلم «۷۶ دقیقه و ۱۵ ثانیه با کیارستمی» توضیح داد.
ارسال نظر