آنتونیو باندراس؛ فوتبالیست حرفه‌ای که فاتح کن شد

آنتونیو باندراس یکی از سرشناس‌ترین چهره‌های بازیگری اسپانیا است که اخیراً در جشنواره کن ۲۰۱۹ جایزه نخل طلایی بهترین بازیگر مرد را بدست آورد. او تا پیش از سن ۱۴ سالگی بازیکن حرفه‌ای فوتبال بود که به دلیل شکستگی پایش از این ورزش کناره گیری کرد و اکنون سال هاست در هالیوود هنرنمایی می‌کند.

آنتونیو باندراس با نام کامل خوزه آنتونیو دومینگز باندراس در ۱۰ اگوست ۱۹۶۰ در شهر مالاگا در منطقه اندلسیای اسپانیا به دنیا آمد. پدرش، خوزه دومینگز، افسر پلیس و مادرش، دونیا آنا باندراس گالگو نیز معلم مدرسه بود. او در کودکی بر اساس تعالیم دین کاتولیک رومی بزرگ شد و از همان ابتدا به فوتبال علاقه داشت. به همین ترتیب در دوران تحصیل ابتدایی و دبیرستان جزو تیم مدرسه بود تا اینکه در سن ۱۴ سالگی به دلیل شکستگی پا رویای او برای تبدیل شدن به یک بازیکن حرفه‌ای فوتبال به یاس تبدیل شد. در آن زمان او با دیدن چندین نمایش و تئاتر به این هنر علاقمند شده بود و بدین ترتیب بود که باندراس جوان شروع به یادگیری اصول بازیگری در مدرسه هنر‌های دراماتیک مالاگا کرد و اولین تجربه بازیگری اش را در سالن تئاتر کوچکی در همین شهر تجربه نمود.

در همان دوران بود که آنتونیو با خاطر بازی در نمایشنامه‌ای از برتولت برشت توسط پلیس اسپانیا دستگیر شد، زیرا این نمایشنامه دارای بن مایه‌های سیاسی بوده و در آن دوران انجام هر گونه فعالیت سیاسی منتقدانه نسبت به دولت تحت حاکمیت ژنرال فرانسیسکو فرانکو ممنوع بود. اولین بار او یک شب تمام را در اداره پلیس گذراند و در ادامه در طی سال‌ها فعالیتش در این تئاتر کوچک که تور‌هایی را در سراسر کشور برگزار می‌کرد چند بار دیگر نیز دستگیر شد. در ادامه او توانست نقش‌هایی را نیز در تئاتر‌های کوچک سایر شهر‌ها و همچنین تئاتر‌های خیابانی بدست آورده و ایفا کند.

در سال ۱۹۷۹، در سن ۱۹ سالگی، آنتونیو باندراس در سودای بازیگری به مادرید نقل مکان کرد. او بازیگر جوانی بود که باید هزینه‌های زندگی در مادرید را می‌پرداخت و به همین دلیل در کنار بازیگری مدتی را به عنوان گارسون گذراند و چند وقتی نیز وارد عرصه مدلینگ در مقیاس کوچک شد. او بعد‌ها به تئاتر ملی اسپانیا پیوسته و لقب جوان‌ترین عضو این موسسه را به خود اختصاص داد. بازی‌های باندراس در نمایش‌های تئاتر باعث جلب توجه پدرو آلمودوار، کارگردان اسپانیایی شد که این بازیگر را در فیلم «هزارتوی احساس» (Labyrinth of Passion) در سال ۱۹۸۲ به کار گرفت که اولین تجربه بازیگری باندراس در یک فیلم سینمایی بود. باندراس و آلمودوار در کنار هم در دهه ۱۹۸۰ چندین فیلم خلاقانه و با مضامین جنسی متفاوت ساختند.

در سال ۱۹۸۷، باندراس با بازی در نقش یک مرد همجنسگرا در فیلم «قانون شهوت» (Law of Desire) به تیتر رسانه‌های سینمایی کشور تبدیل شد. تا آن زمان رابطه دو مرد همجنسگرا در سینما و تلویزیون اسپانیا بدین شکل به تصویر کشیده نشده بود. همکاری طولانی و پربار باندراس با آلمودوار در نهایت او را در معرض دید مخاطبان بین المللی قرار داد. نقطه عطف بازیگری باندراس بازی در فیلم نامزد جایزه اسکار «زنان در آستانه فروپاشی عصبی» (Women on the Verge of a Nervous Breakdown) در سال ۱۹۸۸ بود. باندراس در سال ۱۹۹۱ در فیلم «مدونا: واقعیت یا چالش» (Madonna: Truth or Dare) نقش مقابل مدونا را بازی کرد.

باندراس در سال ۱۹۹۲ در اولین فیلم هالیوودی خود با عنوان «پادشاهان مامبو» (The Mambo Kings) ایفای نقش کرد. به دلیل اینکه او در آن دوران هنوز زبان انگلیسی را به خوبی فرا نگرفته بود، دیالوگ هایش در فیلم با استفاده از قواعد صدا به او آموزش داده شد.

اما شهرت باندراس در هالیوود با ایفای نقش احساسی یک مرد همجنسگرا در کنار تام هنکس و در فیلم «فیلادلفیا» (Philadelphia) در سال ۱۹۹۳ بدست آمد. یک سال بعد، باندراس در کنار برد پیت و تام کروز در فیلم «مصاحبه با خون آشام» (Interview with the Vampire) حاضر شد. باندراس با بازی در مقابل مدونا در فیلم «اویتا» (Evita) در سال ۱۹۹۶ توانست به یک بازیگر نقش اول در هالیوود تبدیل شود. در سال ۱۹۹۸، باندراس به خاطر بازی اش در نقش زورو در فیلم «ماسک زورو» (The Mask of Zorro) در کنار آنتونی هاپکینز و کاترین زتا جونز مورد توجه قرار گرفت.

برای بازی در این نقش، باندراس در کنار تیم ملی المپیک شمشیربازی اسپانیا تمرین کرد و این کار را با شمشیر‌های واقعی فلزی انجام داد و در ادامه در فیلم از شمشیر‌های سبک‌تر آلومینیومی استفاده کرد. همچنین او پیش از آغاز فیلم برداری‌ها یک ماه آموزش اسب سواری را طی کرد. او بعد‌ها در سال ۲۰۰۵ نیز با فیلم «افسانه زورو» (The Legend of Zorro) به این نقش بازگشت. در سال ۱۹۹۹، باندراس با فیلم «دیوانه در آلاباما» (Crazy in Alabama) اولین تجربه کارگردانی اش را تجربه کرد، فیلمی که همسرش، ملانی گریفیث، در آن به ایفای نقش پرداخت.

پس از آن در سال ۲۰۰۲، به خاطر بازی در نقش دیوید آلفارو سیکویروس، هنرمند مکزیکی، در مقابل سلمان هایک، در فیلم «فریدا» (Frida) بود که بار دیگر باندراس خبر ساز شد و در ادامه صداپیشگی گربه چکمه پوش را در فرانچایز شِرِک بر عهده گرفت. بدین ترتیب بود که باندراس به یک بازیگر شناخته شده هالیوود بدل شده و در ادامه در فیلم‌های متعددی در کنار بازیگران تراز اول هالیوود حضور یافت.

باندراس در طول دوران بازیگری اش به عنوان یک چهره لاتین با نگاه کاریزماتیک و گیرایش شناخته می‌شد به نحوی که در سال ۱۹۹۶ توسط مجله People به عنوان یکی از ۵۰ شخصیت جذاب جهان انتخاب شد.

او در طی دوران فعالیت بازیگری خود جوایز متعددی را بدست آورده و نامزدی‌های بی شماری را تجربه کرده است که از آن جمله می‌توان به سه جایزه ALMA و سه بار نامزدی در گلدن گلوب اشاره کرد. همانطور که گفته شد، باندراس اخیراً به خاطر بازی در فیلم «درد و شکوه» (Pain and Glory) که بر اساس زندگی شخصی پدرو آلمودوار ساخته شده نیز جایزه نخل طلایی بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره کن ۲۰۱۹ را بدست آورده است.

او گفته که برای ایفای این نقش مجبور بوده خودِ قبلی اش را بکشد تا بتواند نقشش یک فیلم ساز رو به پیری گذاته را بازی کند. این بازیگر ۵۸ ساله گفته که پس از مشکلات قلبی که اخیراً برای پیش آمده، بازی در این فیلم باعث شد که حرفه بازیگری و زندگی خانوادگی اش را از نو مورد ارزیابی قرار دهد. بین سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۴، باندراس با ملانی گریفیث، بازیگر سرشناس آمریکایی زندگی می‌کرد و از او صاحب یک دختر به نام استلا شد که در سال ۱۹۹۶ بدنیا آمد. در خارج از دنیای بازیگری، آنتونیو باندراس به شدت عاشق فوتبال بوده و از طرفداران پروپاقرص تیم فوتبال رئال مادرید اسپانیا به شمار می‌آید. او معمولاً به طور مرتب بین دو منزل مسکونی اش در ایالات متحده و جنوب اسپانیا رفت و آمد می‌کند.

نکاتی جالب در مورد آنتونیو باندراس

در سال ۱۹۹۵ مجله Empire آنتونیو باندراس را در میان ۱۰۰ ستاره جذاب تاریخ سینما قرار داد (رتبه بیست و چهارم).

او پدر خوانده سابق الکساندر باور و داکوتا جانسون است.

آنتونیو باندراس یک برادر کوچکتر به نام فرانسیسکو باندراس دارد.

باندراس برای اولین بار در سن ۳۶ سالگی از همسر دومش، ملانی گریفیث، دارای فرزند شد که یک دختر بوده و نامش را استلا دل کارمن باندراس گریفیث گذاشتند، دختری که در ۲۴ سپتامبر ۱۹۹۶ بدنیا آمد.

بعد از جدایی از گریفیث، باندراس با آنا لزا در کلیسای سن نیکلاس مادرید پیمان ازدواج بست که البته این رابطه نیز به طلاق انجامید.

در زبان اسپانیایی، اسم خانوادگی باندراس به معنای «پرچم ها» است.

آنتونیو باندراس برند عطر و ادکلن خاص خود به نام «Blue Seduction Woman» را دارد.

باندراس در سال ۲۰۰۳ برای بازی در نمایش موزیکال «نه» (Nine) نامزد دریافت جایزه تونی در بخش بهترین بازیگر مرد شد.

او زمانی که به ایالات متحده آمده مجبور شد زبان انگلیسی را به صورت آوا شناسی و از پایه ای‌ترین مراحل بیاموزد، زیرا هیچ آشنایی با این زبان نداشت.

اگر چه باندراس بر اساس تعالیم دین کاتولیک بزرگ شده، اما گفته که یک خداناباور است و هیچ مشکلی با عقاید و باور‌های ذینی فرزندانش ندارد.

باندراس در سال ۲۰۰۰ از کالج دیکینسون پنسیلوانیا مدرک دکترای افتخاری دریافت کرد. ۱۰ سال بعد وی مدرک مشابهی از دانگاه مالاگا دریافت نمود.

باندراس قبل از آن که با ملانی گریفیث ازدواج کند از طرفداران او بود و اولین بار در فیلم «چیزی وحشی» (Something Wild) در سال ۱۹۸۶ با وی ملاقات کرد. در سال ۱۹۹۵ و زمانی که گریفیث برای فیلم برداری فیلم «دو نفر زیادی» (Two Much) حاضر شده بود، باندراس از تریلرش بیرون پریده و مانند یک پسربچه مدرسه‌ای حیرت زده خود را به او معرفی کرد. باندراس در حالی که به شدت دستپاچه بود سن گریفیث را پرسید. گریفیث نیز در ادامه دشنامی به او داده، خندید و در نهایت گفت که ۳۷ سال دارد. این دو به سرعت با یکدیگر ازدواج کرده و ۱۹ سال با هم زندگی کردند.

برخلاف شایعات، او تنها بازیگر اسپانیایی نیست که نقش زورو را بازی کرده است و قبل از او نیز چندین بازیگر اسپانیایی در دهه‌های متوالی نقش این شخصیت برجسته افسانه‌ای را بازی کرده بودند.

باندراس در ۵ فیلم با سلما هایک همبازی بوده است: دسپرادو (Desperado)، چهار اتاق (Four Rooms)، فریدا، بچه‌های جاسوس سه بعدی: پایان بازی (Spy Kids ۳-D: Game Over) و «گربه چکمه پوش» (Puss in Boots).

آنتونیو باندراس در مراسم امی ۲۰۱۸، به خاطر بازی در سریال کوتاه «نابغه» (Genius) و در نقش پابلو پیکاسو نامزد دریافت جایزه بهترین بایگر نقش اول مرد در سریال‌های کوتاه شد، اما این جایزه را به دارن کریس واگذار کرد.

نقل قول‌های معروف از آنتونیو باندراس

چیزی که لیاقتش را نداشته باشم نمی‌خواهم، اما اگر پول بیشتری به من پیشنهاد بدهند احمق نیستم.

[در مورد جراحی‌های پلاستیک متعدد همسرش، ملانی گریفیث]: این حرص زیبایی چیز بسیار وحشتناکی است. او را از دوباره رفتن پیش جراحان پلاستیک منع کرده ام. این توافقی است که ما به خاطر ازدواجمان کرده ایم.

اگر بازی در نقش جیمز باند را به من پیشنهاد می‌کردند، شاید دیگر نمی‌توانستم در زندگی ام به انگلستان بروم. جیمز باند با لهجه؟ بدون شک چیزی می‌شدم.

متاهل بودن در حرفه ما چیز ساده‌ای نیست. انسان‌های زیبای زیادی اطراف ما حضور دارند، انسان‌های بسیار جذاب. تنها چیزی که اهمیت دارد این است که واقعاً صبور بوده و این ظرفیت و باور را داشته باشید که بار دیگر عاشق همسرتان شوید. این برای من اتفاق افتاده است.

وقتی که بازیگران را روی فرش قرمز می‌بینی، به نظر می‌رسد که آن‌ها همدیگر را می‌شناسند، اما در واقع بیشتر به یک موزه مومی شبیه است. لس آنجلس احتمالاً یکی از تقلبی‌ترین شهر‌های جهان است. برای من این شهر تنها یک محل کار است.

در جهان هیچ چیزی وجود ندارد که نتوان با عشق آن را درمان کرد.