نتیجه تطبیق فیلم «خصوصی» با زندگی محمدعلی نجفی
جنایت هفته گذشته شهردار پیشین تهران و قتل همسرش با پنج گلوله، بازتاب وسیعی داشته است. تقریبا همه کسانی که اندک اطلاعی از جریانهای سیاسی کشور دارند، از این واقعه شوکه شدهاند و هریک تحلیلهای خاص خود را ارائه میدهند.
اینکه محمدعلی نجفی سالیان سال وزیر آموزشوپرورش این کشور بود، بعدها معاون رییسجمهوری شد و آخرین سِمَتش هم شهرداری تهران بود، سالها در عرصه سیاست حضور فعال داشته و حتی سودای ریاستجمهوری در سر داشت، چگونه ناگهان دست به این جنایت میزند و همسر 35سالهاش را در حمام بهقتل میرساند؟
مردان سیاست در هر مقامی که هستند، باید مواظب لغزشهای اخلاقی خود باشند؛ چراکه یکی از راههای سقوط این مردان، مباحث اخلاقی است. اگر کمی دقیقتر به مردان سیاست بنگرید، خواهید دید برخی دولتمردان چگونه در چند سال اخیر در این وادی سقوط کردهاند. برای شفافکردن ماجرا و درک بهتر آن، سراغ سینما میرویم. یکی از فیلمهای مشهور این جریان «شوکران» است که در زمان خود سروصدایی به پاکرد. بااینحال، «شوکران» فقط درباره رابطه پنهانی مردی با زنی پرستار بود که درنهایت، به جنایت مرد و قتل زن منجر شد. گفتنی است فیلم دیگری در سینمای ایران ساخته شده که در زمان خود، بسیار سروصدا کرد. «خصوصی» فیلمی بود که آقای محمدحسین فرحبخش آن را ساخت و یکی از سیاستمداران را بهتصویر کشید که بعد از حضور پررنگ در جریان اصلاحات، بهناگاه رابطهای پنهانی را با زنی شروع میکند که پایان آن هم به جنایت ختم میشود.
برگردیم به ماجرای نجفی و فیلم «خصوصی». در فیلم «خصوصی»، شخصیتی بهنام «ابراهیم» وجود دارد که در دوران جوانی، انقلابیای دوآتشه بوده و بعد از تغییرات سیاسی دوم خرداد، او هم بهسرعت روزنامهای تأسیس میکند و خواستار تقدم اخلاق بر احکام میشود. «ابراهیم» در دوران اول انقلاب و جوانیاش، در مشاغل دولتی بوده؛ ولی بعدها از آن شغلها اخراج میشود. محمدعلی نجفی هم درحالیکه 29ساله بوده، بعد از اتمام تحصیلات در آمریکا به ریاست دانشگاه صنعتی اصفهان منصوب میشود. بین سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۳، در جایگاه وزارت علوم فعالیت میکرد و از سال ۱۳۶۷ تا سال ۱۳۷۶، وزیر آموزشوپرورش در کابینه مرحوم هاشمیرفسنجانی بود. از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۹، وی در کابینه حجتالاسلام خاتمی، رییس سازمان برنامهوبودجه بود و بین سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲، از اعضای شورای شهر تهران بهشمار میآمد. در دولت یازدهم، در سال ۱۳۹۲ برای دورهای ۶ماهه ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری و در سال ۱۳۹۴ برای دورهای ۵ماهه سرپرستی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری را برعهده داشت. نجفی در سالهای اخیر، دو مسوولیت مهم در سازمان میراث فرهنگی و شهرداری را نیمهکاره رها کرده و در چند دهه اخیر، جزو اعضای ارشد حزب کارگزاران سازندگی بوده که در دولت هاشمی اعلام موجودیت کرد و تاکنون پابرجاست. بااینحال، «ابراهیم» فیلم «خصوصی» بعد از تندرویها از مشاغل دولتی اخراج میشود. تا اینجای کار شباهت خیلی زیادی بین این دوشخصیت نیست؛ اما ادامه ماجرا جالب است.
«ابراهیم» در یکی از مهمانیهای سیاسی، با دختری داستاننویس به اسم «پریسا» آشنا و قرار میشود داستانهایش در روزنامه چاپ شود؛ اما بهدلیل بیپروایی اخلاقی، «ابراهیم» از انتشار آنها خودداری میکند. بااینحال، باب آشناییاش با این دختر بازمیشود که نقش او را خانم هانیه توسلی بازی میکند؛ ارتباطی که ادامه پیدا میکند و باعث میشود «ابراهیم» دور از چشم همسر اولش، «پریسا» را صیغه خود کند. محمدعلی نجفی هم بعد از آنکه در دی96 از سِمَت خود در شهرداری استعفا داد، عکسهای شخصیاش مبنی بر ارتباط با دختری جوان منتشر شد. این دختر که میترا استاد نام داشت، با ظاهری کاملا امروزی و حتی بدحجاب در وضعیتی نامناسب با نجفی مشاهده میشد. «استاد» هم گویا ابتدا از بازیگران دستهچندم سینما بوده و در ستاد انتخاباتی دکتر حسن روحانی بهعنوان نیروی تبلیغاتی حضور داشته و از این طریق با نجفی آشنا شده است. نجفی بعدها توضیح داد در حال متارکه با همسر اولش است و با خانم استاد بهصورت رسمی عقد کرده است و اکنون این خانم همسر دوم وی است. در فیلم «خصوصی» میبینیم که رابطه «ابراهیم» با «پریسا» بهحدی جلو میرود که پریسا باردار میشود؛ ولی «ابراهیم» این مسأله را نمیپذیرد و خواهان سقط جنین میشود؛ اما دختر نمیپذیرد و سعی میکند به همسر اول «ابراهیم» نزدیک شود تا بتواند «ابراهیم» را به زندگی خود بازگرداند. در ماجرای نجفی هم که بعد از قتل بازگو شد، از زبان نجفی شنیدیم خواهان متارکه با خانم استاد بود که گویا این خانم جوان زیربار این امر نرفته است. طبق توییتی که خبرنگار انصافنیوز منتشر کرده، قرار بوده این رسانه با خانم استاد مصاحبه کند که کشتهشدنش مانع این اتفاق میشود؛ مصاحبهای که بهگفته شهردار پیشین تهران، قرار بوده درباره زندگی خصوصی وی باشد. سکانس پایانی هر دو ماجرا شبیه هم است: بعد از آنکه «پریسا» به روشهای مختلف درصدد مجابکردن «ابراهیم» برای بازگشت به زندگیاش است، «ابراهیم» به بهانهای، او را به خارج شهر میبرد و بعد از کشتن وی جنازهاش را هم بهآتش میکشد. نجفی هم در آخرین دقایق حیات زندگی میترا استاد، با اسلحه وی را تهدید میکند و درنهایت، با پنج گلوله به این جنایت وحشتناک دست میزند.
این شباهت زندگی محمدعلی نجفی با شخصیت «ابراهیم» فیلم «خصوصی» هرچند نسبی است،اما نشاندهنده مسائل مهمی است که بعضا رعایتنکردن آن میتواند هرفردی را به ورطه سقوط بکشاند. حالا این شخصیت سری هم در سیاست داشته باشد، اوضاعش وخیمتر است. ابراهیم در مسائل مالی بیانضباط و خب نجفی هم در عضویت حزب کارگزاران سازندگی بوده و در سالهای اخیر، به ثروت درخورتوجهی رسیده است. اگر به خانه همسر دوم وی در برج سعادتآباد و ماشین لکسوس دخترش توجه کنید، متوجه خواهید شد سطح درآمدی چشمگیری در سالهای اخیر برای وی ایجاد شده و همین مسأله، تغییر سبک زندگی وی را بهدنبال داشته است. نگاهی به پوشش همسر مقتول نجفی نشان میدهد وی چگونه در جایگاه یکی از کارگزاران نظام اسلامی از سبک زندگی شبهغربی پیروی میکند. ازدواج دوم نجفی امری قانونی و شرعی بوده است؛ اما این اتفاق بدون اذن همسر اولش بود و حتی باعث متارکه وی شده است. فاصله سنی نجفی و همسر دومش هم نشان میدهد اتفاق نامتعارفی در ماجرای این ازدواج رخ داده و خب میزان مهریه درخورتوجه وی (1362 سکه) نشان میدهد نجفی گویا هنگام آشنایی، کاملا قافیه را درمقابل این خانم باخته که حاضر شده با چنین شرایطی با وی ازدواج کند. وقتی مسوولین هنگام مسوولیت خود به مسائل دینی بیاعتنایی میکنند و از اموال شبههناک دوری نمیکنند و اینچنین روابط غیرعادی برقرار میکنند، باید منتظر نتایج وخیم آن باشند. هرچند اینچنین سرنوشتی شوم که برای محمدنجفی پیش آمد بسیار خارجازتصور بود، شاید بتوان نتیجه گرفت حاصل این مدل زندگی شاید انجام این جنایت هم باشد.
ارسال نظر