اشکان خطیبی از نفرین قحطیزدگان می گوید
اشکان خطیبی با اشاره به اینکه نمایشنامههای سَم شپارد از مخاطبان ایرانی دریغ شده، «نفرین قحطیزدگان» را نمایشی جذاب برای مخاطبان امروز جامعه دانست.
اشکان خطیبی کارگردان و بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما که نمایش «نفرین قحطیزدگان» به کارگردانی وی به زودی در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه خواهد رفت، در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: نمایشنامه «نفرین قحطیزدگان» را به همراه دو نمایش دیگر از سم شپارد حدود 14 سال پیش ترجمه کردم و برای چاپ تحویل انتشارات «نیلا» دادم. آن زمان هیچ ترجمهای از این نمایش و نمایش «غرب حقیقی» وجود نداشت که خوشبختانه سال گذشته پس از گذشت 13 سال این نمایشنامهها به چاپ رسیدند.
خطیبی خاطرنشان کرد: آن زمان که این دو نمایشنامه را ترجمه کردم امکان اجرای نمایشها به دلیل عدم صدور مجوز چاپ وجود نداشت. نمایشنامه دیگری دو سال پیش از این نویسنده به دستم رسید که از آخرین نمایشنامههای نوشته شده او بود. این نمایشنامه که «دلکنده» نام دارد را نیز ترجمه کردم و قصد داشتم همزمان با انتشار «دلکنده»، آن را روی صحنه ببرم اما پس از اینکه مجوز انتشار «نفرین قحطیزدگان» منتشر شد تصمیمم را به پیشنهاد امید سهرابی تغییر دادم.
وی افزود: «نفرین قحطیزدگان» نمایشنامه جذابتری است و جزو ده نمایشنامه برتر قرن شناخته شده است. این نمایشنامه یکی از سهگانههای شپارد درباره خانواده آمریکایی است که فکر میکنم به خاطر اینکه تا امروز هیچ اجرایی از این نمایش روی صحنه نرفته «نفرین قحطیزدگان» نسبت به دیگر نمایشنامهها گزینه مناسبتری برای اجرا است.
این کارگردان در ادامه گفت: یکی دیگر از دلایل اصلی اینکه این نمایش را نسبت به دیگر نمایشنامههای شپارد مناسبتر میدانم این است که «نفرین قحطیزدگان» به لحاظ موضوع و موقعیت با وضعیت امروز جامعه ما شباهتهای بسیاری دارد. این نمایشنامه از فقر و فروپاشی ارزشهای خانواده حرف میزند و فکر میکنم این دو، مسائلی هستند که تمام دنیا با آن دست و پنجه نرم میکند و به لحاظ زمانی اعتقاد دارم «نفرین قحطیزدگان» نمایشنامه مناسبتری برای اجرا در ایران است. نمایش «دلکنده» نیز جزو اجراهای آتی گروه خواهد بود که فکر میکنم اردیبهشت سال آینده این نمایش روی صحنه برود.
بازیگر فیلم سینمایی «قاعده تصادف» اظهار داشت: عامه مردم سم شپارد را به عنوان نمایشنامهنویس یا فیلمنامهنویس نمیشناسند. من به شخصه پنج نمایشنامه از شپارد ترجمه کردم و به طور کلی در ایران نمایشنامههای چندانی از وی روی صحنه نرفته که فکر میکنم این نمایشها از مخاطب ایرانی دریغ شده است. مطمئناً میتوان از شپارد به عنوان یکی از مهمترین نمایشنامهنویسان قرن بیست یاد کرد.
وی افزود: یکی از دلایل اینکه آثار سم شپارد کمتر در ایران روی صحنه رفته دراماتورژی سخت نمایشنامههایش است. یک رازآلودگی در نمایشنامههای شپارد وجود دارد که در عین روند رئالیستی نمایش اتفاقاتی رخ میدهد یکی از کارهایی که در بازنویسی این نمایشنامه انجام دادیم که میتوان آن را مأموریت اصلی ما دانست این بود که نمایش را برای مخاطب امروزی پایتخت آماده کنیم و زمان اصلی آن را که حدود دو ساعت و پانزده دقیقه است به حدود نود دقیقه رساندیم که فکر میکنم برای مخاطب امروزی مدت زمان مناسبتری باشد.
این بازیگر در ادامه گفت: مطمئناً من نیز به اجرای یک نمایشنامه کامل با مدت زمان سه ساعت علاقه دارم اما فکر میکنم مخاطبان امروز که منظور اصلی من مخاطبان عام هستند، به دیدن چنین نمایشهای طولانی علاقهای ندارند. بیش از هر چیز به برقراری ارتباط مخاطبان عام با تئاتر فکر میکنم سعی من بر این بوده که مخاطبانی از هر قشر به دیدن نمایش بیایند و از دیدن آن لذت ببرند.
وی افزود: یکی از سوالات مرسومی که همیشه برای مخاطبان اصلی شپارد و منتقدانش به وجود میآمد و از او پرسیده میشد این بود که آیا شما به این فکر میکنید که کاراکترهایتان کارهای عجیبی انجام دهند تا نمایش جذابتر شود و او برای این پرسش، پاسخ جالبی میدهد که میگوید من پس از خلق کاراکتر منتظر میمانم تا خود او رفتارهایی بروز دهد و سپس کارهایی که انجام میدهد آنها را مینویسم. با چنین تعریفی در واقع در آثار شپارد، نمایش توسط شخصیتها پیش میرود و از این رو ممکن است این سوالات برای خود بازیگران نیز به وجود آید که چرا من چنین کارهایی را انجام میدهم، به همین دلیل کاری که در پیش از شروع تمرینات انجام دادیم این بود که روی کاغذ کار را برای اجرا کننده، کارگردان و مخاطب راحتتر کنیم.
خطیبی در پایان از انتخاب بازیگرانش گفت و تأکید کرد: خانوادهای که در نمایش «نفرین قحطیزدگان» قصهشان روایت میشود، دختر بچهای دارند که حدود 12 یا 13 سال سن دارد چرا که به تازگی به سن بلوغ رسیده و پسر بزرگ خانواده نیز حدوداً 18 یا 19 ساله است که طبیعتاً پدر و مادر دو فرزند در این سن و سال افرادی مسن و یا پیر نیستند. در تصور اولیه اینطور به نظر میرسد که پدر و مادر باید پیرتر باشند، در خیلی از اجراهای غیر ایرانی که در سایتها بخشهایی از آنها را میتوان دید کاراکترهای پدر و مادر سن و سال بیشتری دارند و دختر خانواده نیز حدود 18 سال دارد اما ما در این نمایش از بازیگری در سن 12 - 13 سال استفاده کردهایم که مطمئناً با توجه به نمایشنامه که اشاره به دختری تازه بالغ شده دارد انتخاب درستتری است. شاید دلیل اصلی که در بیشتر اجراهای خارجی از بازیگرانی با سن بیشتر استفاده شده نبود بازیگران نوجوان مناسب باشد.
ارسال نظر