به گزارش پارس نیوز، کامران تفتی امروز 40 ساله می‌شود؛ بازیگری که معمولا او را در نقش‌هایی خشن و مردانه و پر شر و شور و البته با شکل و شمایلی تقریبا ثابت می‌بینیم. دایره فعالیت‌های تفتی، گسترده‌تر از بازیگری است و او را به‌عنوان خواننده و مجری برنامه‌هایی چون «وقتشه» و «دلصدا» هم می‌شناسیم. پاییز سال گذشته بود که تفتی هنگام کار، دچار حمله قلبی شد و کامبیز دیرباز، دوست و همکارش او را تا بیمارستان همراهی کرد. اما خوشبختانه تفتی این روزها حال خوبی دارد و مشغول بازی در سریال «برادر جان» است و با امید و انرژی از اکنون و آینده حرف می‌زند.

 

 40 سالگی، سن رُندی است و درباره آن زیاد گفته‌اند و نوشته‌اند. تا اینجا از زندگی و کارتان رضایت دارید؟ بعد از این قرار است چه کنید؟

سعی خود را کرده‌ام تا جایی که توانایی و استعدادی هست، آن کاری را انجام دهم که در قلبم وجود دارد و مردم و طرفدارانم آن را دوست دارند. 40 سالگی یک لبه تیغ است؛ از این بابت که یا شما را عاشق‌تر و عمیق‌تر یا از آنچه قبل از 40 سالگی انجام دادید، دور می‌کند.

 

واقعیتش این است که برای من عشق اول 40 سالگی اتفاق افتاده است و عاشق‌تر و عمیق‌تر و پرانگیزه‌تر هستم برای این‌که بتوانم بیشتر کار کنم.

 

اگر قرار است فردایی نباشد، یادگاری و تصویر و صدای خوبی از من به جا بماند و مردم بگویند او تمام تلاش خود را کرد. اما در روز و روزگاری که مردم من حال و روز خوبی ندارند، چندان دلم با تولد و شادی نیست. دلم خیلی نزدیک و همدرد با آدم‌هایی است که زندگی‌شان را از دست دادند، خیلی سخت است که شما یک زندگی را بسازید، اما با یک اتفاق چه طبیعی چه غیرطبیعی، آن را از دست بدهید. دلم می‌خواهد همه آنچه به عنوان شادی قرار است سهم روز تولد من شود، با کسانی تقسیم شود که الان روزگار خوبی ندارند.

 

 بازیگر بودن پدرتان، آقای اردشیر تفتی هم نقشی در علاقه شما به بازیگری داشت یا نه؟

در ابتدا بله، اما بعد نه. شیرینی و حلاوت آن تئاتری که در دوران کودکی کار کردم، در جان من نشست که تا همین الان هم ادامه پیدا کرده است.

 

 در بیشتر نقش‌ها شما را با همین هیبت و شمایل محکم مردانه و با سبیل دیده‌ایم؛ احیانا در برابر گریم‌های دیگر، مقاومت می‌کنید یا حاضرید به اقتضای نقش و قصه، با شکل و شمایل دیگری در فیلم و سریال‌ها ظاهر شوید؟

بدشانسی من این است کارهایی که برای بازی قبول کردم، با همین چهره و شخصیت و با سبیل بوده، اما فکر می‌کنم بعد از سریال «برادرجان» و حتی «از یادها رفته»، سریال دیگری کار می‌کنم که آنجا شخصیت من شکل دیگری دارد. یعنی امیدوارم. من که خودم خسته شدم، امیدوارم گریمورها هم خسته شوند و یک کار دیگری با چهره من انجام دهند. (می‌خندد)

 

 آخرین نقشی که در سینما بازی کردید، نقش جلال در فیلم «ماهورا» (حمید زرگرنژاد) بود. چرا در سینما کم کار هستید؟ باوجود این‌که چند نقش و بازی خوب در این مدیوم دارید. ممکن است در گروه‌های فیلمسازی و هنگام انتخاب نقش‌ها، شما را به عنوان بازیگری که بیشتر در تلویزیون حضور دارد، لحاظ نکنند و در نظر نگیرند؟ چون گاهی چنین نگاهی هم در انتخاب نقش‌های فیلم‌های سینمایی وجود دارد.

من نمی‌دانم این نگاه در سینما وجود دارد یا نه، اما مدیوم برای من اندازه خودش ارزش دارد و مدیوم تلویزیون همان اندازه برایم با ارزش است که مدیوم سینما، مدیوم تئاتر همانقدر برایم ارزش دارد که مدیوم رادیو و کار صدا که انجام می‌دهم. اصول ابتدایی نقش، کارگردان و گروهی که با آنها کار می‌کنم، بیشترین اهمیت را برایم دارد. مدیوم جزو اولویت‌های بعدی قرار می‌گیرد. اصولا این کرت‌بندی و تفکیک میان مدیوم‌های مختلف نمایشی را دوست ندارم، من بازیگرم و سعی می‌کنم نقش‌هایی را که می‌پذیرم و کارهایی که به من برای بازی پیشنهاد می‌شود را با تمام جانم انجام دهم.

 

 اما در تلویزیون کارنامه پروپیمانی دارید. جالب این که با سه کارگردان هم بیش از دیگر فیلمسازان کار کرده‌اید؛ مهدی فخیم زاده، سیروس مقدم و فلورا سام. چرا؟ همکاری با این کارگردان‌ها خوشایند و رضایت‌بخش بوده که تکرار شده است؟

بله، خیلی زیاد. هر سه عزیز کارگردان‌های بی‌نظیر و فوق‌العاده‌ای هستند و نقش‌هایی هم که به من پیشنهاد دادند،  خیلی متفاوت بوده است. به همین دلیل من هم دلم می‌خواست چالش‌هایی از این دست را بیشتر داشته باشم. مضاف براین‌که وقتی شما با کارگردانی کار می‌کنید که کارش را بلد است، خیلی راحت کارتان را انجام می‌دهید. همین روزها من سر سریال برادرجان، با آقایان محمدرضا آهنج (کارگردان)، سعید نعمت‌ا... (نویسنده) و محمدرضا شفیعی (تهیه‌کننده) کار می‌کنم که باورم این است  جزو بی‌نظیرترین کارهای سال 98 خواهد شد، چرا که زیرسایه علی نصیریان، کنار حسن پورشیرازی، کلی بازیگر خوب دیگر و باوجود یک متن بسیار خوب و نویسنده‌ای مثل سعید نعمت‌ا... که متنش ردخور ندارد، نمی‌توان کار بدی ارائه داد. کارگردانی این سریال را شخصی به عهده دارد که با قلبش سریال می‌سازد و این را می‌شود از کارهای پراحساسی که ساخته، دریافت کرد. همین‌طور باید به حضور آقای شفیعی اشاره کرد که تهیه‌کننده بی‌نظیر و بزرگی است. به همین دلیل احساسم این است کار کردن با آدمی که تکلیفش با کارش معلوم است، خیلی حس خوشایندتری است تا کار کردن با کارگردان‌هایی که نمی‌دانند چه می‌خواهند. خدا را شکر با هر کسی کار کردم و دارای این صفت بود، نتیجه‌اش را گرفته‌ام، مثل آقای فخیم‌زاده، آقای سیروس مقدم، خانم فلورا سام، آقای آهنج و کارگردان‌های پیشکسوتی مثل آقای محمدحسین لطیفی که استخوانی در این عرصه خرد کرده‌اند. تجربه‌های گرانقدر این کارگردان‌ها، اجازه علی‌السویه کار کردن به این عزیزان نمی‌دهد. امیدوارم که من هم در ظرف خوش‌صدای این فیلمسازان، صدای مخالفی نداشته باشم.

 

 حالا که صحبت برادرجان شد، بد نیست به حضور حسام منظور هم اشاره کنم که او هم در این سریال حضور دارد. بازیگری که در قامت، چهره و صدا، شباهت‌هایی هم با شما دارد.

حسام، دوست بسیار عزیز و همکار قدیمی من است. ما همدیگر را از تئاتر می‌شناسیم و بعد هم با یکدیگر در یک سریال همکاری کردیم. برادرجان، دومین سریالی است که من و حسام با هم کار می‌کنیم.

 

 با وجود فعالیت مداوم در تلویزیون، تئاتر را هم فراموش نمی‌کنید. هنوز بازی خوبتان در نمایش «یادداشتی برای سهراب» (اصغر خلیلی) را به یاد دارم. برنامه‌ای برای حضور دوباره در تئاتر ندارید؟

سال گذشته، در نمایش «باغ خونی» (امیر بشیری) حضور داشتم که در مشهد روی صحنه رفت. امسال هم اگر جانی باشد، حتما در تئاتر حضور خواهم داشت. نمی‌توانم از تئاتر دور باشم، تئاتر برایم نفس همیشگی است، تئاتر برایم معلم همیشگی است، تئاتر برایم دهخداست، تئاتر برایم مرجع است، تئاتر کلینیک من است، می‌روم آنجا خوب می‌شوم و برمی‌گردم. به شدت از صحنه تئاتر، انرژی می‌گیرم.

 

 چند سال پیش که بحث لغو بخشودگی مالیاتی بازیگران مطرح شده بود، اظهارنظری داشتید و حرف از عدالت زدید و گفتید سنگ بر پایه عدالت می‌چرخد. اما ظاهرا این بار این بحث جدی‌تر شده و قرار است بازیگران پرکار که دستمزدها و درآمدهای بالایی دارند، مالیات بپردازند. الان نظرتان در این زمینه چیست؟

من الان هم نظرم همان است که آن‌موقع گفتم. اگر در کشوری زندگی می‌کنیم که داعیه ما این است که عادل هستیم و عدل علی (ع) را رعایت می‌کنیم، پس باید تاسی و عدالت را آنچنان که باید رعایت کنیم. کیست که حکم عادلانه‌ای به او داده شود و بخواهد سر باز  بزند؟