چرا علی نصیریان تا به امروز سیمرغ نبرده است؟
باورتان میشود علی نصیریان تا به حال جایزهای از جشنواره فیلم فجر دریافت نکرده است؟ شاید بگویید جایزه اهمیتی ندارد و در نگاهی کلیشهای و البته درست اذعان کنیم که بازیگران، جایزه اصلیشان را از مردم میگیرند و همین که مقبول و محبوب آنها باشند، کفایت میکند. اما تایید این حقیقت، نافی واقعیت تلخ دین مهمترین رویداد سینمایی ایران نسبت به نصیریان نیست.
به گزارش پارس نیوز، باورتان میشود علی نصیریان تا به حال جایزهای از جشنواره فیلم فجر دریافت نکرده است؟ شاید بگویید جایزه اهمیتی ندارد و در نگاهی کلیشهای و البته درست اذعان کنیم که بازیگران، جایزه اصلیشان را از مردم میگیرند و همین که مقبول و محبوب آنها باشند، کفایت میکند. اما تایید این حقیقت، نافی واقعیت تلخ دین مهمترین رویداد سینمایی ایران نسبت به نصیریان نیست. این جشنواره همانقدر که جایزه درست اعطا کرده و نامزدیهای شایسته در بخشهای مختلف داشته، تقریبا به همان اندازه هم بیمهریها و بیاعتناییهای عجیب و غریب کرده که یکی از مهمترین جفاهای آن در حق نصیریان است.
کم نبودند، نابازیگرانی که با اولین حضور خود جلوی دوربین، سیمرغ بلورین و دیپلم افتخار به خانه بردند که نوشجانشان، اما نصیریان که یکی از استادان مسلم بازیگری در ایران است و بارها در نقشهای مختلف، جلوهگری کرده، دست خالی 36 دوره جشنواره فیلم فجر را پشت سربگذارد؛ این یعنی یک جای چنین جشنوارهای میلنگد. در این گزارش به بهانه تولد 84 سالگی استاد (نصیریان متولد 15 بهمن 1313 است) و بازی درخشان او در فیلم «مسخره باز» (همایون غنی زاده) که این روزها در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده است، بهطور آماری سراغ این بی اعتنایی تاریخی رفته ایم. همچنین نگاهی مروری و از سر خاطرهبازی داریم به برخی نقشهای شاخص نصیریان در سینما و تلویزیون. اما نیک میدانیم که نخستین جایگاه درخشش این استاد بازیگری و نمایشنامهنویسی در تئاتر بوده و بسیاری از نقشآفرینیهای خوب او روی صحنه صورت گرفته است.
حتما میدانید که استاد، بهتازگی به سوگِ همسرشان نشسته است. ضمن عرض تسلیت به ایشان و آرزوی صبر و شکیبایی و تاب این اندوه بزرگ، تبریکات خود به مناسبت زادروز فرخندهشان را نیز از ایشان دریغ نمیکنیم، اما دوست میداشتیم که این شادباش، تقریبا مقارن با آن اتفاق تلخ، نمیشد و از هر غمی تهی بود. با این حال به نظر میرسد، جشنواره فیلم فجر در دوره سی و هفتم برگزاری خود، این بخت را یافته تا دستکم درباره نصیریان، جبرانمافات کند و تا از این دیرتر نشده، با افتخار یکی از سیمرغهای بلورین ناقابل خود را نثار بزرگ آقای بازیگری کند؛ آن هم نه به قصد تعارف و ادای احترام، بلکه بهدلیل حقانیت و شایستگی یک بازی درست، به اندازه و تماشایی. آنهایی که نقش کاظمخان در مسخرهباز را دیدهاند، میدانند چه میگویم و آنهایی هم که ندیدهاند، خوش است که از حالا مشتاق تماشا باشند. پس امیدواریم جشنواره فیلم فجر، «مسخره باز»ی را کنار بگذارد و از حالا سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (نقش اول مرد مسخره باز را صابر ابر بازی میکند) را برای نصیریان کنار بگذارد. با این کار، تابلوی افتخارات جشنواره فیلم فجر تکمیل تر خواهد شد.
دو نامزدی و دیگر هیچ
علی نصیریان در طول 36 دوره برگزاری جشنواره فیلم فجر، فقط دو بار نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شده است و بس.
در دوره پنجم جشنواره فیلم فجر و در سال 1365، علی نصیریان برای بازی خوبش به نقش علی یار در فیلم شیرسنگی (مسعود جعفری جوزانی)، نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد بود؛ در این بخش دو بازیگر شاخص دیگر هم با دو بازی درخشان نامزد دریافت جایزه بودند؛ یکی عزتا... انتظامی برای بازی در نقش عباس آقاسوپرگوشت در فیلم اجارهنشینها (داریوش مهرجویی) و دیگری هم داریوش ارجمند برای بازی در نقش ناخدا خورشید در فیلم ناخدا خورشید (ناصر تقوایی).
سه نقشآفرینی درخشان و همسنگ که واقعا همگی شایسته دریافت جایزه بودند و انتخاب یکی از میان آنها کار دشواری بود، با این حال درنهایت جایزه به ارجمند برای ناخدا خورشید رسید و نصیریان و انتظامی سیمرغ را در آن سال از دست دادند.
محمد خزاعی، منوچهر عسگری نسب، محمدباقر کریمیان، عطاءا... مهاجرانی و منوچهر محمدی، داوران این دوره بودند. دبیری جشنواره را هم سیدمحمد بهشتی به عهده داشت.
دو دوره بعد یعنی دوره هفتم و در سال 67 باز هم دو رفیق و همکار قدیمی یعنی علی نصیریان و عزتا... انتظامی، در بخش بهترین بازیگر نقش اول مرد، رقیب هم بودند، اما این بار هم نصیریان دست خالی ماند و این انتظامی بود که اولین سیمرغ بلورینش را به خانه برد. نصیریان در این سال برای بازی در سالهای خاکستر (مهدی صباغزاده)، نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد بود که با این بازیگران رقابت میکرد: هادی اسلامی (سرب)، جهانگیر الماسی (نارونی)، مهرداد سلیمانی (دیدهبان) و عزتا... انتظامی (گراند سینما) که در نهایت جایزه به آقای بازیگر رسید و جهانگیر الماسی هم دیپلم افتخار دریافت کرد، اما باز هم بازی نصیریان را شایسته دریافت جایزه ندانستند. عبدا... اسفندیاری، محمدعلی حسیننژاد، محمدحسین حقیقی و علیرضا شجاع نوری داوران این دوره بودند و اینبار هم مثل دوره پنجم که نصیریان نامزد دریافت سیمرغ بود، دبیری جشنواره را سیدمحمد بهشتی بهعهده داشت.
بوی مشکوک داوری!
درست است که علی نصیریان، تنها در دو دوره نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد، اما برخی نقشهای خوب و شاخص دیگر او باوجود شایستگی، حتی نامزد دریافت جایزه هم نشدند. عجیبترین مورد و مصداق در این زمینه مربوط به چهاردهمین دوره جشنواره فیلم فجر در سال 1374 است که بازی درخشان نصیریان در «بوی پیراهن یوسف» (ابراهیم حاتمیکیا) بهطرز غریب و مشکوکی تماما نادیده گرفته شد و حتی نام او در میان نامزدهای بازیگری هم قرار نگرفت. آن هم در حالی که بازی نصیریان به نقش دایی غفور، همان زمان تماشاگران و حتی منتقدان را تحت تاثیر قرار داد و با خود همراه کرد، حتی این بازی بهویژه با آن سکانس تکگویی همدلی برانگیز بر مزار نمادین پسرش یوسف، هنوز هم پس از بارها تماشا تازه و باطراوت است و بغضنوازی میکند.
نکته عجیبتر ماجرا، نامزد شدن حمیدرضا تاج دولتی (که در برخی منابع به اشتباه حمیدرضا تاج دوستی ذکر شده)، بازیگر نقش یوسف در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل مرد است که تنها حضور کوتاهی در بخشهای پایانی فیلم داشت! یعنی هیات داوران این بازی را دیدند، اما چشمشان را روی آن همه جلوه گری درست و تاثیرگذار نصیریان بستند. این سوال دیرهنگامی از تیم داوری آن دوره است: واقعا بازی نصیریان در بوی پیراهن یوسف، اهمیتی کمتر از این بازیگران داشت که نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در دوره چهاردهم بودند؟ جهانگیر الماسی (بانی چاو)، حمید جبلی (مرد آفتابی)، محمد کاسبی (پدر) و پرویز پرستویی (لیلی با من است). نهایتا سیمرغ این بخش به کاسبی رسید و پرستویی هم یک دیپلم افتخار گرفت.
در این شخمزنی جشنوارهای همچنین پی بردیم که بوی پیراهن یوسف به جز نامزدی در یکی دو بخش فنی مثل فیلمبردای و صدابرداری، تقریبا بهطور کامل نادیده گرفته شد و این بیاعتنایی تنها مربوط به بازی نصیریان نبود. فیلم در بخشهای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه و بهترین موسیقی، درنظر گرفته نشد. جالب است که موسیقی، یکی از مهمترین امتیازات بوی پیراهن یوسف است که هنوز هم شنونده را تحت تاثیر قرار میدهد و بلافاصله هم شما را یاد فیلم میاندازد، اما در آن دوره، این موسیقی شایسته دریافت جایزه که هیچ، مستحق نامزدی هم شناخته نشد و مجید انتظامی برای ساخت موسیقی فیلم دیگری (نون و گلدون) نامزد دریافت جایزه شد. دیگر نامزدهای این بخش هم سعید انصاری (بانیچاو)، ناصر چشمآذر (خواهران غریب) و حسین علیزاده (گبه) بودند که سیمرغ به علیزاده رسید.
بد نیست یادی کنیم از داورانی که در آن سال تقریبا با بیاعتنایی کامل از فیلم بوی پیراهن یوسف و ابراهیم حاتمیکیا گذشتند: مسعود جعفریجوزانی، خسرو سینایی، جواد شمقدری، محمد رجبی و نادر طالبزاده! در این میان شاید درباره دیده شدن بازی نصیریان میشد بیش از بقیه، روی جعفری جوزانی حساب باز کرد که پیشتر دو همکاری خوب با هم در جادههای سرد و شیر سنگی داشتند. اما چنین نشد و جعفریجوزانی خودش یکی از کسانی بود که چشمهایش را بر بازی خوب نصیریان بست یا اینکه زور و رایاش به باقی همکاران در گروه داوری نرسید!
آشیانه سیمرغ
آقای هالو: بازی نصیریان به نقش مش اسلام در «گاو» و در نخستین حضور سینمایی اش، تحت تاثیر بازی درخشان انتظامی در نقش مش حسن بود، اما نصیریان در همکاری دوم خود با داریوش مهرجویی، خوش درخشید و جاپای خود را در سینمای هنری و متفاوت، محکم کرد. آقای هالو که براساس نمایشنامهای از نصیریان تبدیل به فیلمنامه و فیلم شد، قصه مرد شهرستانی به تهران آمدهای را روایت میکرد و نصیریان موفق شد با بله بله و عجب گفتنها، سادگی محض و دردناک این شخصیت را عینیت ببخشد. جالب است بیاعتنایی به بازیهای خوب نصیریان فقط مختص به جشنواره فیلم فجر هم نبود و در سومین دوره جشنواره سپاس هم نقش آفرینی این بازیگر در آقای هالو را ندیدند و جایزه بازیگری نقش اول مرد را بهطور مشترک به بهروز وثوقی و ناصر ملکمطیعی دادند. اما داوران مراتب سپاس خود را نسبت به قلم و هنر نویسندگی نصیریان ابراز داشتند و جایزه بهترین فیلمنامه را به او و مهرجویی برای فیلمنامه آقای هالو اهدا کردند.
ستارخان: هرچند این فیلم علی حاتمی بهدلیل تغییراتی در قصه زندگی و سرنوشت ستارخان، با نقد و مخالفتهای زیادی مواجه شد، اما نصیریان با آن نگاه نافذ و خرج بهموقع احساسات مختلف، سعی کرد تصویری انسانی و باورپذیر از سردار ملی ارائه دهد.
پستچی: شخصیت خوار و زبون و تحقیر شده تقی پستچی در فیلم پستچی (داریوش مهرجویی) به مدد بازی نصیریان ماندگار میشود. آن بهت و چشمان از حدقه بیرون زده در پس آن عینک، همان آدمی است که قصه میطلبد.
سربداران: نصیریان با نقش قاضی شارع(یا شارح) در سریال سربداران(محمدعلی نجفی) نشان میدهد یک بازیگر توانمند، چقدر میتواند از مشخصات و مختصات ثابت صورتش، متفاوت استفاده کند و بسته به نقش، وجوه دیگری از احساسات را به نمایش بگذارد. زیرکی او در نقش قاضی، ابدا نسبتی با آقای هالو ندارد و به نرمی و با سخنوری، مردم را در مقابل ظلم مغولان، به سکوت مجاب میکرد!
هزاردستان: بازی مقتدرانه نصیریان به نقش ابوالفتح صحاف یکی از نقاط قوت هزاردستان (علی حاتمی) است. هر درد و خشم و عتاب و عملی اگر در این شخصیت مشروطهخواه وطن پرست هست، بهخوبی در بازی نصیریان دیده میشود.
کفشهای میرزانوروز: نصیریان چندان نقش کمدی در کارنامه ندارد، اما یکی از نمونههای معدود در این زمینه، کفشهای میرزانوروز (محمد متوسلانی) است. البته نصیریان در نقش یک عطار به نام میرزانوروز که به اصرار دیگران میخواهد از شر کفشهای کهنهاش خلاص شود، برای خنداندن تماشاگر دست به کار عجیب و غریبی نمیزند و بیشتر او را در موقعیتهای کمیک میبینیم.
ناخدا خورشید: این فیلم ناصر تقوایی، روی کاکل داریوش ارجمند بازیگر نقش ناخدا خورشید و شخصیت او میچرخد، در وهله دوم هم شاهد جلوهگریهای سعید پورصمیمی و فتحعلی اویسی در نقشهای مکمل هستیم. اما بازی نصیریان به نقش فرحان را هم نمیتوان نادیده گرفت. اوست که با آن سبیل و کلاه و عینک تیره از راه میرسد و با سفارش فراری دادن چند آدم سیاسی به ناخدا خورشید، گره اصلی فیلم را میزند.
شیر سنگی: نصیریان در شیر سنگی (مسعود جعفریجوزانی)، نقش یک مبارز بختیاری را مقابل قشون دولتی تحت امر انگلیسیها بازی میکند؛ علی یار، به مدد بازی تاثیرگذار و صلابت نصیریان، یک قهرمان سینمایی تمام عیار است.
بوی پیراهن یوسف: ایمان دایی غفور به بازگشت پسرش یوسف، چشم انتظاری او را بیمه میکند، آن هم باوجود حرف دیگران و نشانه ظاهرا متقنی چون یک سنگ قبر در مزار شهدا. نصیریان بهقدری این انتظار و ایمان را درخشان بازی کرده که تصور بازیگر دیگری به جای او در این نقش بعید است.
میوه ممنوعه: حاج یونس فتوحی، بازرگان خوشنام و متدین و پابه سن گذاشته، با دیدن دختر جوانی به نام هستی، دست و دلش میلرزد و ورد زبان مردم میشود. نصیریان با بازی در این نقش، تکخال دیگری رو میکند و نشان میدهد اگر برای بازیگران خوب میانسال و کهنسال نقشهای خوبی نوشته شود، چه نتایج زیبای نمایشی همراه خواهد داشت.
شکارچی شنبه: نصیریان در شکارچی شنبه (پرویز شیخطادی)، نقش یکی از سران جریان فکری صهیونیسم را به زیبایی بازی میکند؛ او با آن چشمان درشت خیره و شمایل خاص، به خوبی نمایانگر موجود ترسناک و بیرحمی است که میتواند برای رسیدن به هدفش، حتی فطرت پاک یک کودک را هم هدف قرار دهد.
شهرزاد: اینکه میگویند دود از کنده بلند میشود، به خوبی درباره بازیگری چون نصیریان صدق میکند. نمونه بارزش سریال شهرزاد (حسن فتحی) و نقش پدرخواندهوار بزرگ آقای دیوانسالار که در لحظهای میتواند سنگدل و بیرحم باشد و جواز قتل و کشتار صادر کند و در لحظهای دیگر میتواند قربان صدقه دخترش برود و مهر بورزد. اهمیت نقش آفرینی نصیریان به حدی بود که غیبت او در فصلهای دوم و سوم این مجموعه کاملا به چشم آمد و تقریبا هرگز به جذابیت فصل اول و صحنههای حضور نصیریان نرسید.
مسخره باز: صابر ابر در نشست رسانهای مسخره باز (همایون غنیزاده) در همین جشنواره در حال برگزاری فیلم فجر گفت: «ذهن علی نصیریان بهقدری به روز است که گاهی اوقات این جنس از همراه شدنها ترسناک و باور نکردنی است. در هیچ پروژهای بازیگری در این سن و سال ندیدم که اینقدر دقیق بداند با چه فیلمی مواجه است.» این نقل قول تا حد زیادی، تکلیف ما را درباره اینکه با چه استادی در بازیگری روبهرو هستیم، مشخص میکند. نصیریان در فیلم نقش یک سلمونی قدیمی به نام کاظم خان را بازی میکند که پر است از ویژگیهای عجیب و غریب و بامزه؛ او عاشق فیلم کازابلانکا و تراشیدن سبیل مشتریهای بینواست با دستانی لرزان. نصیریان با این نقشآفرینی نشان داد تمام نشدنی است و همچنان میتوان برای بازی در نقشهایی متفاوت و جذاب، روی او حساب کرد.
ارسال نظر