حضور دوباره ناصر آقایی در جشنواره فیلم فجر
رضا زهتابچیان کارگردان جوان سینمای ایران نه تنها نخستین تجربه کارگردانی و نویسندگی خود در عرصه سینما را پشت سر می گذارد بلکه در همان تجربه اول نخستین حضور خود در جشنواره فیلم فجر را نیز تجربه میکند. کارگردانی که به واسطه حضور بازیگرانی خوش نام حال به دنبال موفقیتی بزرگ در ابتدای راه خود است.
به گزارش پارس نیوز، طی روزهای گذشته تمامی حواس اهالی رسانه و همچنین دوست داران هنر سینما معطوف به اعلام اسامی فیلمهای بخش سودای سیمرغ سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر بوده است. آثار که امسال میخواهند کسب سیمرغها بلورین به مصاف یکدیگر بروند.
قریب به یقین اهالی سینما جشنواره امسال را رقابت میان جوانان و باتجربهها میدانند. کنار هم قرار گرفتن اسامی همچونمحمدحسین مهدویان، سعید روستایی، مرتضی علی عباس میرزایی، فریدون جیرانی، نرگس آبیار و کیومرث پوراحمدرقابتی هیجان انگیز در بزرگترین رویداد سینمایی کشور را نوید میدهد.
رضا زهتابچیان کارگردان جوان سینمای ایران نه تنها نخستین تجربه کارگردانی و نویسندگی خود در عرصه سینما را پشت سر می گذارد بلکه در همان تجربه اول نخستین حضور خود در جشنواره فیلم فجر را نیز تجربه میکند. کارگردانی که به واسطه حضور بازیگرانی خوش نام حال به دنبال موفقیتی بزرگ در ابتدای راه خود است.
زهتابچیان امسال با فیلم سینمایی "دیدن این فیلم جرم است" راهی سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر شده است تا در بخش بخش نگاه نو با سایر کارگردانان کار اول رقابت نماید.
در خلاصه داستان فیلم سینمایی "دیدن این فیلم جرم است" آمده است: فقط یک فیلم پنج دقیقهای میخواستم تا بعدا بتونم از زنم و دخترم دفاع کنم، ولی امونم ندادند... صدای آژیراشون داره نزدیکتر میشه... الان مثل مور و ملخ میریزن اینجا.
لیندا کیانی، امیر آقایی، حسین پاکدل، حمیدرضا پگاه از جمله بازیگرانی هستند که در این فیلم سینمایی به ایفای نقش پرداخته اند. حضور حمیدرضا پگاه بازیگر گزیده کار سینما و تلویزیون در این فیلم اتفاق جالبی محسوب میشود. همچنین ناصر آقایی بعد از فیلم بدون تاریخ بدون امضا بار دیگر راهی فجر شده است.
دیدن این فیلم جرم است! به تهیهکنندگی محمدرضا شفاه یک فیلم سیاسی است که دریافت پروانه ساخت آن نیز مراحل پر پیچ و خمی داشته و به ماجرای یک گروگانگیری میپردازد.
امیر آقایی بازیگر این فیلم بعد از انتشار تصویر خود در این فیلم نوشت: "آرام، با خشمی فروخورده، سرش را گرفتم، و گوشش را نزدیک کشیدم: نشنیدی چی گفتم؟... تمومش کن! اشک بر گونهاش دوید و شعلهاش مرا در بر گرفت. نباید مجاب میشدم... دیدن این فیلم جرم است.
ارسال نظر