مارتین اسکورسیزی در سینمای ایران فیلماولی است!
همین که پروانه ساخت فیلم اولش ویدیویی بوده یعنی این یکی میشود فیلماولش و آن یکی فیلم صفرمش؟ آخر این چه استدلال سستی است؟
به گزارش پارس نیوز، همین که پروانه ساخت فیلم اولش ویدیویی بوده یعنی این یکی میشود فیلماولش و آن یکی فیلم صفرمش؟ آخر این چه استدلال سستی است؟ فیلم فیلم است دیگر. چرا بعد از اینهمه تعارض و مشکل، این ماجرا را حل نمیکنند؟ همین اتفاق برای بابک پیامی فیلمساز ایرانی مقیم کانادا افتاد. او چند فیلم در خارج ایران ساخته بود و وقتی یکی از فیلمهایش را با پروانه ساخت ایران تولید کرد، شد فیلم اولی و در بخش فیلم اولی های فجر رقابت کرد! با این منطق، اگر بهفرض، مارتین اسکورسیزی یا وودی آلن روزی بخواهند از سازمان سینمایی پروانه بگیرند و در ایران فیلمی بسازند، فیلم اولی به حساب میآیند و میتوانند در بخش فیلم اولی های فجر هم رقابت کنند! واقعا میتوانند. این ماجرای فیلم دومی که فیلم اول به حساب میآید، در دوره های قبل برای علی احمدزاده، محمود غفاری، کیارش اسدی زاده، کاوه سجادی حسینی و دیگران هم افتاده که بندگان خدا الان خودشان هم نمیدانند فیلم چندمی اند و معلوم نیست از نگاه مدیران محترم، آنها چند فیلم ساختهاند.
کیوان کثیریان رئیس پیشین انجمن منتقدان به تشریح چند اشکال اساسی در جشنواره فیلم فجر پرداخت و تاکید کرد با توجه به قوانین جشنواره ملی فجر، مارتین اسکورسیزی در سینمای ایران فیلم اولی محسوب میشود!
کثیریان در این یادداشت نوشت:
۱. فهرست فیلمهای بخش مسابقه سینمای ایران اعلام شد و من مثل همیشه معتقدم به این دلیل که تا این لحظه جز هیات انتخاب و برخی مسئولان جشنواره کسی همه فیلمها را ندیده، طبیعتا نمیتوانیم درباره حقانیت انتخابها اظهارنظر کنیم. گرچه تجربه چند ساله اخیر نشان داده معمولا و قطعا چند فیلم که از جشنواره بیرون ماندهاند از چند فیلم داخل بخش مسابقه باکیفیتتر بودهاند ولی به دلایل فرامتنی-اعم از ممیزی، مصلحتها، اولویتها و رودربایسیها- به جشنواره راه نیافتهاند و به رغم شایستگی از حقشان محروم شدهاند.
ولی فعلا درباره ماهیت جشنواره فجر و آئین نامه این جشنواره میشود بسیار حرف زد. متاسفانه پس از سی و هفت سال، جشنواره هنوز یک آئین نامه پیشرو و روزآمد ندارد و تازه همین آیین نامه نیمبند هم در همه مراحل جشنواره معمولا نادیده گرفته میشود.
۲. جشنواره ملی فجر مطابق سنت چهار دهه اخیر سینمای ایران، اولین و جذابترین مقصد فیلمهای تازه تولید شده و نخستین ایستگاه برای دیده شدن و قضاوت شدن آنهاست. و همین دیده شدنها، بازتابهای اولیه و اولین قضاوت ها در جشنواره، روی اکران عمومی سال بعد تاثیر فراوان دارد.
اما جشنواره فیلم فجر در حال حاضر و با سیستم فعلی، هرساله ناراضیان زیادی دارد و معمولا پس از اعلام اسامی فیلمهای مسابقه این نارضایتی ها شکل عمومی به خود میگیرد. شاید بهترین پیشنهاد برای جشنواره ملی، نمایش پانورامای سینمای ایران در سال باشد. وجه مسابقهای کمرنگ شود و تمام تولیدات سال در مدتی بیشتر از ده روز به نمایش درآیند؛ با فیلمهای خیلی بیشتر و تعداد نمایشهای کمتر برای هر فیلم. در شرایط فعلی، نمایشهای پرشمار برای فیلمها، عملا به اکرانشان هم لطمه میزند و به دلیل محدودیتهای کمّی و کیفی بخش مسابقه، فیلمهای بسیاری از گردونه جشنواره کنار میمانند.
اگر پنجاه شصت فیلم- و حتی بیشتر- با نمایشهای محدود، جشنواره را شکل بدهند، آن وقت میشود گفت جشنواره فجر آینه تمام نمای سینمای ایران است. در این سیستم میتوان چند جایزه اصلی هم به انتخاب مردم اهدا کرد و البته جایزههای فنی را به جشن خانه سینما سپرد که وجه مادی قابل توجهی هم داشته باشد.اگر سیستم رایگیریِ درست و درمانی برای آرای مردمی طراحی شود، آن وقت میشود با آرای مخاطبان جشنواره در سراسر کشور، بهترینها را انتخاب کرد و چه جایزه معتبری میشود آن جایزه.
۳. حالا با علم به اینکه بند دوم فعلا محقق نشده درباره وضعیت موجود، باید گفت روند پذیرش فیلم در جشنواره، به شدت ایراد دارد. حتی گاه به نکات مندرج در فراخوان هم پایبندی نشان داده نمیشود. خیلی از فیلمها نسخه ناقص خود را به جشنواره ارائه میدهند. کاش جشنواره یک آمار صادقانه بدهد که چند فیلم چهل، پنجاه دقیقهای برای هیات انتخاب به نمایش درآمده. واقعا شان جشنواره فجر اینطوری آسیب نمیبیند؟
اینطوری اقتداری برای جشنواره باقی میماند؟ فلان فیلمساز با تحویل ۴۰ یا ۵۰ دقیقه از فیلمش احتمالا انتخاب هم بشود؟ با ۴۰ دقیقه میشود کیفیت واقعی یک فیلم را قاطعانه دریافت؟ چطور فیلم ۴۰ دقیقهای را میتوانید با فیلم کامل کنار هم بگذارید و قضاوت کنید؟ هیات انتخاب چرا واکنش نشان نمیدهد؟ چرا باید حاضر شوند هر چیزی را ببینند؟ آقای امینی نازنین که سال گذشته هم عضو هیات انتخاب بودهاند گفتهاند که ما سال گذشته ۲ سکانس از فلان فیلم را دیدیم و رد کردیم، امسال کاملش را دیدیم و انتخاب کردیم!
آقای هیات انتخاب عزیز اصلا چرا شما حاضر شدید دو سکانس را ببینید؟ آقای دبیر گرامی شما چرا دو سکانس را نشان هیات انتخاب دادید! آقای تهیه کننده و فیلمساز محترم شما چرا حاضر شدید فیلم تکه پاره و ناتمامتان را بدهید برای تماشا؟
اینها به کنار. نکته غمانگیز این است که دبیر جشنواره وقتی مورد سوال قرار میگیرد میگوید؛ این امکانی است که ما در اختیار فیلمهایی که هنوز اماده و کامل نیستند قرار دادیم! همینقدر عجیب. این دقیقا همان کاری است که نباید انجامش دهند! و بامزهترین نکته اینکه؛ شما اگر امسال فیلمتان را ناقص در اختیار جشنواره قرار دهید و فیلمتان دیده شود و رد شود، میتوانید سال آینده فیلمتان را دوباره کامل به جشنواره بدهید و انتخاب هم بشوید. خیلی ساده میتوانید دوبار در دوسال پیاپی برای جشنواره متقاضی شوید. یک نقص جدی آیین نامه جشنواره همینجا خودش را نشان میدهد. بیعدالتی اگر معنایش این نیست، پس چیست؟
پارسال برای “شعله ور” و “امپراتور جهنم” این تبصره را عملی کردند(که این دو فیلم سالِ پیشتر، اصلا هم ناقص نبودند چون برای نمایش در بخش جنبی انتخاب شده بودند و خودشان انصراف دادند و سال بعدش به بخش مسابقه رفتند) و امسال برای دو فیلم دیگر این امتیاز را قائل شدند. هر دوی این فیلمها هم سال پیش تقریبا آماده بودند و هر دو توسط هیات انتخاب دیده شدند و هر دو به رد شدن فیلمشان اعتراض کردند و حتی یکی از آنها در تلویزیون حاضر شد و به شدت به انتخاب نشدن فیلمش معترض بود. صدالبته که این، مشکل فیلم و فیلمساز نیست، سوراخ آییننامه است.
در جشنوارههای بیرون از این سرزمین، معیار خیلی سادهای حکمفرماست؛ هر فیلمی فقط یک بار اجازه دارد فرم جشنواره را پر کند. اگر فرم تقاضا را پر کرد و نرسید، تمام است. سال آیندهای در کار نیست. بهتر است جشنواره برای خودش، شان قائل باشد. منتظر و تشنه هیچ فیلمی و هیچ کسی نماند. جالب است که چند تا از فیلمها از جمله یکی دو فیلم اول که انتخاب شدهاند، هنوز فیلمبرداری شان به پایان نرسیده!
جشنواره فیلم فجر از هر فیلمی مهمتر است و از هر آدمی معتبرتر است. این جشنواره مال کسی نیست، یک سرمایه بزرگ ملی است. نباید کوچک شود، تحقیر شود و کماعتبار شود. این را اگر متولیان جشنواره هم بدانند و بفهمند نور علی نور میشود.
حتی اگر قاعده شفافی در آیین نامه برای دیده شدن فیلم کامل توسط هیات انتخاب تصریح نشده باشد، باز هم این مسئله بدیهی به نظر میرسد. طبعا هر کس در مهلت قانونی فیلم کامل -حالا نهایتا جز موارد فنی مثل اصلاح رنگ و نظایر آن- را رساند که هیچ، اگر نرساند حذف میشود دیگر! ساده نیست؟ دبیر و مسئولان محترم جشنواره لابد در دوران تحصیل، انواع امتحان یا کنکور دادهاند. و با اینجمله غریبه نیستند؛ “درهای سالن راس ساعت فلان بسته میشود”.
در دوران دانشگاه هم کلمه “ددلاین” را حتما شنیدهاند. در هر مجموعه یا رویداد، احترام به ددلاین، احترام به خود آن رویداد است. تلاش برای راضی کردن همه و باج بیجا دادن، در نهایت، هیچ کسی را راضی نمیکند و هرگز نتیجه مطلوب مدیران را به دنبال نخواهد داشت.
۴. پروانه ساخت؛ این عبارت به دردسر جالبی برای سینمای ایران بدل شدهاست. پروانه ویدیویی، پروانه سینمایی، فیلم تلویزیونی…. هیچکس نمیداند اینها را کجای دلش بگذارد. این پروانه ها موقعیتهای به غایت خنده آوری هم میتوانند خلق کنند.
مثلا مسعود بخشی عزیز فیلمی ساخته به نام “یک خانواده محترم”. جنجالها و حاشیههای زیادی هم به پا شد. برای بخشی و محمد آفریده تهیه کننده فیلم هم دردسرهای فراوانی ساختند که موضوع این بحث نیست. فیلم در جشنواره کن هم به نمایش درآمد. به هرتقدیر آوازه آن فیلم، جهانی شد. حالا مسعود بخشی فیلم دیگری ساخته؛ “یلدا”. این فیلم در بخش فیلمهای اول جشنواره امسال پذیرفته شده. خب این یعنی “یک خانواده محترم” فیلم صفرم بخشی بوده؟ یعنی “یک خانواده محترم” فیلم نبوده؟ تئاتر بوده؟ سریال بوده؟ یا یعنی مسعود بخشی آن فیلم را نساخته؟ اگر نساخته چطور خودش و تهیه کنندهاش را تا مرز شدیدترین مجازاتها پیش بردند؟
یا تورج اصلانی نازنین دوسال پیش فیلم خوبی در یکی از بخشهای همین جشنواره داشت به نام “جینگو”. در جشنواره “فیلم” فجر، نه در جشنواره تئاتر فجر و نه در جشنواره سریال فجر! فیلم در گروه هنروتجربه اکران عمومی شد، به گمانم بیش از ششماه روی پرده بود و در چند جشنواره خارجی هم نمایش داده شد.
خب حالا فیلم “حمال طلا” شده اولین فیلم اصلانی. چرا؟ با کدام معیار؟ همین که پروانه ساخت فیلم اولش ویدیویی بوده یعنی این یکی میشود فیلماولش و آن یکی فیلم صفرمش؟ آخر این چه استدلال سستی است؟ فیلم فیلم است دیگر. چرا بعد از اینهمه تعارض و مشکل، این ماجرا را حل نمیکنند؟ همین اتفاق برای محمد بحرانی فیلمساز ایرانی مقیم کانادا افتاد. او چند فیلم در خارج ایران ساخته بود و وقتی یکی از فیلمهایش را با پروانه ساخت ایران تولید کرد، شد فیلم اولی و در بخش فیلم اولی های فجر رقابت کرد!
با این منطق، اگر بهفرض، مارتین اسکورسیزی یا وودی آلن روزی بخواهند از سازمان سینمایی پروانه بگیرند و در ایران فیلمی بسازند، فیلم اولی به حساب میآیند و میتوانند در بخش فیلم اولی های فجر هم رقابت کنند! واقعا میتوانند. این ماجرای فیلم دومی که فیلم اول به حساب میآید، در دوره های قبل برای علی احمدزاده، محمود غفاری، کیارش اسدی زاده، کاوه سجادی حسینی و دیگران هم افتاده که بندگان خدا الان خودشان هم نمیدانند فیلم چندمی اند و معلوم نیست از نگاه مدیران محترم، آنها چند فیلم ساختهاند.
این عملکرد فقط جالب و مفرح نیست، غمانگیز هم هست. همین انتخاب ها معنیاش این است که دوسه فیلمساز اول دیگر که میتوانستند در میان فیلم اولیهای منتخب فجر باشند و فیلمشان دیده شود، حذف شدهاند و واقعا سرنوشتشان دستخوش تغییر شده. دیگر تضییع حق الناس معنایش چیست اگر این نیست؟
۵. نمونههای بیشتری از بیعدالتی در مراحل مختلف و گوشه های دیگر جشنواره وجود دارد که در فرصتهای دیگر، میتوان به آنها هم اشاره کرد. علیالحساب به نظرم همه باید کمک کنیم جشنواره سی و هفت ساله فیلم فجر که سرمایه ملی است، کمنقص تر برگزار شود. ذکر نقائص و کاستیها قطعا به نفع جشنواره است و شرط بلاغ است. باقی، تصمیم و خواست مدیران جشنواره است که پند گیرند یا ملال.
ارسال نظر