پژمان بازغی: سینمای ایران زردتر از ترکیه است
20سال پیش وقتی جوان چشمآبی 25ساله به جمع بازیگران سریال به یادماندنی "آژانس دوستی" پیوست، خودش هم گمان نمیکرد به سرعت به بازیگری محبوب تبدیل شود. آن روزها هنوز تلویزیون در روزهای اوج خود بود و مردم با شخصیتهای فیلمها و سریالها میخندیدند و اشک میریختند.
پژمان بازغی حالا در 44سالگی، بعد از تجربه سالها بازیگری میگوید از مسیری که در این حرفه طی کرده راضی است و اگر تصویر متفاوتی از او ندیدهایم، نه از بیعلاقگی او بلکه از نبود پیشنهادهای مختلف برای ایفای نقش بوده است. او این روزها در تجربهای متفاوت در فیلم "ترانهای عاشقانه برایم بخوان" جلوی دوربین رفته که نخستین فیلم مشترک سینمای ایران و ترکیه است. گفتوگوی این بازیگر با روزنامه همشهری را بخوانید.
چطور شد که برای بازی در فیلم ترانهای عاشقانه برایم بخوان مسافر ترکیه شدید؟
مهرداد غفارزاده با من تماس گرفت و پیشنهاد بازی در فیلمی را داد که قرار بود پروژه مشترک بین ایران و ترکیه باشد. نقش حامد که من در این فیلم بازی کردهام چالش جدیدی برایم نداشت اما تجربه بازی در این فیلم برایم کاملا جدید بود. تیم اجرا و فنی فیلم همه غیرایرانی بودند. با بازیگران ترک همبازی شدم. فضای کار بسیار حرفهای بود. آنها از تکنولوژی روز دنیا استفاده میکنند و همین موضوع، کار را برای ما به تجربهای متفاوت تبدیل کرد. ترکها شهرک سینمایی وسیعی ساخته بودند که بخشی از استانبول قدیم و جدید در آن بازسازی شده بود.
دنیای بازیگری همبازیهای ترک چقدر با دنیای بازیگری شما فرق داشت؟
آنها بازیگران خود را برای این حرفه تربیت میکنند، چون بخش اقتصادی و صنعتی سینما برایشان خیلی مهم است. استعدادها در برنامههای تلویزیونی کشف میشوند، با رأی و نظر مردم به مرحله بعدی راه پیدا میکنند و بعد برای هرکدام برنامه درازمدت جداگانهای طراحی میشود. آنها میدانند قرار است چه مسیری را طی کنند، به همین دلیل همه جزئیات مثل فیزیک بدنی و سبک زندگی خود را متناسب با هدفی مشخص تعیین میکنند. شرکتهای سرمایهگذار هم آنها را پشتیبانی میکنند و زمینه رشد برایشان فراهم است، اما در ایران بازیگران ما با یک اتفاق ستاره میشوند و به همین دلیل هم معتقدم سوپراستاری که برای این حرفه تربیت شده باشد، نداریم. اگر پژمان بازغی خیلی اتفاقی در یک فیلم موردتوجه قرار نمیگرفت و پیشنهادهای بعدی بازیگری وجود نداشت، هیچ معلوم نبود که چه سرنوشتی پیدا میکند. امیدوارم به کسی برنخورد، اما سینمای ما از این فضای حرفهای فاصله زیادی دارد؛ مثلا اینجا ما حتی برای تهیه یک دست لباس برای فیلم با مشکل مواجه میشویم و اثری از اسپانسرهای قوی دنیای مد و پوشاک وجود ندارد. استانبول بهدلیل داشتن شرایط جغرافیایی ویژه و قرار گرفتن در مسیر بین آسیا و اروپا، بهعنوان لوکیشن بسیاری از فیلمسازهای اروپایی و آمریکایی انتخاب میشود.شرکتهای فیلمسازی ترکیه هم از این فرصت استفاده کردهاند، کار یاد گرفتهاند، تجهیزات وارد کردهاند و سرفصلهای فیلمسازی آنها را الگو قرار دادهاند تا به نظم مشخصی برسند.
پس معتقدید آنها در سینما از ما جلوتر هستند؟
اتفاقا سواد سینمای ایران خیلی بالاتر از سواد سینمای ترکیه است. در دانشگاههای ما تعداد علاقهمندان به سینما که این حرفه را به شکل آکادمیک دنبال میکنند زیاد است، درحالیکه در ترکیه اصلا این فضا وجود ندارد. دانشجویان ما فیلمسازان دنیا را میشناسند، فیلمها را به شکل طبقهبندیشده تماشا میکنند و میآموزند. اما ترکها دایره محدودی دور خود کشیدهاند و بیشتر به شکل محلی فعالیت میکنند.
نگران این نبودید که فیلم شبیه بعضی از سریالهای ترکی، زرد از آب دربیاید؟
ما در داخل کشور خودمان هم مشغول ساختن فیلمهای زرد هستیم. حتی نوستالژی دوره تاریخی مهمی مثل دهه60 را جدی نمیگیریم. این دهه، قهرمانان زیادی مثل ابراهیم همت، حسین خرازی و مهدی باکری داشته است. قطعا این موضوعات، مهمتر از مسائلی است که به دستمایه طنز تبدیل شده است. به نظر من سینمای ما خیلی زردتر از سریالهای ترکیهای است که این همه از آنها انتقاد میشود.
شما بازیگر کمکاری نیستید. بهنظر خودتان به اندازهای که بازی کردهاید، دیده هم شدهاید؟
به اندازهای که بازی کردهام دیده نشدهام. وقتی به فهرست کارهای من نگاه میکنید، مشخص است که سعی کردهام بیشتر در فیلمهایی با دغدغه اجتماعی بازی کنم؛ درست همان فیلمهایی که خیلی دیده نمیشوند.
ارسال نظر