درآمد ۲۰ میلیون تومانی با چرخ دستی چغاله
اگر از آن دسته افراد هستید که وقتی چرخدستیهای نوبرانه را در خیابان میبینید و دلتان به حال آدمهایی که خرج زندگیشان را از این راه در میآورند، میسوزند؛ خواندن این گزارش را از دست ندهید.
خاصیت زمان، تغییر است. تغییری که وقتی اتفاق میافتد دنیا را به مرور عوض میکند و به آن رنگ تازه ای میبخشد طوری که دیگر هیچ چیز در زندگی شبیه به قبل نیست. از شکل و شمایل آدم ها و لباس پوشیدن هایشان گرفته تا معماری خانه ها و آداب معاشرتشان با یکدیگر. اما همیشه بین همه تحولات میشود آدمها و پدیدههایی را پیدا کرد که گرد تغییرِ زمان رویشان اثری ندارد. انگار که از ماشین زمان جامانده و نسبت به هر تغییر و نو شدنی بی تفاوت باشند و بخواهند با همان شکل و ظاهر همیشگی شان به بودن، ادامه دهند. از توپهای پلاستیکی راه راه قرمز پسر بچه های کوچه گرفته تا وانتی های بلندگو به دستی که از ازل انگار خریدار ضایعات آهن و آلومینیوم و چدن بوده اند.
چرخ دستیهای گوشه خیابان و سر چهارراهها یکی از همینها هستند. یکی از جاماندگانی که با گذر سالهای دور و دراز همچنان با همان کاربرد و کاربری سابقشان مشغولاند و میشود حضور و نمود چهار فصل را به فراخورد تغییر آب و هوا در آنها دید. چرخ دستی های کوچکی که فروش زمستانهاش با لبو و باقالی گرم میشود و بازار نوبرانه شان در بهار با گوجه سبز و چغاله بادام رونق میگیرد. نوبرهایی که در بدو ورود پیش از اینکه دیدن خودشان ما را به وجد بیاورد قیمتهای عجیب وغریبشان شگفت زدهمان میکند. موضوعی که در آمد فصلی و ماهانه آنها باعث شد تا در قالب یک مشتری سر صحبت را با یکی از صاحبان همین چرخ دستی های پای ثابت خیابانهای پایتخت باز کنیم و او برایمان از ساعت کاری، در آمد و حتی شعبههای چرخ دستیهای دیگرش در سطح شهر برایمان بگوید.
ارسال نظر