شهدا و جانبازان خط قرمز علیرام نورایی + عکس
علیرام نورایی بازیگر سینما و تلویزیون گفت که شهدای مملکتم خط قرمز من هستند و اگر جایی ببینم خدای ناکرده بی حرمتی به خودشان، خانواده شان یا جانبازان شده و یا هتک حرمتی صورت گرفته برنمی تابم و حالم بد می شود.
ویژه برنامه «نشان یار» به مناسبت عید سعید قربان به تهیه کنندگی احسان ارغوانی و اجرای مجید واشقانی از شبکه دو سیما روی آنتن رفت.
بنا بر این گزارش، در این برنامه «علیرام نورایی» مهمان نخست برنامه بود که در سخنانی گفت: این روزها حال دلمان خوب نیست، امیدوارم زودتر واکسیناسیون آغاز شود و مشکلات حل شود تا حال دل مردم خوب شود.
وی در ادامه به همکاری های مشترکش با واشقانی اشاره کرد و گفت: من یک تجربه جذاب با مجید واشقانی دارم. آنجا نقش یک کارآفرین را ایفا می کردم و در سریال دیوار شیشه ای مقابل هم نشسته بودیم و بعد از آن یکسری نظرات بسیار برای من آمد که آنها هم سر کار ببرمشان و نقش ما برایشان خیلی باورپذیر بود. قبل از آن هم ماتادور را کنار هم داشتیم و رفاقت دیرینه ای بین ما شکل گرفت و تا به حال ادامه داشته است.
وی در پاسخ به سوال مجری که گفت تو گاهی اوقات اظهارنظرها و حرف های عجیب و متفاوت میزنی، تصریح کرد: من یکسری اعتقادات دارم که روی آنها پافشاری می کنم. شهدای مملکتم خط قرمز من هستند و اگر جایی ببینم خدای ناکرده بی حرمتی به خودشان، خانواده شان یا جانبازان شده و یا هتک حرمتی صورت گرفته برنمی تابم و حالم بد می شود. چنین عقایدی دارم و سعی می کنم روی این خط زندگی کنم و درست زندگی کنم.
بازیگر فیلم سینمایی «قلاده های طلا» در پاسخ به این پرسش که آیا روی این عقاید بودن، برایت نفع مالی دارد؟، اظهارداشت: شما رفیق منی چه فکر میکنی؟ نه ندارد. نه کسی یخچال من را پر می کند و نه کسی کرایه خانه من را می دهد و باید مانند بقیه کار و تلاش کنم. اگر برایم نفع مالی داشت باید حداقل خانه ای می داشتم. من حدود 24 سال است که در این حوزه کار می کنم و تافته جدا بافته نیستیم و با همان مشکلاتی که مردم سر و کله می زنند ما هم مواجه هستیم.
وی درباره کارهایی که این روزها انجام می دهد، عنوان داشت: متاسفانه این روزها بیشتر خبر بد می شنویم و امیدوارم روند عوض بشود و تلاشم این است که از این فضا دوری کنم و بیشتر کتاب بخوانم و ورزش کنم. با این احوالاتی که داریم، به نظرم مردم باید فضای ذهنی شان را آماده کنند و انرژی مثبت بیشتری به خود تزریق کنند.
این بازیگر همچنین درباره اینکه آیا پولدار است، گفت: پولدار نیستم. و همانطور که گفتم مستاجرم و تلاش می کنم و خدا را شکر می کنم که زندگی خوبی داشته باشم و با سیلی صورت خودمان را سرخ می کنیم و زندگی معمولی نرمالی دارم و تلاش میکنم روز به روز رشد کنم. 9 سال است که ازدواج کرده ام و هنوز فرزند ندارم. ان شاءالله اگر خدا بخواهد به فکر بچه هم هستم. بچه ها را هم خیلی دوست دارم.
بازیگر «گلوگاه شیطان» ادامه داد: ازدواج یک اتفاق است و خوب آن بسیار خوب و بی نظیر است و بدش هم خدا نصیب نکند. اگر کسانی که می گویند ازدواج بد است شاید به همین دلیل است ولی به نظرم ازدواج کاملا زندگی را به دو بخش تقسیم می کند. وقتی وارد زندگی مشترک می شوید، مسئولیت یک فرد دیگر را هم می پذیرید و نگاه فرد به زندگی عوض می شود و خدا را شکر می کنم که زندگی خوبی دارم.
وی ادامه داد: تحمل بازیگرها خیلی سخت است و به همسرم خسته نباشید می گویم. سعی می کنم در زندگی خوش اخلاق باشم. فشارهای اقتصادی و اجتماعی گاهی باعث می شود همیشه خوش اخلاق نباشیم ولی من همیشه تلاش کرده ام خوب باشم و طی سالهای اخیر بهتر شده ام و دارم یاد می گیرم که خوش اخلاق تر زندگی کنم.
نورایی اظهارداشت: آدم به مرور زمان یاد می گیرد. وقتی دو نفر از دو خانواده و فرهنگ مختلف کنار هم قرار می گیرند، دو الی سه سال طول می کشد تا اصطحکاک ها کم شود و اخلاق ها بهتر شود. از همسرم هم تشکر می کنم که نبودن هایم را تحمل می کند. نمی توانم برخی حرف ها را نزنم و مدام با خودم کلنجار می روم تا واکنش نشان بدهم. تا به حال از زدن حرف هایم جا نزده ام اما گاهی همسرم یادآوری کرده که دیگر ادامه ندهم و کمی هم مراقب باشم.
وی درباره بازیگر شدنش نیز گفت: خیلی اتفاقی بازیگر شدم. من دانشجوی کامپیوتر نرم افزار بودم و حدود سال 75 و 76 بود که یکسری از بچه های دپارتمان تئاتر آمدند تست بازیگری بگیرند. به من پیشنهاد دادند و من کاملا به شوخی گرفتم و اولین اتودی که زدم تحول بزرگی در روح و روانم ایجاد کرد که درس های خودم را رها کردم و به دنبال تئاتر رفتم و با بچه های تئاتر کار می کردم و بعد یواش یواش سراغ دفاتر سینمایی رفتم و سال 79 شب آفتابی را با دفتر قاسم جعفری انجام دادم.
اولین کاری که جدی کردم همین کار بود و من رانندگی بلد نبودم و گواهینامه نداشتم و پلان اول باید 4 بازیگر را با ماشین می بردم. جوری من با کلاچ و ترمز آن ماشین رفتار کردم که هنوز برایم تجربه وحشتناکی است و استرس بالایی در مقابل کارگردان و بازیگران داشتم. خیلی سخت گذشت ولی باعث شد که یاد بگیرم و پیشرفت کنم.
بازیگر«هوش سیاه» اظهارداشت: چند کارم هست که خیلی برایشان زحمت کشیده ام و دوستشان دارم اما همیشه یکراست می روم سراغ سریال جابرابن حیان که با مرحوم حسن جوهرچی همبازی بودم و کارگردانی کار هم برعهده آقای جواد افشار بود. نقش زبیر را ایفا می کردم که اولین کار تاریخی ام بوده و بسیار هم سخت و پیچیده بود. تک تک کارهایی که حضور داشتم را یک تجربه گرانبها می بینم که باید طی می شد تا به این مرحله برسم و به نظرم اجنتاب ناپذیر است و از همه آنها تک به تک آموختم.
ارسال نظر