ماکرون همچنان بر دیوار سست صهیونیست ها یادگاری می نویسد
به نظر میرسد امانوئل ماکرون خواسته یا نخواسته اما قطعا در محاسبهای سردرگم و در نهایت اشتباه، آموختههای فلسفی خود از دانشگاه پاریس غربی را با حساب و کتابهای مالی آموخته از مدرسه ملی امور اداری فرانسه، با هم در آمیخته و وارد بازی پیچیده و پرتنشی شده است که شاید حالا حالاها گریبانش را رها نکند. بازی بین آزادیبیان گزینشی و لجاجت فرانسوی.
به نظر میرسد امانوئل ماکرون خواسته یا نخواسته اما قطعا در محاسبهای سردرگم و در نهایت اشتباه، آموختههای فلسفی خود از دانشگاه پاریس غربی را با حساب و کتابهای مالی آموخته از مدرسه ملی امور اداری فرانسه، با هم در آمیخته و وارد بازی پیچیده و پرتنشی شده است که شاید حالا حالاها گریبانش را رها نکند. بازی بین آزادیبیان گزینشی و لجاجت فرانسوی.
ماکرون به بهانه آزادیبیان، با اسلام لجاجت میکند و بر آتش خشم احساسات جریحهدار شده مسلمانان هیزم کمخردی و نفرت میریزد، در حالی که اسلام دین رحمت و محبت است که قتل یک نفر را برابر قتل همه مردم و نجات جان یک نفر را برابر با نجات بشریت میداند.
مستاجر الیزه از این نکته غافل است که تروریسم منطقه و گروههای افراطی محصول بذرهایی است که جهان غرب و دوستان مرتجعش در جهان کاشتهاند. اما چه بسا چاقو گاهی دسته خود را میبرد. شاید امر معقول این باشد که آقای ماکرون، به جای عتاب با مسلمانان، زمینه اصلی ترویج افراط و تندروی را در سرمنشأ آن جستجو کند؛ استفاده ابزاری از تروریسم، میدان دادن به تفکرات افراطی مانند وهابیت در منطقه و بستن فضا بر اسلام ناب و واقعی، میوه ای جز وضعیت فعلی ندارد.
مقامات فرانسوی داستان را ناقص روایت
می کنند. آنها عامدانه باب هتاکی و تاخت و تازه علیه ۶ میلیون مسلمان مقیم فرانسه را می گشایند، اما به خاطر واکنش تند یک نفر به خطایشان، همه را مجازات میکنند.
این تقابل، بیش از آنکه از روی نادانی باشد(آنگونه که اردوغان رئیسجمهور فرانسه را به آن متهم کرده است)، نتیجه دست پروردگی جامعهای است که هر دو سوی این ماجرا در آن رشد پیدا کرده و تربیت شدهاند.
در حال حاضر موج جدیدی از تنشهای مذهبی در فرانسه آغاز شده است و به نظر میرسد رهایی پاریس از این موج جدید به سادگی و زودگذر نباشد.
باز پای شارلی ابدو در میان است که نخستین بار در سال ۲۰۰۶ اقدام به انتشار کاریکاتورهای موهن از پیامبر اسلام کرد. آزادی بیان ادعایی به خود اجازه میدهد که علیه یک دین و نمادهای یک دین هر آنچه میخواهد بگوید اما نقد و روشنگری یک حادثه تاریخی (هولوکاست) را بر نمیتابد.
فرانسوی ها و پیوستن به گروه تروریستی داعش
برخی رسانههای فرانسوی و بینالمللی با ارائه آمارهایی ادعا کردهاند که از مارس ۲۰۱۲ در مدت هشت سال، ۳۶ اقدام تروریستی در فرانسه و توسط مسلمانان مقیم این کشور اتفاق افتاده است. حتی بر فرض صحه گذاشتن بر این آمار، این آمار را در کنار آمار اتباع فرانسوی قرار دهید که در ۱۰ سال گذشته به گروههای تروریستی مانند داعش پیوسته و روانه خاورمیانه شدهاند و دست به جنایات بیسابقهای زدند که دنیای معاصر کمتر به خود دیده است.
تنها از اواسط سال ۲۰۱۴ تا اواسط سال ۲۰۱۵ بیش از ۱۲۰۰ نیروی میدانی آموزش دیده برای اعمال حداکثری خشونت از فرانسه به گروههای تروریستی پیوستند، تمام این افراد متولد شده، تربیت شده و بزرگ شده در ساختارهای اجتماعی فرانسه بودند.
این آمارها اروپا را در صدر تامینکنندگان نیروهای مسلح میدانی برای گروههای تروریستی مانند داعش در خاورمیانه قرار داده است و نشاندهنده زخمی عمیق در درون جوامع این کشورها به ویژه فرانسه است.
به راستی چه چیزی باعث شکلگیری چنین بدنه اجتماعی از مسلمانان و برخی دیگر از گروههای غیرفرانسوی یا فرانسوی میشود؟ آیا ماکرون که از جریحهدار کردن احساسات مسلمانان حمایت میکند و به صراحت میگوید «عقب نخواهیم نشست»، به ریشههای چنین جریانها و تفکراتی توجه کرده است و ریشههای شکلگیری آن را مورد توجه قرار داده است؟
تبعیضهای ریشهدار و سیستماتیک در درون ساختارهای اجتماعی و ذهنی و حتی نظام آموزشی این کشور از جمله فرانسه و برخوردهای تحقیرآمیز با مهاجران و غیرسفیدپوستان که بسیار از نهادهای حقوقبشری جهان بر آنها مهر تایید زدهاند، در اینگونه مواقع خود را نشان میدهد و وقتی فردی در مقام رئیسجمهور هم بر آتش آن بدمد، چیزی برای پنهان ماندن باقی نمیماند.
فرانسه ماکرون، در تمام سالهای حضور او در الیزه، دستخوش تنشها و بحرانها و اعتراضات داخلی بوده است.این شرایط مختص مسلمان و اسلامگرایان نبوده و دامن سایر گروههای فرانسوی و غیرفرانسوی و مهاجران این کشور را هم گرفته است.
جنبش جلیقه زردها یکی از دامنهدارترین و طولانیترین این جنبشها و اعتراضات بود که هنوز هم به صورت کامل نمیتوان گفت که پایان گرفته است.
از سوی دیگر، ماکرون در داخل فرانسه با موج جدید ویروس کووید۱۹ دست و پنجه نرم میکند و یکی از بدترین شرایط را در میان کشورهای اروپایی دارد. شرایط کرونایی، فرانسه را تبدیل به کانون بازنشر این ویروس کرده و بسیاری از کشورهای همسایه فرانسه را برای چندمین بار در معرض بازگشت شدید و خطرناک این بیماری قرار داده است لذا ماجراجویی در موضوعات متفرقه تنها میتواند توجهها را از ناکارآمدی و ناتوانی ماکرون در کنترل مناسب این بیماری به سمت و سویی دیگر سوق دهد.
ارسال نظر