آمریکا پس از ماجرای خاشقچی درسیاست خود بازنگری کند
«رابرت هانتر»نماینده سابق آمریکا در «ناتو»، عملکرد ریاض در ماجرای «جمال خاشقچی» روزنامه نگار سعودی را یک افتضاح برای آمریکایی هایی دانست که عربستان را شریک موثقی برای واشنگتن تلقی می کردند و تاکید کرد ترامپ باید ذیل این رسوایی در سیاست خلیج فارس آمریکا بازنگری کند.
از تارنمای آمریکایی«لوبلاگ»، «رابرت ای هانتر» نماینده سابق آمریکا در «سازمان پیمان آتلانتیک شمالی» (ناتو) و عضو «شورای امنیت ملی» این کشور در دوران ریاست جمهوری «جیمی کارتر»، در جدیدترین نوشتار خود در این تارنما، در باره ناپدید شدن «جمال خاشقچی»روزنامه نگار سعودی وقتل احتمالی وی ولزوم بازنگری استراتژی آمریکا درمنطقه خلیج فارس ذیل این حادثه توصیه هایی به تیم « دونالد ترامپ» ارائه کرده است. وی در این باره نوشته است:
«آنچه که ذیل این حادثه بیش از همه توجه همگان را به خود جلب کرده، این است که «خاشقچی» چه کسی است یا بهتر بگوییم چه کسی بود: یک روزنامه نگار والبته نه فقط یک روزنامه نگار ساده بلکه کسی که بیشتر عمر خود را درایالات متحده سپری کرده وبرای روزنامه «واشنگتن پست» می نوشت. بنابراین، آنچه که عربستان سعودی با خاشقچی کرده نه تنها جنایتکارانه است بلکه بسیار نمادین نیز هست چرا که به مثابه حمله ای است به رسانه های آزاد و قدرت رسانه ها.»
«هانتر»، موضوع روزنامه نگار سعودی را یک «رسوایی»برای «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی می داند و در این باره اضافه می کند:«این مسئله همچنین پرسش هایی را درباره اینکه رهبران سعودی و به خصوص شخص ولیعهد چه جایگاهی برای خود، سلطنت آل سعود و عربستان سعودی در دنیا قائل هستند در اذهان ایجاد می کند. در واقع، ترامپ با جدی ترین بحران سیاست خارجی در دوران ریاست جمهوری خود مواجه شده است و می بایست استراتژی خاورمیانه خود را از نو مورد بازنگری قرار دهد.»
«هانتر» که سالها مشاور ارشد وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) و عضو ارشد اندیشکده«رند»(RAND)، در امور خاورمیانه بوده است در این باره استدلال می کند: «چندین دهه است که ایالات متحده اساس سیاست خارجی خود در خاورمیانه و خلیج فارس را بر محور عربستان سعودی بنا نهاده است و این به خصوص پس از انقلاب اسلامی سال 1979 میلادی (1357 شمسی) در ایران اهمیت بیشتری پیدا کرد. تیم ترامپ و دولت کنونی آمریکا هم با جدیت بر عربستان سعودی حساب کرده اند و این تمرکز بر ریاض اهداف متعددی را دنبال می کند که مسلما اولین هدف تضمین جریان نفت با قیمت «معقول» است که در این میان چندین دهه است عربستان بیش از هر کشور دیگری نقش ایفا کرده است. هدف دوم، مهار ایران است که سال هاست مهم ترین غول برای آمریکا و برخی دولت های دیگر در منطقه است.»
«هانتر»در بخش دوم نوشتار خود با عنوان «رفتار منفی سعودی ها» یادآور می شود: «در ارزیابی های آمریکا که قبل از آغاز به کار دولت ترامپ آغاز شد،عربستان سعودی یکی از نقاط اتکای اساسی واشنگتن در خاور میانه بوده است:درخصوص امنیت نفت، ضدیت با ایران و حرکت مثبت به سوی اسرائیل. با توجه به این سه عامل ایالات متحده تمایل داشته است که چشمانش را به روی آنچه که حکومت عربستان با شهروندان خود انجام می دهند ببندد به خصوص حامیان ثروتمند وهابیت که بر روی روایت افراطی از اسلام و رفتارهای بدخواهانه از آن در سراسر جهان سرمایه گذاری می کنند.»
این کارشناس آمریکایی در ادامه خاطرنشان می کند: «علاوه بر اینها، آمریکا همچنین در کنار بریتانیا و فرانسه که از بزرگ ترین فروشندگان اسلحه هستند نقش نظامی عربستان را در یمن تحمل می کند و این در حالی است که اقدامات سعودی ها در یمن مرگ غیرنظامیان را به همراه داشته و اسناد روشنی از وجود تسلیحات آمریکایی نیز در این جنگ در دست است.سازمان ملل نیز هشدار داده که یمن با بدترین قحطی طی صدسال اخیر مواجه است و حمایت آمریکا از ائتلاف هوایی سعودی به معنای این است که آمریکا نمی تواند از زیر بارمسئولیت فرار کند.»
نویسنده همچنین یادآور می شود که سعودی ها قول داده اند که در حوزه مبارزه با تروریسم همکاری کنند. یکی از اقدامات آنها افتتاح مرکزی بود که در ماه می سال 2017 در ریاض تحت عنوان Global Terrorist Financing Targeting Center آغاز به کار کرد اما نویسنده در این نوشتار درباره این مرکز می نویسد: «جدیدترین بررسی وزارت امور خارجه آمریکا درباره این مرکز نشان می دهد که شهروندان سعودی همچنان از اصلی ترین ترویج کنندگان و حامیان تروریسم در دنیای اسلام هستند. در واقع، آمریکا مدت های طولانی است رفتار سعودی را که مستقیما در برخی حوزه های مهم علیه منافع آمریکا عمل می کنند به خاطر برخی اهداف بزرگ تر(تامین امنیت نفت، ضدیت سعودی ها با ایران و اقدامات سعودی ها به نفع اسراییل) تحمل می کند. اما قطعا اکنون این سیاست را باید مورد بازنگری قرار داد چرا که «بن سلمان» زیاده از حد بر اینکه وی را منادی مدرن کردن عربستان بدانند حساب کرده بود اما آنچه که سعودی ها در استانبول انجام دادند کاسه صبر جهان غرب را لبریز کرده است.»
«هانتر» که در دوران ریاست جمهوری «کارتر» و در «شورای امنیت ملی» آمریکا، «مدیر امور خاورمیانه» بوده است، در بخش بعدی نوشتار خود تحت عنوان «اکنون تیم ترامپ چه باید بکند؟» می نویسد: «عربستان سعودی برای آمریکایی هایی که این کشور را یک شریک قابل اعتماد برای ایالات متحده می دانستند واقعا افتضاح به بار آورده است اما به قول معروف از هر تهدیدی می توان فرصت هم ساخت. مسئله خاشقچی برای ایالات متحده یک فرصت خلق کرده است.در واقع، یک ضرورت برای آمریکا ایجاد کرده است تا کل استراتژی خود را در منطقه خلیج فارس از نو مورد بازنگری قرار دهد.»
وی در این باره توضیح می دهد: «هدف اساسی سیاست خارجی کلی آمریکا در خاورمیانه برای سال های متمادی جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای بوده است که این هدف حداقل برای سال های بسیاری از طریق«برجام» محقق شد که البته ترامپ در ماه می گذشته از آن خارج شد. اما در این میان چندین نکته قابل توجه است.»
نویسنده بااشاره به تداوم تحریم های آمریکا علیه ایران وتروریست خواندن ایران ازسوی«مایک پمپئو» وزیر امور خارجه آمریکا اضافه می کند: «اکنون دنیا از ماجرای ناپدید شدن جمال خاشقچی باخبر است. مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا هم مدام از رفتار بدخواهانه ایران حرف می زند و اینکه دولت ایران پول می دهد تا تروریسم در سراسر دنیا پروش پیدا کند اما این یک ادعای واهی است چرا که ترامپ ادعا می کند ایران از طالبان و القاعده حمایت می کند در حالی این دو سازمان تروریستی عقاید خود را از منابع سعودی دریافت می کنند نه از ایران شیعه. این اغراق در حالی ابراز می شود که عربستان که متحد آمریکا در منطقه است، در خصوص مسئله جمال خاشقچی متهم است. اگر این رفتار یک رفتار «بدخواهانه» و «تروریسم» نیست؟ پس چیست؟»
«رابرت هانتر»به عنوان یک کارشناس باسابقه مسائل دفاعی وامنیتی مسائل خاورمیانه در ادامه توصیه های خود را برای دولت ترامپ ذیل ماجرای خاشقچی ارائه می کند: «ایالات متحده لازم است از اتکای بیش از اندازه به یک کشور یا حتی به یک گروه کوچک برای محافظت از منافع آمریکا در خاورمیانه دست بردارد.به گفته «هنری کیسنجر»، آمریکا هیچ دوست یا دشمن دائمی ندارد،فقط منافع دارد.»
وی درادامه می نویسد: «دولت کنونی آمریکا به خصوص شخص ترامپ و وزیر خارجه، باید قبل از تداوم ارائه هرگونه تضمینی به عربستان یا تعدادی از کشورهای منطقه با دقت فکر کنند. این رویکرد به اضافه تشدید لفاظی علیه ایران (مانند مقاله امروز پمپئو در نشریه «فارن فارز») فقط دشمنی حکومت ایران را با آمریکا تشدید می کند. تمام متحدان کلیدی آمریکا مخالف این رویکرد هستند و در کنار افزایش فشارهای اقتصادی، می تواند به طور تصادفی یا از پیش تعیین شده به جنگ منجر شود.»
هانتر نیز مانند اغلب همتایان خود در خصوص نبرد نظامی ایالات متحده با ایران می نویسد: «و کاملا واضح است که یک جنگ دیگر در منطقه به نفع مردم آمریکا نیست.حتی اگر آمریکا بتواند ایران را شکست دهد بعد از آن چه خواهد شد؟ دولت کنونی نیزمانند دو دولت قبل ازخود نخواهد توانست امنیت منطقه را ارتقا دهد یا از تنش ها بکاهد. پانزده سال بعد از ناکامی در عراق این مسئله را ثابت کرده است.»
«هانتر»درپایان می نویسد:«اما موضوع خاشقچی که این همه برای عربستان و آمریکا شرمندگی ایجاد کرده است؛ شاید عربستان احساس شرم کند(اگر قادر باشد احساس شرمندگی بکند) و امیدوارم ترامپ و تیم وی بر اساس افتضاحی که سعودی ها در خاورمیانه به بار آورده اند، منافع آمریکا و سیاست های آن را کاملا مورد بازنگری قرار دهند و براساس نیازهای واقعی سیاسی، اقتصادی واستراتژیک آن تصمیم گیری کنند.
به گزارش ایرنا، هنوز از سرنوشت «جمال خاشقچی» روزنامه نگار اهل عربستان که روز دوم اکتبر (10 مهرماه) به محل ساختمان کنسولگری عربستان در شهر استانبول مراجعه کرده و ناپدید شده، خبر دقیقی در دست نیست، ولی منابع غیر رسمی پلیس به رسانه ها گفته اند که اسناد و شواهد نشان می دهد که او از ساختمان کنسولگری خارج نشده و در همان جا به قتل رسیده است.
خاشقچی 59 ساله، پس از انتخاب «بن سلمان» به عنوان ولیعهد عربستان، این کشور را ترک کرده و به آمریکا رفته بود و در روزهای اخیر قصد ازدواج با یک زن تبعه اهل کشور ترکیه را داشت و برای طی کردن مراحل ثبت ازدواج خود اوایل ماه جاری میلادی مجبور به مراجعه به کنسولگری عربستان در استانبول شد و دیگر خارج نشد. دولت ترکیه که بررسی وضعیت او را در اولویت کاری قرار داده، نتیجه آخرین بررسی های خود را به شکل رسمی اعلام نکرده است.
اروپام**9330 **1590
ارسال نظر