به گزارش پارس نیوز، 

تجاوز 31 شهریور 1359 رژیم صدام به ایران و آغاز جنگی که طولانی‌ترین جنگ کلاسیک قرن بیستم لقب گرفت، صرفا یک درگیری نظامی میان دو کشور یا دو ارتش نبود. شرایط درگیری‌ها و یورشی که هدف آن تسخیر تهران در مدت زمان کوتاه بود به مرور علیه عراق پیش رفت و نهایتا در سوم خرداد 61 با آزادسازی خرمشهر، توازن به نفع نیروهای ایرانی برگشت و نگرانی‌ها از نقش و نفوذ ایران در منطقه نه تنها برخی کشورهای عربی بلکه قدرت‌های جهانی را نیز به تکاپو انداخت.

موضوع نوشته حاضر، حمایت‌های کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در طول هشت سال از رژیم صدام است. این کشورها هر چند در اعلام مواضع رسمی، خود را بی طرف جلوه می‌دادند، اما در عمل هر آن‌چه در توان داشتند را به پای دیکتاتور عراق ریختند.

طبق گفته کارشناسان، نگرانی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس که آن‌ها را به سرازیر کردن انواع کمک‌ها به عراق واداشت؛ در وهله‌ی اول نفوذ معنوی انقلاب اسلامی ایران و احتمال وقوع خیزش‌هایی در این کشورها و در وهله‌ی دوم، روایت آمریکا از آن جهت که پیروزی ایران در جنگ می‌توانست موازنه قدرت را به شدت تغییر دهد؛ بود. یعنی آن‌ها پیروزی ایران در جنگ را یک خطر موجودیتی برای خود می‌پنداشتند و از زاویه دیگر آمریکا به هیچ وجه به برتری ایران در منطقه رضایت نمی‌داد.

انگیزه‌های ناسیونالیستی برخی کشورها در حمایت از رژیم صدام را نیز تا حدودی می‌توان لحاظ کرد.

«میسر الشمری» روزنامه‌نگار عربستانی که مراحل مختلف جنگ ایران و عراق را پوشش داده است، به شبکه بی بی سی در این باره می‌گوید: «همراه با انقلاب ایران در 1979، علی‌رغم سخنان رهبر انقلاب ایران (امام خمینی) در خصوص ضرورت آزادسازی قدس و مبارزه با اسرائیل، در رسانه‌ها و افکار عمومی کشورهای خلیج [فارس] به شدت در خصوص خطر ایران تبلیغ شد.»

وی معتقد است که حمایت کشورهای عربی خلیج فارس از عراق، پس از سال 1984 که نیروهای ایرانی توانستند بغداد را در تیررس سلاح‌های خود قرار دهند، به شکل رسمی افزایش یافت.

«مصطفی العانی» مدیر پژوهش‌های امنیتی و دفاعی مرکز پژوهش‌های «الخلیج» امارات نیز در مقاله‌ای مدعی است که پس از ورود ایران به خاک عراق و سنگینی توازن جنگ به نفع تهران، کشورهای عربی خلیج فارس به شدت احساس خطر کرده و کمک‌های خود به عراق را آغاز کردند.

به گفته‌ی وی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مجموعا در طول هشت سال 50 میلیارد دلار به عراق کمک کردند. (این رقم در منابع دیگر تا 200 میلیارد دلار نیز ذکر شده است).

یکی از فرماندهان جنگ در همین رابطه می‌گوید: «در بسیاری از عملیات‌ها نظیر خیبر، والفجر 8 و کربلای 5، حقیقتاً ماشین نظامی عراق از هم پاشیده شد؛ اما به چند ماه نمی‌کشید که صدام پس از هر کدام از این عملیات‌ها، با امکانات بیشتر و جدیدتر وارد منطقه می‌شد. این مسأله حاصل نمی‌شد جز با پول عرب‌های منطقه و حمایت‌های غرب و شرق».

در ادامه خواهید خواند که کمک‌های این کشورها طیف وسیعی را شامل می‌شد، از وام‌های بلا عوض تا پشتیبانی لجستیکی و تلاش‌ها برای افزایش تولید و پایین آوردن قیمت نفت جهت ضربه به اقتصاد ایران در مجموعه حمایت‌ها جای می‌گیرد.

***

حجم کمک‌های مالی کشورهای جنوبی خلیج‌ فارس به عراق، با توجه به ذات این کمک‌ها هیچ زمانی به طور رسمی و ثبت شده مشخص نخواهد بود.

اندیشکده گلوبال سکیوریتی، حجم کمک‌های مالی سه کشور عربستان، کویت و امارات را تقریبا 46 میلیارد دلار ذکر کرده است. این رقم جدای از کمک‌های بلا عوض محاسبه شده است و به عنوان بدهی عراق به این کشورها محسوب می‌شود.

 

کارشناسان هزینه‌ جنگی عراق را ماهانه بین ‌٦٠٠ میلیون تا یک میلیارد دلار برآورد می‌کردند؛ در حالی که ارز حاصل از صدور روزانه ‌٨٩٣/ ١میلیون بشکه نفت به قیمت متوسط ‌١٢ دلار برای هر بشکه، در سال‌ های پایانی جنگ رقمی در حدود ‌٦٨١ میلیون دلار در ماه بود و این حتی تکافوی هزینه جنگی عراق را نمی‌کرد؛ از این جهت نقش حمایت کشورهای عربی به ­ویژه کویت و عربستان در جنگ تحمیلی از عراق به خوبی آشکار می‌شود.

عربستان سعودی

عربستان سعودی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران، خود را در مقابل مفاهیم و آرمان‌های این انقلاب می‌دید و  از همین رو پس از یورش رژیم صدام به ایران، از هیچ کمک و حمایتی برای مقابله با ایران دریغ نکرد. وقتی رژیم بعث به کویت حمله کرد، مقامات سعودی خود به این کمک‌ها اذعان کردند. عربستان بیش از 30 میلیارد دلار وام به عراق داد و در ادامه بدهی‌های عراق را پرداخت کرد. همچنین در سایه نا امنی خلیج فارس، نفت عراق را با احداث خط لوله‌‌ای به عربستان برد تا از آن‌جا به فروش برساند. از این خط لوله روزانه یک و نیم ملیون بشکه نفت صادر می‌شد.

 از سال ‌١٩٨٢ کویت و عربستان توافق کردند عایدات صدور نفت از منطقه‌ بی ‌طرف الخفجی (روزانه ‌٣٠٠ الی ‌٣٥٠ هزار بشکه) به حساب عراق واریز شود. این توافقنامه تا سال ‌١٩٨٦ اعتبار داشت و عراق درصدد تمدید آن برای یک سال دیگر بود.

عربستان همچنین به همراه کویت و اردن سواحل خود را برای ارسال سلاح و تجهیزات به سمت خاک عراق، در اختیار این کشور قرار دادند.

حمایت‌های سیاسی عربستان از رژیم وقت عراق نیز در سازمان‌های بین‌المللی و منطقه‌ای از جمله اتحادیه عرب، سازمان کنفرانس اسلامی قابل توجه بود.

از سوی دیگر، عربستان سعودی تلاش کرد با افزایش تولید نفت، قیمت آن را که اصلی‌ترین منبع درآمد ایران بود کاهش دهد؛ به گونه‌ای که ایران برای دو سال پیاپی هر بشکه نفت خود را شش دلار می‌فروخت.

ریاض در بعد ارائه اطلاعات نظامی از ایران به عراق نیز فعال بود. این کشور با در اختیار گرفتن هواپیماهای شناسایی آواکس از آمریکا اقدام به جمع‌آوری اطلاعات نیروهای ایرانی و ارائه آن به صدام می‌کرد.

در این رابطه، «بندر بن سلطان» سفیر وقت ریاض در واشنگتن گفته بود که عربستان به عنوان واسطه انتقال اطلاعات نظامی نیروهای ایرانی و همچنین توصیه‌های آمریکا به عراق عمل می‌کرد.

کویت

کویت که خود کمتر از دو سال پس از جنگ ایران و عراق هدف حمله صدام قرار گرفت؛ در طول جنگ هشت ساله از مهم‌ترین راههای تنفسی صدام به شمار می‌رفت. این کشور علاوه بر 8 میلیارد دلار وام، 14 میلیارد دلار نیز به عنوان وام بلاعوض به عراق داد و این علاوه بر نفتی است که کویت برای عراق صادر می‌کرد. «شیخ الصباح» یکی از سفرای کویت در آمریکا، در رابطه با میزان این کمک‌ها عنوان کرده بود: «کویت 14 میلیارد دلار کمک نقدی و بیش از 16 میلیارد دلار از طریق کمک‌های خدماتی و غیره به ماشین جنگی عراق مساعدت کرده است». 

در همین حال عراق از مدت‌ها پیش از جنگ به دنبال تسلط بر سه جزیره کویتی بوبیان، فیلکه و وربه بود تا بتواند محدودیت جغرافیایی خود را در دسترسی به خلیج فارس جبران کند. صدام در طول جنگ با جدیت هر چه تمام‌تر به دنبال تصاحب یا حداقل اجاره این جزایر برآمد. سرانجام در آبان 63 مطبوعات کویتی از حصول توافق با بغداد برای اجازه استفاده عراق از جزایر سه‌گانه خبر دادند. این مسأله توانست قدرت مانور نظامی ارتش عراق را بسیار بالا برد به طوریکه هواپیماها، هلیکوپترها و نیروهای اطلاعاتی رژیم عراق از موقعیت جزیره بوبیان بطور مکرر استفاده می‌کرده‌اند.

موقعیت جزیره بوبیان

 

بهره‌برداری‌های نظامی رژیم عراق از جزایر کویتی بر علیه مواضع نیروهای جمهوری اسلامی ایران، در جریان اقدام مشترک نیروهای آمریکایی، عراقی و کویتی در سال 67 که به بازپس‌گیری شبه جزیره فاو و دیگر مناطق تحت تصرف ایران منجر شد، به اوج خود رسید.

علاوه بر دو کشور عربستان و کویت، دو کشور امارات و قطر تلاش می‌کردند خود را از آتش جنگ دور نگه دارند، به خصوص امارات که از احتمال انتقام‌جویی ایران بسیار در هراس بود؛ از این رو اقدام چندانی علیه ایران انجام ندادند و بیشتر تلاش خود را بر میانجیگری گذاشتند. هرچند امارات عربی یک میلیارد دلار و قطر پانصد میلیون دلار تا اواخر سال 1981 میلادی به عراق کمک کردند.