زنگ تغییرات در حکومت امارات به صدا در میآید؟
امارات متحده عربی کشوریست که بسیاری از مردم جهان آن را یک نمونه موفق"دموکراسی" در خاورمیانه میپندارند؛ بیخبر از آنکه این کشور نه دموکراتیک است و نه آنگونه که نامش القا میکند، متحد.
رسانههای عربی و غربی طی سالهای گذشته و به ویژه بعد از کنار گذاشته شدن خلیفه بن زاید، رئیس امارات از قدرت، به صورت متوالی خبرهایی مبنی بر وقوع کودتا در امارات متحده عربی منتشر کردهاند، این در حالی است که حکام و مسولان اماراتی تاکنون این خبرهای را نه تایید و نه تکذیب کردهاند؛ اما چرا؟
هفت امارت متحد اما جدا!
امارات متحده عربی از 7 امیرنشین (امارت) تشکیل شده است؛ دوبی، شارجه، عجمان، فجیره، راسالخیمه و امالقیوین که هر کدام شیوههای سیاسی و اجتماعی خاص خود را برای حکومتداری و اداره جامعه قبیلهایشان ترجیح میدهند و در عین حال همه در کشور به اصطلاح متحد "امارات متحده عربی" گردهم آمدهاند اما در واقع باید گفت 5 امیرنشین از امارتهای هفتگانه این کشور به دلیل نداشتن موقعیت مناسب جغرافیایی و یا ذخایر نفت و گاز وضعیت اقتصادی مناسبی ندارند و به شدت به ابوظبی، پایتخت و دوبی، پایتخت تجاری امارات وابسته هستند.
امیرنشینهای ابوظبی و دوبی هم که اولی دارای ذخایر بزرگ نفت و گاز است و موقعیت جغرافیایی دومی باعث رونق خیرهکننده اقتصادی آن شده، خود به شدت با یکدیگر رقابت دارند و این رقابت هم در مسائل داخلی است و هم در سیاست خارجی امارات بارها نمونههای آن دیده شده است. در دسته بندیهای داخلی امارات میتوان گفت که امیرنشینهای ام القیوین، عجمان و فجیره به ابوظبی وابستهاند و تابع دستورات حکام آن هستند و شیخ نشین شارجه و راس الخیمه نیز گوش به فرمان امیرنشین دوبی هستند. در همین حال در مسائل جزئی نیز سیاستهای این بلوکهای داخلی با یکدیگر متفاوت است و اختلافاتی در زمینههای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و تجاری و بازرگانی دارند.
نقش ولیعهد ابوظبی در اختلافات
بنابر قانون اساسی امارات، همواره حاکم ابوظبی ریاست کشور را به عنوان عالیترین مقام بر عهده دارد و نخستوزیری و نایب رئیسی به عنوان مقام دوم این کشور به شیخنشین دوبی میرسد که اکنون به ترتیب در اختیار خلیفه بن زاید، حاکم ابوظبی و محمد بن راشد آل مکتوم، حاکم دوبی است.
بعد از سکته مغزی سال 2014 خلیفه بن زاید، امور کشور به دست ولیعهد و برادر او محمد بن زاید افتاد که گرچه هنوز عنوان رسمی او ولیعهد است اما کشور را عملا او اداره میکند. محمد در اوایل شیوه برادر بزرگتر خود را ادامه داد اما در سالهای اخیر سیاستهای تندی چه در داخل و چه نسبت به کشورهای همسایه از جمله قطر و یمن در پیش گرفته که باعث نارضایتی عمومی و عصبانیت همسایگان شده است. بیشتر کارشناسان مسائل شورای همکاری خلیج فارس محمد بن زاید را عامل اصلی اختلافات در بین دیگر شیخ نشینان امارات میدادند و همدستی او با محمد بن سلمان، ولیعهد جوان عربستان سعودی را نیز دلیل اصلی بلوا و آشوب در شورای همکاری خلیج فارس میدانند.
سایت خبری "عربی 21" یکی از رسانههایی است که در چند ماه گذشته خبرهایی از برنامههای پشت پرده ولیعهد ابوظبی برای کودتا در امارات را بر روی خروجی خود گذاشته و عامل اصلی اختلافات در بین حکام و شیخ نشینان امارات را محمد معرفی میکند.
امارات و دموکراسی
تصور غالب درباره حکمرانی در امارات از تصویری ناشی میشود که مردم از دوبی در ذهن دارند و تقریبا افکار عمومی در سطح جهان، امارات را کشوری آزاد و دموکراتیک میداند که در آن همه چیز برای یک زندگی آزاد بیدغدغه با امکانات ناب تفریحی یا یک بیزینس موفق فراهم است اما واقعیت با این تصور رایج بسیار متفاوت است.
گرچه در امارات متحده عربی -به شکل ویژه دوبی- امور اجتماعی و اقتصادی کشور بر اساس قوانین بینالمللی اداره میشود اما حاکمیت نشان داده در جایی که احساس کند به ماهیت خاندان حاکم کوچکترین خدشهای وارد شده، به شدت واکنش نشان میدهد؛ کما اینکه پیشتر خبرهای بسیاری درباره برخورد قهری با اعضای خاندان حاکم و حتی بازداشت خانگی طولانی مدت آنها منتشر شده است.
اختلاف شاهزاده اماراتی با ولیعهد و فرار به قطر
روزنامه سوئیسی"سنت گالن تگ بلت" در گزارشی مینویسد: امارات دو سال پیش وزارت خوشبختی و سعادت را با هدف تقویت ارزشهای جامعه تأسیس کرد؛ این در حالی است که انتقاد از خاندان سلطنتی در هفت امارت این کشور حوزه خلیج فارس ممنوع است و در صورت هرگونه انتقاد، فرد با اتهام "اهانت به ذات اقدس ملوکانه" سرنوشتی نامعلوم در پیش رو دارد.
این روزنامه با اشاره به رقابت سنگین میان دو امارت دوبی و ابوظبی ادامه میدهد: یکی هست که به تازگی انتقاد از خاندان حاکم در ابوظبی را در پیش گرفته و تاکنون توانسته تبعات آن را هم برعهده بگیرد؛ "محمد بن راشد آل مکتوم"، حاکم دوبی. او اخیرا از سیاست برخی حکام عرب -بدون اینکه نامی از آنها ببرد- در امور کشورهای خاورمیانه انتقاد کرده است.
پافشاری برای حضور در یمن
درمیان حکام امارتهای هفتگانه امارات، محمد بن زاید تنها کسی است که برای حضور نیروهای اماراتی در یمن پا فشاری میکند و در واقع تمامی هزینههای آن را نیز متقبل میشود. او که چشمداشتهای ارضی به ویژه به جنوب یمن دارد و بسیاری از رهبران جدایی طلب یمن را تحت حمایت مالی و تسلیحاتی خود دارد، معتقد است که تا پیروزی قاطع و تحت کنترل گرفتن تمامی اراضی یمن باید نیروهای امارات در این کشور بمانند و در این راه با بن سلمان، همتای سعودی خود همراه شده و جنگی خونین علیه یمن را اداره میکنند.
این در حالی است که طی یکسال اخیر با افزایش تعداد تلفات نیروهای اماراتی، شورای عالی فدرال امارات، متشکل از رهبران امارتهای هفتگانه با خروج نیروهای اماراتی از یمن موافقت کرده و در رای گیری لایحه خروج کامل نیروها را به تصویب رسانده ولی با مخالفت محمد بن زاید روبرو شده است و این لایحه تاکنون اجرا نشده است.
اعتراف حاکم دوبی!
محمد بن راشد حاکم دوبی و نخست وزیر امارات به تازگی در صفحه شخصی خود در توییتر مطلب کوتاه اما جنجالبرانگیزی توییت کرده است: "دولتها همانند افراد نیاز به رشد، توسعه و تغییرات دائمی دارند. جوانان با نوآوری و ایدههای نو میتوانند به دولتهایی که پیر شدهاند کمک کنند."
تحلیلگران سیاسی مسائل امارات و کشورهای عربی معتقدند که این نوشته حاکم دوبی بیشتر یک نوع اعتراف به لزوم ایجاد تغییرات اساسی در حاکمیت امارات دارد.
حال باید منتظر ماند که اولین تغییر سیاسی در حاکمیت امارات به نام چه شخصی رقم خواهد خورد. و آیا زنگ تغییرات در حکومت امارات به صدا در میآید؟
خبرنگار ایسنا: جمشید غضنفری
ارسال نظر