به گزارش پارس نیوز، 

یک نشریه آلمانی در گزارشی به رویکرد نامتناسب رئیس‌جمهور آمریکا با سیاست‌های جهانی پرداخت و نوشت که این فرد را نمی توان تغییر داد بلکه اروپا باید در برابر آمریکا همچنان بر ارزش‌ها و اهداف خود تمرکز داشته باشد.

نشریه آلمانی اشپیگل در گزارشی با عنوان اینکه اروپا چطور می‌تواند از دوران «دونالد ترامپ» جان سالم به در ببرد، ضمن انتقاد شدید از سیاست‌های رئیس‌جمهور آمریکا  نوشت که اروپا باید بر ارزش‌های خود پافشاری کند و پیگیر اهداف خود باشد.

در این گزارش آمده است که خودخواهی افراط‌گرایانه و  سرمایه‌داری به شیوه‌ای مبتذل باعث می‌شود که همکاری در عرصه سیاست با رئیس‌جمهور آمریکا غیرممکن شود. در چنین شرایطی اروپا باید بر وسوسه تضعیف دولت ترامپ غلبه کند و به جای آن تمرکز خود را بر پیگیری اهدافش قرار دهد. سیاستمداران معمولا در زمینه سیاست یا با هم و در یک راستا و یا با سیاست‌های مخالف اما به هر حال با هم همکاری می‌کنند. به صورت سنتی  سیاست خارجی یک کشور  با سیاست خارجی کشور دیگر و  یا هم‌پیمان دیگری  فرق دارد. این موضوعی است که در صدها سال رواج داشته است اما در حال حاضر این چیزی نیست که ترامپ آن را دنبال می‌کند. در سیاست موردنظر ترامپ، سیاست‌ها با هم فرق ندارند بلکه سیاست‌ها در برابر رفتارهای عجیب‌و غریب قرار دارند.

در این گزارش آمده است که چنین شرایطی در تاریخ غرب سابقه ندارد.همین موضوع باعث شده است که پیگیری مسایل سیاسی در این روزها دشوار شود. با این حال سیاستمداران به تاریخ نگاه می‌کنند تا با توجه به آنچه در گذشته رخ داده است، سیاست‌های کنونی را پیش ببرند  اما در تاریخ دموکراسی، بخش کوچکی به رفتارهای عجیب اختصاص دارد. کسی مانند ترامپ جانوری جدید به شمار می آید که باید سیاست کاملا متفاوتی با وی در پیش گرفته شود.

«در واقع پس از سفر ترامپ به اروپا شکی در این مورد باقی نمانده است و امیدواری کمی درباره اینکه ترامپ بتواند رشد کند، وجود دارد. او همینطور است و سیاستمداران دیگر کشورهای هم باید به او عادت کنند و سیاست خاصی را در پیش بگیرند تا دوران ریاست‌جمهوری او تمام شود. آنچه اتحادیه اروپا باید در برابرترامپ در پیش بگیرد، سیاستی است که می توان از آن به عنوان خواب زمستانی یاد کرد. این سیاستی پیچیده است که بروکسل باید آن را به وسیله تمامی اعضای اروپایی اجرا کند  و اگر چنین شود می‌توان امیدوار بود که در نهایت و حتی زودتر نتیجه‌ای به دست آید.»

این گزارش افزود؛ «رفتار شرم‌آور ترامپ دو دلیل اصلی دارد یکی خودشیفتگی فراوان و دیگری پیروی از شکل سخیفی از سرمایه‌داری. به سالها قبل باز می‌گردیم. سال ۱۹۸۹ یعنی زمانی که ترامپ چیزی غیر از یک سرمایه‌دار در بخش مسکن نبود، وی در جریان گفت‌وگویی تلویزیونی با «لری کینگ» گفت که نفس او خیلی بوی بدی دارد و آیا کسی قبلا به او چنین چیزی را گفته است؟ ترامپ بعدها درباره این رفتارش گفت که چنین کاری، راهبرد وی در مذاکره است به این صورت که افراد را در موضع دفاعی قرار می‌دهد.»

ترامپ درک ندارد

اشپیگل نوشت؛ «اینکه وی سیاست تهاجمی دارد در سفر هفته گذشته ترامپ به اروپا خود را نشان داد. او سعی کرد که با متهم کردن آلمان به اینکه اسیر روسیه است، به «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان حمله کند.او مشابه همین رفتار را با «ترزا می» نخست‌وزیر انگلیس داشت و گفت که «بوریس جانسون» وزیر خارجه مستعفی این کشور این قابلیت را دارد که نخست‌وزیر خوبی باشد. این اقدام عجیب و بی‌فایده است اما تمامی کاری که ترامپ انجام می‌دهد این است که حال (دیگران) را خراب کند و امکان دستیابی به زمینه مشترک را دشوار می‌کند. زمینه مشترک موضوعی است که از مبانی سیاست خارجی محسوب می‌شود و به نظر می‌رسد که ترامپ نمی تواند چنین چیزی را درک کند.»

«از طرفی با توجه به رویکرد توام با خودخواهی ترامپ، او کسانی را به کار می‌گیرد که وی را ستایش کنند. هرچه که او می‌گوید و یا حتی به آن فکر می‌کند باید لزوما بهترین، بلکه بهترین همه ادوار باشند. با این حال پیروزی وی در انتخابات ریاست‌جمهوری هم پیروزی خیره‌کننده نبود که وی بتواند آن را به نمایش بگذارد. «هیلاری کلینتون» رقیب دموکرات وی آرای بیشتری از ترامپ به دست آورد اما ترامپ فقط به دلیل قوانین خاص حاکم بر انتخابات آمریکا، رئیس‌جمهور شد.

این در حالی است که مشاوران نزدیک و اعضای خانواده او متهم به ارتباط با روسیه و تخلف در جریان رقابت‌های انتخاباتی هستند. همچنین سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا هم شواهدی در دست دارند که نشان می‌دهد، عوامل روسیه در انتخابات دخالت داشته‌اند.»

«اگر بخواهیم، رفتارهای ترامپ را به گونه‌ای دیگر در نظر بگیریم مثلا می‌توان به نیکسون اشاره کرد در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی «ریچارد نیکسون» رئیس جمهور وقت آمریکا هم سیاست خاصی را در برابر چین به کار گرفت که این راهبرد باعث شد تا اتحاد جماهیر شوروی در موضع دفاعی قرار گیرد. اما حتی اگر چنین دیدگاهی داشته باشیم، نخستین‌ چیزی که به یاد آوردن نام نیکسون به ذهن می‌رسد، رسوایی واترگیت است.»

اشپیگل نوشت که ترامپ پدیده‌ای تاریخی است که مدت زمان حضور او در سمتی که دارد محدود است حتی امکان دارد دوران کاری وی بیشتر از ۲ سال و نیم هم نباشد. در بدترین حالت ممکن است که تا سال ۲۰۲۵ بر مسند قدرت باشد اما در هر حال هواداران او مانند چهره‌ای مذهبی به او ایمان دارند باید پذیرفت که این باور لزوما ریشه در حقیقت ندارد. در چنین شرایطی این سوال پیش می آید که اروپا باید چه بکند؟ پاسخ این است که اروپا نباید بیش از این اشتباه تسلیم در برابر ترامپ را مرتکب شود و به وی اجازه بدهد که سیاست‌هایش را به اروپا دیکته کند. بلکه باید بر ارزش‌های خود تکیه کند.