به نقل از روزنامه لبنانی الاخبار، هم‌گرایی ایجاد شده بین رژیم صهیونیستی و رژیم آل سعود دیگر تنها در سطح تحلیل ها و اتهام‌زنی‌ها مطرح نیست. تل آویو و ریاض امروز اشتراکاتی دارند که تا حد تطابق در بسیاری از مسائل اساسی منطقه‌ای رسیده است. با وجود اینکه خط ارتباطات میان دو طرف به تازگی به وجود نیامده است، اما محمد بن سلمان شاهزاده جوان سعودی همچنان با روشی ثابت به دنبال تقویت ائتلاف اعلام نشده خود با حاکمان رژیم صهیونیستی است، دو طرف در برخی از پرونده‌های منطقه‌ای روند هماهنگی‌ها و توافق خود را بدون نیاز به ارباب آمریکایی خود ادامه می‌دهند.

بن سلمان در عرصه داخلی خود و در یمن و سوریه دچار بحران شده و مناسبات با ترکیه به تشنج گراییده است. او به سمت قطع مناسبات با قطر و جنگ سرد با ایران پیش می‌رود، به همین علت هیچ دوست واقعی در زمینه دیدگاه‌های خود در منطقه غیر از تصمیم‌سازان تل‌آویو ندارد.

تریبون عادل الجبیر برای رابطه با اسرائیل

عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان سعودی در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد مطالب مطرح شده در رابطه با مرحله جدید مناسبات عربستان و رژیم صهیونیستی را تا حد زیادی پیش برد.

وی در این رابطه تأکید کرد که کشورش هیچ دلیلی برای ادامه منازعه عربی - اسرائیلی نمی بیند. اگر شاخص‌های مطرح شده در داخل عربستان و خارج از آن نشان دهنده آماده‌سازی شرایط برای برنامه‌های واشنگتن نبود، شاید این موضوع تا این حد واضح نمی شد.

بحران سعودی‌ها اجازه امتیازگیری‌های بزرگ از ریاض را می‌دهد

محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی و تصمیم ‌گیرنده اول حاکمیت این کشور در کنار پرونده‌های حساس و سرنوشت‌ساز خود در گرایش به سمت نقش بزرگتر در منطقه فراتر از توانمندی‌های پادشاهی عربستان ، یک پرونده اساسی روی میز خود دارد. شاهزاده جوان اعتقاد دارد که هیچ گزینه‌ای غیر از مشارکت با آمریکایی‌ها در این رابطه ندارد.

در واشنگتن نیز این موضوع بر کسی مخفی نیست و باید از وضعیت بحران زده کنونی عربستان نهایت استفاده بشود. این در حالی است که حساسیت شرایط شخصی بن سلمان را نیز باید به بحران‌های کنونی افزود. در همین راستا در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ فشارها برای تسریع در پیشبرد روند سازش جهت از بین بردن آرمان فلسطین و تأمین عادی‌سازی علنی مناسبات بین تل‌آویو و ریاض افزایش پیدا کرده است.

چیزی که باعث این موضوع می‌شود اظهارات بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی است که چند روز پیش تأکید کرد آمریکایی‌ها به دنبال تهیه طرح سازش هستند. وی تلاش واشنگتن در این زمینه و جدی ارزیابی کرد.

از سوی دیگر عربستان سعودی نیز از ارسال برخی سیگنال‌ها که متضمن پروژه دونالد ترامپ است و آمادگی این کشور برای عمل به آن را نشان می دهد، دریغ نمی کند. نکته جالب در روند عادی‌سازی روابط نسبت به سایر پرونده‌های حساس که اخیرا بن سلمان آن را در عرصه داخلی باز کرده ، این است که مناسبات با اسرائیل با مخالفت جریان‌های تأثیرگذار داخلی عربستان غیر از برخی نخبگان فرهنگی و محافل مردمی مواجه نشده است.

مؤسسات رسمی وهابی همواره از این طرح استقبال می‌کنند ، طرحی که میزان خطرات آن را قابل مقایسه با خطرات اعطای اجازه رانندگی به زنان نمی دانند. برخی روحانیون تأثیرگذار که در دوران جنگ خلیج فارس و درخواست مداخله آمریکا ضد صدام حسین در جریان اشغال کویت اعتراضات خود را نسبت به روند عادی‌سازی روابط با اسرائیل اعلام کمرده بودند، ممکن بود اعتراضات خود را تکرارکنند. اما بسیاری از این افراد از جمله سلمان العوده در اقدامی پیش دستانه الان در زندان ها هستند.

بحرین؛ پیش مرگ ریاض برای رابطه با اسرائیل

بن سلمان که روزه سکوت خود را شکسته، همچنان از پرداختن ولو یک جمله به موضوع آرمان فلسطین و درگیری عربی صهیونیستی طفره می‌رود . بن سلمان در جبهه خود، برخی متحدانش ازجمله بحرین را به سمت تجربه هم‌گرایی علنی با رژیم صهیونیستی سوق داده است .

به نظر می‌رسد این اقدام برای بررسی واکنش افکار عمومی نسبت به رابطه علنی با اسرائیل است. این موضوع تنها منحصر به اظهارات حمد بن جاسم شاه بحرین نمی شود که تحریم رژیم صهیونیستی از سوی عرب ‌ها را محکوم کرد و از همگرایی یا یهودیان صهیونیست در جهان سخت گفت. بلکه روزنامه صهیونیستی جروزالم پست دیروز اعلام کرد که شاه بحرین از یک هیئت یهودی و صهیونیستی آمریکایی به ریاست مارک اشنایر خاخام فعال در شهر هامپتون آمریکا دعوت کرده تا به این کشور سفر کنند.

شنایر در گفت‌وگو با این روزنامه صهیونیستی تأکید می‌کند که هدف از این سفر صلح در خاورمیانه و همکاری بین اسرائیل و دولت‌های همسایه آن است.

وی می‌افزاید: در منطقه خلیج فارس شاهد تغییراتی هستیم و امیدواریم که این هیئت الگوبخش جماعت ها و مؤسسات یهودی دیگر باعث برای درک این مطلب شود که فرزندان ابراهیم یعنی مسلمانان و یهودیان، ایمان و سرنوشت مشترک دارند.

اشنایر افزود که در این سفر با شاه بحرین تلاش خواهد کرد حزب‌الله را به صورت رسمی به عنوان یک گروه تروریستی در لیست کشورهای عضو شورای همکاری قرار دهد که این اقدام اخیرا رخ داده است.

علاوه بر اینها مطالب درز پیدا کرده در رسانه‌ها و اظهارات مسئولان رسمی رژیم صهیونیستی در این رابطه قابل شمارش نیستند. مهم‌ترین آنها "مژده " مستمر بنیامین نتانیاهو برای رسیدن سطح همکاری‌های اسرائیل با کشورهای عربی به مرحله بی‌سابقه است.

در این رابطه به سختی می‌توان مواضعی از سعودی ها در واکنش به این اظهارات را غیر از فعالیت‌های انور العشقی افسر سابق سرویس‌های اطلاعاتی رژیم سعودی و ترکی الفیصل رئیس کل سرویس های اطلاعاتی مشاهده کرد که نه تنها به دنبال بازار گرمی برای عادی سازی این روابط هستند، بلکه اقدامات خود را به شکل کاملاً علنی دنبال می‌کنند.

"معامله بزرگ" اسرائیل و عربستان

نگاهی به سخنرانی عادل الجبیر از تریبون سازمان ملل متحد نشان داد که مواضع عربستان به سمت وضوح و علنی شدن بیشتر پیش می رود، این موضوع تردیدها در رابطه با نزدیک شدن زمان معامله بزرگ را افزایش می‌دهد. معامله ای که صحبت در رابطه با آن در واشنگتن آغاز شده و از عادی سازی روابط عربستان با اسرائیل به عنوان یک شرط برای برخی اقدامات سخن می گوید.

الجبیر نه تنها در اظهارات خود کاملاً صریح بود، بلکه از عبارت ادامه منازعه استفاده کرده و از به کار گیری کلمه اشغال خودداری کرد و تل آویو را نیز محکوم نکرد.

افکار عمومی رابطه با اسرائیل را بر نمی تابد

شاید ریاض گمان کند که با به زندان انداختن معترضان به عادی سازی روابط با اسرائیل و هشدارهای جدی نسبت به دیگران ، می‌تواند اقدامات خود ادامه دهد. اما پیگیری مطالب سایت‌های اجتماعی در فضای اینترنت نشان می‌دهد که بخش گسترده‌ای از مردم از ماه ها پیش روند عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی را رد کرده‌اند.

عادی سازی روابط در پشت پرده امری عادی شده است، همکاری‌های امنیتی و سیاسی گسترده ای میان دو طرف وجود دارد و ریاض خود را با رژیم صهیونیستی در اردوگاه مشترک و دارای دشمنانی مشترک می داند که همان ایران و متحدانش در محور مقاومت هستند.

همچنین ریاض با تل آویو در احساساتی نظیر سرخوردگی نسبت به تحولات منطقه و اتفاقات آن که برخلاف منافع این دو طرف قرار دارد، به سر می برند.

در خصوص علنی شدن این مناسبات نیز، کسانی که پرونده را پیگیری می‌کنند دیگر از ماهیت وجود معامله بزرگ و حتی از نزدیک شدن آن سخن نمی‌گویند، بلکه این سؤال را مطرح می‌کنند که امضای عادی سازی علنی روابط چه زمانی خواهد بود؟