هر چند بعضی کارشناسان فکر می کردند که ترامپ شاید با بوجود آمدن تنشهایی که در داخل و در بین مردم امریکا و همچنین واکنش کشورهای مختلف از خیر این فرمان بگذرد، اما با روالی جدید این فرمان دوباره صادر شد.

به نظر می رسد که ترامپ به خاطر بی تجربگی و نگاهی خطی به مسائل بین الملل دیدی عمیق و آسیب شناسانه به موضوع ندارد و با عجلگی و لجاجت کارها را پیش می برد. رویکرد ترامپ به موضوع مهاجران در ابتدا در مورد مکزیکی ها و کشیدن دیوار در مرز جنوبی طرح شده بود و ترامپ حضور مهاجران غیرقانونی و تصاحب بعضی از شغلها را توسط آنها دلیل کمبود شغل برای شهروندان امریکایی می دانست. اما با سپری شدن چند روز از حضور او در کاخ سفید، او طرح دیگری در رابطه با ورود شهروندان 7 کشور از جمله ایران را به روی میز گذاشت. طرحی که توسط دادگاه ملغی شد و مسافران در راه مانده توانستند بدون مشکل سفر خود را انجام دهند.

اما پس از این موضوع رئیس‌جمهوری آمریکا در واکنش به ملغی شدن ممنوعیت مهاجرتی جنجالی‌اش در دادگاه استیناف متعهد شد تا "اقدامی فوری" در راستای آنچه حفاظت از مرزها و شهروندان کشورش خواند، انجام دهد.

بعد از گذشت مدت کوتاهی، در حالی که به نظر می رسید فرمان جدیدی صادر نشود، ترامپ فرمان جدید مهاجرتی را امضا کرد. دولت گفت که دستورالعمل جدید منع ورود مسافران و مهاجران از ده روز دیگر به اجرا گذاشته خواهد شد. دستورالعمل قبلی 7 کشور عمدتا مسلمان از جمله ایران را شامل می‌شد ولی در فرمان جدید "عراق حذف شده است." 

یک مقام کاخ سفید در واشنگتن به خبرنگاران گفت که دولت عراق درباره تبادل اطلاعات با آمریکا "تعهدات محکمی" داده که بر اساس آن واشنگتن می‌تواند سوابق شهروندان عراق را پیش از ورود به ایالت متحده به خوبی بررسی کنند.

بر این اساس دستور جدید فقط شامل حال ویزاهایی خواهد بود که قرار است صادر شود و دارندگان کارت سبز (اقامت دائم) و کسانی که پیشتر ویزای آمریکا را دریافت کرده‌اند از آن مستثنی شده‌اند.

مارک تونر سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در نشست خبری خود در پاسخ به یک خبرنگار که مطرح کرد افرادی که تحت تاثیر این دستور قرار می‌گیرند، بسیار بالا است و بیش از نیمی از آنها از ایران هستند، دولت آمریکا در دوره های پیشین، به دنبال این بوده است که به طور مستقیم با مردم ایران وارد تعامل شود، اما چنین اقدامی حامل چه پیامی برای ایرانی‌ها خواهد بود، به ویژه اینکه در ایران هیچ جنگی نیست و گروه هایی مثل داعش و دیگر گروه های تروریستی این چنینی در ایران حضور ندارند. بنابراین، آمریکا با جلوگیری از ورود ایرانی‌ها چه چیزی می‌خواهد به دست آورد؟ گفت: نکته اول در این مساله این است که ما همواره موظف به حفظ امنیت و ایمنی مردم آمریکا هستیم و زمانی که درباره ایمنی و امنیت آمریکایی ها صحبت می کنیم، باید آنها ( ایرانی‌ها ) را در یک دسته بندی دیگر قرار دهید.

ترامپ و اطرافیان او محافظت از شهروندان امریکایی و امنیت را بهانه این دستور می دانند. رکس تیلرسون وزیر امور خارجه آمریکا در این باره گفت: مردم آمریکا اطمینان داشته باشند که ما راه هایی را برای بهبود روش های صلاحیت سنجی (مهاجران) به کار خواهیم بست. ترامپ در صدور این دستور از اختیارات قانونی خود برای حفظ امنیت مردم آمریکا استفاده کرده است.

ترامپ در فرمان مهاجرتی تجدید نظر شده خود در توجیه گنجاندن نام ایران درفهرست کشورهایی که صدور روادید برای شهروندان آنها به مدت 90 روز منع شده، دلیل این اقدام را حمایت ایران از تروریسم و خودداری از همکاری با آمریکا در مقابله با این پدیده ذکر کرده است.

در توضیح بخش مربوط به ایران ادعا شده است که ایران از سال 1984 تاکنون از گروه های تروریستی از جمله حزب الله، حماس و گروه های تروریستی در عراق حمایت کرده و حتی تسهیلاتی را برای انتقال کمک های مالی گروه القاعده به سوریه و جنوب آسیا از طریق خاک ایران بر عهده داشته است.

همین مسئله شاید دلیل این است که چرا کشوری مانند عربستان در این لیست قرار نمی گیرد. اینکه عربستان نه تنها حاضر است هر گونه همکاری با امریکا داشته باشد بلکه بر علیه ایران و تقابل با حزب الله و حماس، حتی با اسرائیل همکاری اطلاعاتی و منطقه ای داشته باشد.

باید به این موضوع پرداخت که هیچ روند جدیدی در سیاست های ایران بعد از روی کار آمدن ترامپ ایجاد نشده است که بهانه جدیدی برای شکل گیری چنین فرایند سخت گیرانه ای باشد. ایران قبل از روی کار آمدن ترامپ در سوریه و عراق حضور داشته و در قالب مقاومت با حزب الله روابط تنگاتنگی داشته است. این تغییر رئیس جمهوری امریکا و به روی کار آمدن تیمی ضد ایرانی در امریکا است که باعث شکل گیری چنین روندی شده است. سیاستهای سلیقه ای و اشخاص در این روند موثر است. باید گفت قبل از ترامپ، اوباما با روندی دیگر توانست با ایران تعامل کند و این موضوع باعث شکل گیری برجام در نهایت بحرانی پیچیده شد که به بحران هسته ای ایران موسوم بود. 

از این رو ایران حداقل چهار سال سخت را در پیش رو دارد و باید با روشهایی محتاطانه تر سیاست خارجی خود را پیش بگیرد و از طرفی باید به دنبال استراتژیهای آلترناتیو در همکاری های بین المللی خود باشد، به این شکل که با ایجاد همگرایی ها، هزینه های حضور گروهی ضد امریکایی را در تقابل با خود کاهش دهد.

باید گفت که ترامپ اگر بخواهد با چنین روشهای سلبی و پاک کردن صورت مسئله با موضوعات برخورد کند در دنیایی که مسائل مختلف بسیار پیچیده و در هم تنیده هستند نه تنها نمی تواند استراتژی های منطقه ای و بین المللی موفقی داشته باشد بلکه از حل مسائل و مشکلات داخلی خود نیز ناتوان خواهد بود.