پیروزی ترامپ، نخبگان اقتصادی و سیاسی مانند جورج سوروس را به تکاپو انداخته تا راه حلی بیابند و از زایل شدن منافعشان جلوگیری کنند. عدهای نیز میگویند روسیه با توانمندیهای سایبری خود توانسته ترامپ را به پیروزی برساند. در این میان بعضی از کارشناسان نیز معتقدند که شعارهای خارج از چارچوب ترامپ هیچگاه عملی نخواهد شد و فقط جنبه تبلیغاتی دارد. «اریک والبرگ» کارشناس و تحلیلگر کانادایی مسائل آمریکا در این باره با کیهان هم صحبت شده تا در این باره به سوالات ما پاسخ دهد.
والبرگ نویسنده کتابهای متعددی از جمله، «امپریالیسم پست مدرن»، «مقاومت اسلامی در برابر امپریالیسم» و«از پست مدرنیته تا پست سکولاریته» است. مصاحبه وی را در ادامه میخوانید.
1) جامعه جهانی هنوز اطمینان ندارد که آیا ترامپ وعدههای تند خود را عملی خواهد کرد و یا آنها را به فراموشی خواهد سپرد. نیویورک تایمز چندی پیش طی گزارشی اعلام کرد که ترامپ به مرور از وعدههای خود پا پس میکشد. شما در این باره چه نظری دارید؟
ترامپ همیشه دوست داشته که غیرقابل پیش بینی باشد و بر خلاف جریان غالب عمل کند و در بعضی از مواقع نیز توانسته مردم را شوکه کند. او تاجر ماهری است و اکنون ملت آمریکا و خود ایالات متحده مشتریان او هستند. ترامپ به همه چیز و تمام افراد حمله میکند. از جمله وعدههایی که داده عبارتند از، بنا کردن دیوار مکزیک برای جلوگیری از ورود مهاجرین از این کشور به آمریکا، جلوگیری از ورود مسلمانان به آمریکا، پاره کردن قرارداد محیط زیست که در پاریس به امضای کشورها رسیده و نادیده گرفتن توافق هستهای ایران و 5+1. من معتقدم در عین حالی که ترامپ همواره جهت گیریهای تندی دارد، اما راه دیگر پیشرو را نمیبندد و همواره میگوید که «تمام راه حلها ممکن است رخ دهد.»
2)آیا تفاوت عمدهای بین ترامپ وکلینتون یا بطور کلی دموکرات و جمهوری خواه قائل هستید؟ با توجه به این واقعیت که تاثیرگزارترین و قویترین احزاب در آمریکا گروه فشار و لابیها هستند.
ایالات متحده آمریکا در تفکرات امپریالیستی خود دست و پا میزند. رئیس جمهور آمریکا فضای زیادی برای تغییر سیاست حاکم بر این کشور را ندارد. نکته امید بخش این است که جمهوری خواهان در اکثر دورانها از جمله پیش از جنگ سرد بسیار منزوی بودند و اصلا تمایلی به حضور در جنگ با هیچ کشوری نداشتند. ریگان و جرج بوش اما استثناء بودند، آنها تحت تاثیر نئوکانها و یا همان نئو محافظه کاران قرار گرفته بودند. گروهی در آمریکا که بسیار تندروتر هستند. اوباما در برابر فشار این گروه ایستادگی کرد و وارد جنگ مستقیم نشد. ترامپ هم بعید است که از پیشینیان خود بدتر باشد. او البته در دوران مناظرات و کمپینهای انتخاباتی تفکرات به ظاهر سازشگرایانه اوباما و کلینتون را به باد انتقاد گرفت و همچنین تفکرات ضد روسی جناح خود را نیز نادیده گرفت. وی به خوبی فهمید که مردم آمریکا در حال حاضر از تفکرات ایجاد تنش با سایر دولتها استقبال نمیکنند. درست همان حالتی که در جنگ جهانی دوم رخ داد و آمریکا و روسیه با هم متحد شدند. بنابراین فرق عمده میان کلینتون و ترامپ که میتواند تعیینکننده باشد ایجاد روابط نزدیک با روسیه است که فرصتهای زیادی را برای ایالات متحده فراهم میکند.
3) براساس برخی گزارشات منتشر شده، چندی پیش جرج سوروس به همراه دیگر افراد بانفوذ در واشنگتن با هم جلسههایی گذاشتند تا روشهای مقابله با ترامپ را بررسی کنند و قدرت را از او پس بگیرند.علت این جلسات از نظر شما چیست ؟ آیا آنها در این تلاش موفق خواهند بود؟
جرج سوروس به صحبت کردن در گوشی عادت کرده و این کار را از زمان بیل کلینتون میکرده است. به امید آنکه بتواند تفکرات خطرناک استثماری خود را به روسای جمهور آمریکا بقبولاند. ترامپ به سادگی به او گفت «نه» و اکنون سوروس تا آخر عمرش با ترامپ خواهد جنگید. در این کنفرانس که با نظارت سوروس تشکیل شد، اعلام کردند که برنامه صد روز اول ترامپ بسیار وحشتناک است و تمام دستاوردهای دولت اوباما از جمله تلاش برای ایجاد جامعه عدالت محور و آزاد را از بین خواهد برد. سوروس همواره با دموکراتها روابط بهتری داشته است و اگر به خواسته او باشد دموکراتها باید همیشه بر سر قدرت باشند.
این اتفاق هیچگاه نخواهد افتاد. ترامپ به کمک سفیدپوستان کارگر طبقه متوسط توانست پیروز انتخابات شود. او شاید نتواند رسانههای قدرتمند و جهتدار آمریکایی را تغییر دهد اما قطعا میتواند رسانهها را از تریبون اشخاص قدرتمندی همانند سوروس خارج کند.
4) نظر شما در رابطه با اعتراضات و نارضایتیهای سراسری اخیر در آمریکا چیست؟ تظاهرات در آمریکا آن هم در اعتراض به نتایج انتخابات، اتفاق نادری بود.
این تظاهرات اتفاقات طبیعی است که پس از پیروزی ترامپ پیش بینی میشد. ترامپ نشان داد که پول و رسانه پیروز انتخابات را مشخص نمیکند.
مردم و کارگران آمریکایی ترامپ را انتخاب کردند و به حرف رسانهها سرمایهداران گوش ندادند.ترامپ باید با نئولیبرالهایی که با حضور افرادی امثال تاچر و ریگان، غرب و آمریکا را از 1979 در بند خود اسیر کرده است، مقابله کند. نظام نئولیبرالیسم به طورمرموزی آمریکاییها را عصبانی کرده و باعث تظاهرات اخیر در این کشور شده بود.
5) صحبتهایی درباره حملات سایبری روسیه به سیستمهای انتخاباتی آمریکا از سوی روسیه و شخص پوتین مطرح شده است. برخی گفتهها حاکی است انتخابات به سود ترامپ تغییر یافته است.در این باره چه نظری دارید؟آیا این نشانه دیگری از ضعف ایالات متحده آمریکا نیست ؟
به نظر من این موضوع غیرممکن به نظر میرسد و بیشتر به اخبار دروغ شبیه است. اساسا آمریکا از همان ابتدای جنگ سرد در سال 1947 رو به فرافکنی و دروغ بستن به روسیه کرده است، همانند اتهام افشای ایمیلهای هیلاری از سوی روسیه. ترامپ رئیس جمهور منتخب وحشتناکی برای آمریکا است اما بدتر از کلینتون نیست.چگونه روسیه میتواند شرایط را برای آمریکاییها بدتر کند؟ شرایطی که خود آمریکاییها به بار آوردند.
به نظر من علت این شایعه پراکنی این است که بعضیها در آمریکا از حسنه شدن روابط آمریکا و روسیه هراس دارند. ترامپ قصد دارد مسیر اشتباه اوباما را تغییر دهد.
اوباما وعده اصلاح روند بوش را داد اما ناموفق بود.آمریکا کشوری است که از لحاظ اقتصادی و اخلاقی کاملاً فاسد است اما از لحاظ نظامی هنوز بسیار قدرتمند است. ایجاد رابطه سازنده با روسیه میتواند به نفع آمریکا باشد. آمریکا باید در مبارزه با تروریسم همپای ایران و روسیه عمل کند و نه آنکه در مقابل آنها بایستد.
ارسال نظر