«عبدالباری عطوان» تحلیلگر برجسته جهان عرب و سردبیر روزنامه فرامنطقه‌ای «رای الیوم» در مقاله‌ای در این روزنامه نوشت: کم‌سابقه است که دولت عربستان سعودی و سخنگویانش هر گونه اظهار تاسفی یا عذرخواهی برای قربانیان بمباران «هواپیماهای قاطعیتش» در یمن بکنند. آن (حکومت سعودی) این کشتار را مشروع و موجه می‌داند و هواپیماهایش برای اهداف والایی (!) یعنی بازگشت «عبدربه منصور هادی» رئیس‌جمهور فراری و مستعفی به عرصه قدرت، می‌کُشند و نابود می‌کنند. به همین دلیل ابراز «تأسف» و نه «عذرخواهی» بابت کشتار مجلس عزاداری در سالن بزرگ در صنعا اقدامی بی‌سابقه و منحصر به فرد بوده است و عمق بحرانی را نشان می‌دهد که عربستان سعودی در عرصه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در آن به‌سر می‌برد و همچنین این ابراز تاسف نشان می‌دهد که این کشور متوجه شده است که روش‌های تکبرآمیز و دست کم گرفتن دشمن دیگر فایده‌ای ندارد.

نامه‌ای، که نماینده دائم عربستان سعودی در سازمان ملل به شورای امنیت فرستاد و حاوی این ابراز تأسف بود و نیز تأکید می‌کند که این کشور به قوانین بین‌المللی حقوق بشر کاملا پایبند است و همه تدابیر ممکن را برای حمایت از غیرنظامیان اتخاذ می‌کند، اعترافی اولیه و تدریجی برای پذیرفتن مسئولیت این کشتار و تلاش برای دور زدن هرگونه طرح برای تحقیق بین‌المللی درباره آن است.

ابراز تاسف کافی نیست؛ بمباران مجلس ترحیم با هر توجیهی که باشد نه تنها در رده جنایت جنگی علیه بشریت به‌شمار می رود بلکه خروج از همه اخلاقیات جنگ و خصومت‌هاست همان‌گونه که بازتاب دهنده گرایش‌های انتقام‌جویانه و شرورانه‌ای است که به هیچ ارزش یا عرف دینی یا قبیله‌ای یا انسانی استناد نمی‌کند.

فرماندهان نظامی عربستان سعودی، که تصمیم بمباران مجلس ترحیم را اتخاذ کردند آشکارا دروغ گفتند زمانی که آنها گفتند هواپیماهای‌شان هیچ‌گونه عملیات تهاجمی در این منطقه انجام نداده‌اند. پس چه کسی غیر از عربستان هواپیماهایی دارد که از 18 ماه پیش تاکنون یمنی‌های بی‌گناه را بِی‌وقفه بمباران می‌کنند؟ ایا یمن و مدارس، بیمارستان‌ها، مزارع و مراسم‌های عروسی آن بایستی به‌طور کامل نابود شود به طوری‌که دیگر چیزی به جز مجلس عزای یک شخصیت میهنی معروف به ساز و گرایش‌های مسالمت‌آمیز باقی نمانده است که بمباران شود؟

***

قدر مسلم آن است که کسی‌ این گمراه شده‌ها یا به عبارتی بهتر این فرماندهان نظامی سعودی را گمراه کرد و به آن‌ها از همان سمی چشاند و آن زمانی بود که به آنها اطلاعاتی مبنی بر حضور «علی عبدالله صالح» رئیس‌جمهوری سابق یمن و «عبدالملک الحوثی» همپیمان وی (رهبر انصارالله) در مراسم برای تقدیم واجب تسلیت به فرزند مرحوم یعنی سرلشکر «جلال الرویشان»، وزیر کشور داد. این فرماندهان نظامی به این باور رسیدند که آنجا یک شکار ارزشمندی وجود دارد که با وجود پیامدها و واکنش‌ها به این کشتار، مستحق بمباران است.

یمنی‌ها بالفطره زیرک هستند و بعید نمی‌دانیم که افراد نفوذی را پیش فرماندهان نظامی سعودی فرستادند تا آنها را گمراه و در شر کارهای‌شان گرفتار کنند و مشکل اینجاست که این فرماندهان سعودی از تاریخ و جنگ‌های یمن و چه‌بسا غیر یمن نیز درس عیرت نمی‌گیرند به دلیل آن‌که بیشتر تصمیم‌ها و شرط‌بندی‌های اخیرشان درست از آب درنیامده‌اند و فهرست آنها نیز طولانی است.

علی عبدالله صالح مجلس ترحیمی که برای دوست و هم‌پیمان تاریخی‌اش یعنی «عبدالکریم الاریانی» برگزار شد را با حضور خود شگفت‌زده کرد و همین کار را در تظاهرات میلیونی اخیر تکرار کرد؛ امری که کار «خبرچین‌ها» را برای بازاریابی برای خبرهای‌شان درباره حضورش و چه‌بسا حضور آقای عبدالملک الحوثی نیز، که از ابتدای بحران در اماکن عمومی ظاهر نشده است، در این مجلس ترحیم در صنعا به دلیل جایگاه قبیله‌ای و سیاسی مرحوم و پسرانش، آسان کرد.

حکومت عربستان سعودی به دلیل ارتکاب این کشتار بسیاری چیزها را به لحاظ سیاسی، رسانه‌ای و نظامی و نیز ته‌مانده‌های حمایت و تایید برخی یمنی‌ها را از دست داد، حتی دولت (مستعفی) همپیمانش یعنی هادی در وضعیتی قرار گرفت که مجبور شد عاملان این کشتار را محکوم و با قربانیان و نزدیکان‌شان ابراز همدردی کند؛ اگر چه این محکومیت فاقد قدرت مطلوب بود.

این کشتار اکثریت قریب به اتفاق یمنی‎ها را بر ضد عربستان سعودی و پشت ائتلاف «انصارالله- صالح» متحد خواهد کرد؛ ائتلافی که این جنایت را فرصتی طلایی برای بسیج یمنی‌ها جهت انتقام می‌بیند و این همان چیزی است که دعوت صالح و آقای الحوثی را برای رفتن به جنوب جهت جنگ با حکومت سعودی و ارتش‌هایش تفسیر می‌کند. علاوه بر آن، آنها تاکید کردند که زنده هستند و در بمباران کشته نشد.

این جنگ، دیگر برای بازگرداندن هادی به صنعا و شکست دادن «کودتاچیان» یا «شورشیان» (ائتلاف انصارالله- صالح) نیست بلکه جنگی متفاوت و معکوس برای بی‌ثبات کردن و ناامن کردن عربستان و خاندان حاکمش شده است؛ تشدید نبردها در مرزهای عربستان و یمن در حال حاضر این روند را مورد تایید قرار می‌دهد.

اقدام ائتلاف «انصارالله- صالح» به شلیک موشک بالستیک از «صعده» برای هدف قرار دادن پایگاه هوایی «ملک فهد» - فاصله میان مبدا و مقصد موشک 500 کیلومتر است- تحولی وحشتناک در جنگ به‌شمار می‌رود و تأکید می‌کند که دشمنان عربستان سعودی چنین موشک‌هایی را در اختیار دارند که می‌توانند حتی به ریاض و «جده» و دیگر شهرهای بزرگ عربستان برسند.

درست است همان‌گونه که سخنگوی ائتلاف سعودی اعلام کرد سامانه‌های ضد موشکی «پاتریوت» این موشک را هدف قرار داده و منهدم کردند ولی خبر دادن از این حمله موشکی به «طائف»، که فقط 150 کیلومتر با «جده پایتخت» اقتصادی و نیز 70 کیلومتر با شهر «مکه» فاصله دارد، حامل پیام‌های زیادی است و تحولی بزرگ در جنگ روانی به نفع ائتلاف یمنی‌ها خوانده می‌شود.

***

موازنه‌های جنگ در یمن پس از 18 ماه تغییر کرده و به تدریج شاهد انقلاب بزرگی است ولی نه به نفع ائتلاف سعودی. اوایل ماه جاری یک کشتی جنگی اماراتی در تنگه «باب المندب» بمباران و منهدم شد، روز دوشنبه فرماندهی نظامی مرکزی ایالات متحده اعلام کرد که دو موشک از مناطق تحت کنترل انصارالله به سمت یک ناوشکن آمریکایی شلیک شدند. مهم‌تر از همه اینها، تصمیم دولت آمریکا به تعلیق هرگونه همکاری نظامی و اطلاعاتی با دولت عربستان درخصوص پرونده جنگ یمن، آن هم در اعتراض به کشتار مجلس عزاداری است.

ورود به جنگ یمن اقدامی جسورانه و خطرناک است و هزینه‌های مادی و انسانی هنگفتی دارد و ارزیابی اشتباه از قدرت دشمن و هم‌پیمانانش و تعامل با این دشمن از موضع بالا و تکبر، اشتباه بزرگی است. استفاده نکردن از میانجی‌گری بین‌المللی برای خروج آبرومندانه و کاستن از خسارت‌ها، فاجعه بزرگ دیگری است که فقدان عقل، تدبیر و دوراندیشی را نشان می‌دهد.

جنگ واقعی پیشِ‌روی چه‌بسا در یمن شدیدتر و خطرناک‌تر از همتایش در سوریه است. خدا بهتر می‌داند.