جامعه جهانی به رهبری ایالات متحده آمریکا در بیش از یک دهه گذشته بیش از 100 میلیارد دلار را برای بازسازی و نوسازی افغانستان اختصاص داده تا این کشور بتواند اقتصادش را ثابت نگهدارد درحالیکه تولید ناخالص داخلی این کشور هم رشد داشته است.

انتظارات زندگی بهتر، کاهش فقر، مسئله کودکان، وضعیت سلامت مادران، آموزش و پرورش، بازسازی و دیگر فاکتورهای توسعه اجتماعی وابسته به همین کمک‌های خارجی به افغانستان است.

اما همه این پیشرفت‌ها باتوجه به کمک‌های مالی که به افغانستان شده، درمقایسه با دیگر کشورهای در حال توسعه، بسیار آهسته بوده است.

دیپلمات نوشت: 15 سال گذشت اما هیچ نشانه‌ای از پیشرفت در افغانستان دیده نمی‌شود و براساس گزارش دیده‌بان جهانی شفافیت، افغانستان هنوز هم سومین کشور فاسد در جهان می‌باشد.

هنوز هم فقر در افغانستان چشمگیر است، زمینه آموزش به صورت چشمگیری فراهم است اما این کشور از استاندرادهای آموزشی رنج می‌برد و به خاطر پرداخت پایین حقوق با کمبود آموزگاران باتجربه رو برو است،

علاوه بر این توسعه در بخش بهداشتی،درجه خدمات بهداشتی و درآمدهای بهداشتی در این کشور هنوز هم درسطح پایینی قرار دارد.

کشاورزی بعد از تولید ناخالص داخلی این کشور دومین عامل برای پیشرفت اقتصادی افغانستان به حساب می‌رود درسال 2015 میلادی تولیدات بخش کشاورزی 2 درصد کاهش داشت.

درگیری و عدم فرصت‌های اقتصادی سبب شده که تعدادی زیادی از شهروندان افغانستان دست به فرار دسته جمعی ازاین کشور بزنند.

درحالی که چین و هند کشورهای در حال رشد هستند، اما افغانستان باوجود کمک‌های نظامی و مالی جامعه جهانی و سرمایه گذاری‌های جهانی هنوز هم در رشد توسعه عقب مانده است.

کمک‌های یاد شده به افغانستان نمی‌تواند تاثیر مثبتی بر بهبود وضعیت این کشور داشته باشد چون هنوز نهادهای دولتی افغانستان شکننده بوده، ظرفیت بررسی کمک‌های خارجی را ندارد و با یک ظرفیت ضعیف فنی مواجه است.

دیپلمات نوشت: درواقع  افغانستان هنوز آماده نیست که کمک‌های مالی جهانی را جذب و به صورت وسیع مصرف کند.

کمک‌های جامعه جهانی به افغانستان می‌تواند مفید و سازنده باشد و سرمایه‌گذاری در این کشور سبب کاهش خشونت‍‌ها و باعث کاهش فقر در افغانستان می‌شود و زمینه را برای توسعه فراهم می‌سازد.

در مجموع کمک‌های جامعه جهانی به افغانستان، ایالات متحده آمریکا بعضی کمک‌های مالی کوچک مفید به خاطر رشد توسعه اقتصاد کوچک در افغانستان کرده و دراین راستا میلیاردها دلار نیز هزینه کرده است.

هم چنین عرضه دلار خارجی در بازارهای داخلی سبب کاهش تولیدات داخلی شده وسبب جلوگیری رقابت صادرات داخلی در بازارهای این کشور شده است.

این کار سبب کاهش تقاضای بازار برای صادارت داخلی و بسته شدن بعضی شرکت‌های تجارتی شده شده، زمینه را برای افزایش قیمت بعضی لوازم در داخل افزایش داده و مردم کار خود را از دست داده و فقر را درافغانستان افزایش داده است.

افغانستان وابسته به کمک‌های بیشتری خارجی است و کمک های مالی دلاری به ویژه در بخش ساختمانی نیز بر دیگر بخش‌های کار به ویژه بخش کشاورزی تاثیرات منفی داشته است.

اکثر کشاورزان به جای کار در زمین‌های زراعتی به شهرها رجوع کرده، مشغول کار در بخش‌های ساختمانی شده‌ و به عنوان محافظ، اشپز و یا پاک کار کار می‌کنند.

هم چنین بیشتر فساد در افغانستان در بخش کمک‌های خارجی صورت گرفته و افغانستان را به یک کشور فاسد در جهان تبدیل کرده است.

موضوعی که هفته قبل «دیوید کامرون» نخست وزیر بریتانیا در نشست ضد فساد در لندن افغانستان را به صورت عجیبی فاسد خواند و درحالیکه کمک‌ها درافغانستان بدون هیچ نظارت و پاسخگویی به جیب افراد فاسد ریخته می‌شود.

کمک‌های خارجی به افغانستان نیز به دولت این کشور صدمه رسانده است.

حتی در بهترین حالت که فساد هم در افغانستان وجود نداشته باشد و تمام پول‌های کمک شده در بخش‌های بهداشتی، بازسازی، امنیت، آموزش به مصرف برسد، افغانستانی‌ها باید بتوانند از طریق این پول‌ها در یک روند دموکراتیک رهبریشان را انتخاب کنند.

اما زمانیکه این پول‌ها درست مدیریت نشوند، یک پروسه دموکراتیک را درافغانستان زیر سوال می‌برد؛ به این دلیل که سیاست مداران افغانستان بیشترین توجه‌شان را برای تهیه کمک‌های خارجی به جای اجرای کارهای سازنده برای شهروندان این کشور معطوف می‌کنند.

هم چنین کمک‌های مالی خارجی به افغانستان نه تنها ازلحاظ اقتصادی بلکه از لحاظ سیاسی نیز تاثیرات منفی داشته است.

اکثر پول‌های کمک شده جامعه جهانی به افغانستان درسطح‌های دولتداری به مصرف رسیده نه برای ایجاد بخش خصوصی کارا که بتواند زمینه کاریابی ساده را برای شهروندان این کشور فراهم سازد.

درنتیجه اکنون تمام چیزهایی که در این حکومت وحدت ملی وجود دارد از خکومت قبلی به میراث مانده و حتی بعضی افراد در این دولت درتلاش براندازی نظام هستند تا بتوانند همان ثروت و قدرت را که در بیش  از یک ونیم دهه گذشته ازطریق کمک‌های خارجی به دست اورده‌اند را حفظ کند.

این وضعیت تاثیر مستقیمی بر بی‌اعتمادی سیاسی و امنیتی در افغانستان داشته و اعتماد بخش‌های خصوصی و فعالیت‌های اقتصادی در این کشور صدمه زده است.

هیچ کشوری را درتاریخ جهانی نمی‌توان پیدا کرد که این اندازه کمک‌های خارجی را دریافت کرده باشد و هنوز هم کابل برای کمک‌های خارجی دست و پا میزند.

به عنوان مثال چین ازسال 1981 تا 2010 میلادی 680 میلیون نفر را بدون درخواست کمک‌های خارجی از زیر خط فقر بیرون کرده است.

هم چنین از نگاه عملی یک بحث اقتصادی وجود دارد که می‌گوید وابستگی به کمک‌های خارجی برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور‌های فقیر این کشور ها را در بحران اقتصادی قرار میدهد.

این وضعیت به افغانستان ثابت می‌کند که با توجه به کمک‌های مالی هنگفت مالی جامعه جهانی نتواسته یک اقتصاد باثبات را ایجاد کند.

اگر بخواهیم کمک‌های خارجی را به صورت موثر به مصرف برسانیم باید بعضی تغییرات را به وجود آورد که به صورت مستقیم و غیر مستقیم در گسترش فساد اداری نقش برجسته دارند.

کشورهای کمک کننده به افغانستان باید به جای کمک های مالی با این کشور، افغانستان را درگسترش بازارهای کار برای انکشاف باثبات کمک نمایند.

این کار می‌تواند به دولت افغانستان در بخش‌های رقابت بازار کار مانند سایر کشورهای جهان کمک کند  و زمینه را برای رشد توسعه در این کشور مهیا می‌سازد.

همچنین ایجاد یک سیستم شفاف برای جلوگیری و نظارت از فساد اداری در افغانستان می‌تواند تاثیرات مثبتی به کمک‌های خارجی به افغانستان داشته باشد.

دیپلمات نوشت: دولت افغانستان به جای قانع کردن جامعه جهانی به خاطر کمک‌های مالی بیشتر باید بر ایجاد یک استراتژی خروج از وابستگی‌های خارجی کار کنند و زمینه را برای یک اقتصاد و توسعه پایدار فراهم نماید.

چراکه مالیات دهندگان کشورهای پیشرفته برای همیشه نمی‌خواهند که پول‌های مالیاتشان به افغانستان واریز شود.