بیاعتمادی به دولت و فساد عامل اصلی اعتراضات در قزاقستان
کارشناس مسائل سیاسی قزاقستان گفت: عوامل سیاسی-اجتماعی، بیاعتمادی به دولت و فساد دولتیها در قزاقستان مردم را به خیابانها کشانده است.
از تاریخ 24 آوریل (5 اردیبهشت) سال جاری و پس از آنکه از طرف برخی مقامات قزاقستان عنوان شد که مقداری از زمینهای قزاقستان در استانهای شمال غربی این کشور به اجاره خارجیها (چینیها) در خواهد آمد، موجی از اعتراضات در شهرهای مختلف این کشور به راه افتاد.
اولین اعتراضات به علت فروش زمین به خارجیها در 24 آوریل سال جاری در شهرهای «آتیرائو»، «آکتیوبی» و «سیمی» برگزار شد.
اعتراض ساکنان جمهوری قزاقستان علیه فروش و اجاره زمین به خارجیها حتی در جشن «روز وحدت مردم قزاقستان» نیز ادامه داشت.
پس از این موضوع بود که «نورسلطان نظربایف» رئیس جمهور قزاقستان در سخنرانی روز وحدت مردم قزاقستان» از تکرار سناریوی اوکراین در این کشور هشدار داد و مردم را به خویشتنداری دعوت کرد.
با ارائه سخنان رئیس جمهور قزاقستان و همچنین با تعویق اجرای این قانون تا سال 2017 رفته رفته دامنه اعتراضات مردمی در شهرهای مختلف قزاقستان فرو کش کرد.
پس از این حوادث دفتر منطقهای خبرگزاری فارس در دوشنبه با بررسی و ارزیابی حوادث در قزاقستان سعی نمود با طرح سوالاتی از تعدادی از کارشناسان منطقهای، به ابهامات موجود پاسخ دهد.
در این قسمت، نظرات «رستم برناش اف» پرفسور دانشگاه قزاقی - آلمانی در شهر آلماتی از نظر میگذرد.
سوال: در بررسی چرایی تحولات اخیر قزاقستان، کدام عوامل دارای اهمیت بیشتری میباشد: اقتصادی یا سیاسی؟
برناش اف: در رابطه به تظاهراتهای اخیر که علیه اصلاحات قانون زمین صورت گرفت، من نمیتوانم از نظر اهمیت یک عامل را بر دیگری ترجیح دهم. چون با توجه به دوایر و گروههای که در روند اصلاح قانون زمین و همچنین اقدامات علیه تحقق آن دست دارند، عامل اقتصادی یا سیاسی جا بجا میشوند.
اما اگر بخواهیم از جمعیتی که در تظاهرات حضور یافتند، صحبت کنیم، به اعتقاد من عوامل سیاسی- اجتماعی: بیاعتمادی نسبت به دولت، احساس خستگی در برابر فعل و انفعالات مقامات و فساد آنها مردم را به میدانها کشاند. البته افت سطح زندگی مردم در پی بحران جاری اقتصادی عامل فوق را بیشتر برجسته کرد.
بدون تردید دولت ضمن اصلاح قانون زمین قبل از همه ملاحظات اقتصادی را در نظر داشت. آن عده از گروههای نخبه نیز که به هر شکلی در راه اندازی تظاهرات دست داشتند، منافع اقتصادی خود را دنبال میکنند که در نتیجه بحران و کاهش قیمت هیدروکربنها و سایر مواد خام آسیب دیدهاند. اما در متن این تحولات انگیزه رهبران گروههای قومی و ملی گرا غالبا سیاسی به نظر میرسد.
سوال: آیا دلایل بروز این تظاهرات را تنها میتوان در عوامل داخلی جستجو کرد یا منافع برخی از همسایه ها و بازیگران فرامنطقه ای (نظیر مکاتبه بین وزیر خزانه داری آمریکا و سرکنسول این کشور در آلماتی که ویکی لیکس منتشر کرد) نیز تاثیرگذار است؟
برناش اف: منافع بازیگران خارجی همیشه وجود دارد. مثلا معلوم است که شرکتهای خارجی نسبت به افزایش مهلت اجاره زمین علاقهمند میباشند و این احتمال نیز بعید نیست که آنها از انجام اصلاح قانون زمین لابی کنند. با این حال من فکر نمیکنم که این منافع بازیگران خارجی به سطح دولتهای آنها برگردد و آن فراتر از لابیگری رفته و به مداخله در امور داخلی قزاقستان تمام شود. بنابراین اشاره برخی از مقامات به وجود «نفوذ خارجی» در تحولات اخیر احتمالا به خاطر کاهش توجه به عامل داخلی است که منجر به راه افتادن تظاهرات شد، شده است.
ضمنا مکاتبهای که شما ضمن طرح سوال به آن اشاره کردید، جالب است. لینک ویکی لیکس که حاوی مکاتبه بین وزیر خزانه داری آمریکا و سرکنسل این کشور در آلماتی میباشد، از صفحه این سایت پاک شده است. یعنی امکان بررسی واقعیت داشتن و یا نداشتن این مکاتبه غیر قابل بررسی است.
این در حالی است که از تابستان سال 2015 به این طرف «مارک مودی» سرکنسل آمریکا در آلماتی میباشد. بنابراین حتی اگر این مکاتبه هم وجود داشته باشد نسبتا قدیمی خواهد بود.
به نظر من عوامل داخلی بیشتر با ضعف دولت و جامعه قزاقستان ارتباط دارد. دولت از جامعه فاصله گرفته و به نوعی خود را فراتر از مردم میداند. گذشته از آن تمام سطوح قدرت به استثنای ریاست جمهوری برای مردم چندان دارای مشروعیت بدون قید و شرط نمیباشند. همزمان جامعه به گروههای مختلف ذی نفع منشعب شده و هر یک از آنها تصور خاص خود از استقلال قزاقستان و دستور کار سیاسی را دارد.
و در نهایت مردم از امکان دفاع موثر از منافع خویش در چارچوب قانون محروم میباشند. بنابراین مجموع شرایط و انگیزههای که به آن اشاره شد منجر به نتیجهای شده است که امروز در قزاقستان مشاهده میکنیم.
سوال: با توجه به وقوع این مناقشات در مناطقی که چین در آن سرمایه گذاری کلانی به انجام رسانده است، به نظر شما تحولات اخیر روی ذهنیت قزاق ها نسبت به چین و بالعکس چه تاثیری خواهد گذاشت؟
برناش اف: اعتراضات اخیر به صورت مستقیم با بحث چین ارتباط ندارند. آنها در واقع بیشتر به مسائل داخلی کشور برگشته و ضرورت طرح ابزارهای صحیح اتخاذ و تحقق تصمیمات استراتژیک را برجسته میکنند. بیشتر نظر و منافع مردم در قبال منافع برخی از گروههای نفوذی مطرح است و پیش کشیدن موضوع چین (با در نظر گرفتن هراس سنتی) فقط بهانه برای بسیج مردم میباشد. بنابراین نگرش نسبت به چین تقریبا در قزاقستان بدون تغییر باقی مانده است.
به باور من در چین نیز وضعیت مشابهی وجود داشته و فکر نمیکنم که نگاه چین و چینیها در رابطه با تحولات اخیر نسبت به قزاقستان تغییر کند. این در حالی است که چین برای قزاقستان یکی از فاکتورهای مهم و تعیین کننده خارجی بوده و در مقابل قزاقستان برای چین فقط یکی از شرکای (غیراصلی) است که تعداد آنها بسیار بالاست.
سوال: تحولات قزاقستان روی کشورهای همسایه (به خصوص قرقیزستان و تاجیکستان) که به صورت پیمانکار چینی ها حضور دارند، چه تاثیری خواهد گذاشت؟
برناش اف: همانگونه که اشاره شد به اعتقاد من تحولات اخیر قزاقستان دارای دلایل داخلی است. این دلایل از نگاه ساختاری میتوانند با فاکتورهایی که در قرقیزستان و تاجیکستان وجود دارند (چون این کشورها هم دارای دولتها و جوامع ضعیفی میباشند) انطباق پیدا کنند. اما باز هم وقوع واکنشهای زنجیرهای در منطقه بعید به نظر میرسد. همچنین این احتمال که چین هراسی قزاقی روی روحیات مشابه در دیگر کشورهای همسایه تاثیر بگذارد، ضعیف به نظر میرسد.
سوال: اخیرا نظربایف از احتمال تکرار سناریوی اوکراین در قزاقستان هشدار داد. شما تا کجا تحقق یافتن چنین سناریویی در قزاقستان را امکان پذیر می دانید؟ آیا رئیس جمهور با بزرگنمایی موضوع می خواهد روسیه را حساس کند؟
برناش اف: سناریوی اوکراین یک پدیده چندوجهی میباشد که شامل تظاهرات تودهها، تجزیه کشور و مداخله خارجی است. از این نظر، احتمال گستردهتر و علنیتر شدن ابعاد اعتراضات بسیار زیاد است. اما با این حال برخلاف اوکراین امکان تجزیه قزاقستان بسیار محدود میباشد. همچنین دلایلی برای این انتظار که طرفهای خارجی همانند اوکراین در قزاقستان مداخله کنند، وجود ندارد.
سوال: مخالفت با «تهدید خارجی» همواره بهانه خوبی برای تقویت موقعیت گروه های ملی گرا دانسته می شود. به نظر شما تا کجا تقویت نقش این گروه ها در مرحله گذار امکان پذیر است؟ آیا تلاشی برای استفاده از آن ها در جهت اشغال کرسی ریاست جمهوری (بعد از دوره نظربایف) صورت خواهد گرفت؟
برناش اف: ایدئولوژی ملی گرایی در قزاقستان و همچنین در سایر کشورهای منطقه بسیار ناهمگن است. ملی گرایانی وجود دارند که روی جنبههای سیاسی موضوع تاکید میکنند. اینها به اصطلاح دولتمردانی میباشند که کمک به توسعه موثر قوم قزاق را وظیفه خود میدانند و به این موضوع صرفا در چارچوب سیاسی فکر میکنند.
همچنین ملی گرایانی وجود دارند که روی جنبههای تعلق قومی، فرهنگی و زبانی تاکید داشته و حفظ و توسعه فرهنگ قزاقی را رسالت خود میشمارند.
البته ملی گراهای نیز وجود دارند که به دنبال سیاسی کردن محتوای بحث قومی بوده و هویت سیاسی (یعنی قدرت) را بر مبنای تعلق قومی و زبانی قابل تصور میدانند. متاسفانه این گروه در قزاقستان از محبوبیت بیشتری برخوردار است، هر چند طی مدتهای اخیر نفوذ آنها در جامعه تا حدودی با افت مواجه شده است. از جمله موقعی در ماه آوریل و می ملی گرایان قزاقی تلاش استفاده از اعتراضات مردم برای ارتقاء جایگاه خود را انجام دادند، به نتیجه مطلوب دست نیافتند. سیاسی کردن بحث زبان توسط آنها نتوانست منجر به بسیج مردم شود.
اما با این حال تمرکز ملی گرایان روی بحث زبان به احیای به اصطلاح هراس سنتی بخشهای از جامعه قزاقی کمک کرد. چرا که هر گونه سیاست مربوط به تعیین هویت همیشه با بزرگ نمایی هراس از دیگران، احساس بیدفاعی و همچنین تقویت روحیه بیاعتمادی نسبت به هویت نژادی دیگران ارتباط دارد.
با توجه به آنکه همیشه در قزاقستان از ملی گرایان به عنوان ابزار بسیج مردم و اعمال فشار بالای مقامات کشور استفاده شده است، میتوان گفت که این گروهها همیشه در مواقع حساس و بحرانی دست به کار خواهند شد.
ارسال نظر