پایگاه اینترنتی "دیفنس وان" در این مقاله خود سعی کرده تا از دیدگاه آمریکایی‌ها نگاهی به تصمیم اخیر روسیه داشته باشد و نوشته است: همزمان با خبر شگفت‌انگیز روز دوشنبه مبنی بر اینکه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه به ارتش این کشور دستور به آغاز عقب نشینی در سوریه را داد، پوتین حقیقت این خبر را افشا کرد: "من تصور می‌کنم که اهداف تعیین شده برای وزارت دفاع ما در سوریه به طور تمام و کمال محقق شدند." 

 

این اظهارات در واقع نوعی پذیرش از سوی پوتین نیز بود. پوتین فاش کرد نیروهای روسیه برای مبارزه با تروریست‌های افراط‌گرا یا داعش به سوریه نیامده‌اند در حالی که او و دیگر مقام‌های دولت روسیه بارها از زمان آغاز عملیات نظامی خود در ماه سپتامبر در سوریه تاکید داشتند که هدفشان مبارزه با داعش و تروریست‌ها در سوریه است. 

 

داعش همچنان یک نیروی سیاسی-نظامی قدرتمند در سوریه است و کنترل بخش زیادی از اراضی را در دست داشته و ضمن جنگیدن در سوریه و عراق همچنان به جذب نیرو از سوریه می‌پردازد و دیگر تروریست‌ها را تشویق به انجام حملات تروریستی در جهان می‌کند. اکنون باید برای کسانی که اندک امیدی داشتند آشکار شده باشد که پوتین هرگز قرار نیست به ائتلاف غربی‌ها علیه داعش در سوریه بپیوندد. 

 

هدف کرملین همواره این بوده که به یک راه حل از طریق مذاکره در چارچوب مذاکرات ژنو به صورتی که به بشار اسد اجازه دهد برای مدتی در قدرت باقی مانده و روسیه نیز همچنان نفوذ کلیدی خود بر دولت سوریه را حفظ کند، دست پیدا کند. بنابراین مداخله روسیه در سوریه برای جنگ با تروریسم نبوده است. 

 

همچنین کرملین تحت کنترل پوتین به دنبال آن بود که هدف خود را با کمترین هزینه به دست آورد. سال‌ها روسیه تلاش داشت تا عمدتا از طریق دیپلماسی راهش را هموار کند اما این رویکرد موثر نبود. بنابراین ماه سپتامبر گذشته روسیه تصمیم گرفت همان راهبردی که در اوکراین جواب داد را در سوریه اجرا کند. 

 

اقدامات نظامی تاکتیکی روسیه در اوکراین موجب شد که دینامیک مذاکرات به نفع آنها درآمده و در توافقات مینسک خلاصه شود. کرملین در سوریه نیز مثل اوکراین به دنبال آن است که پیشرفت‌های نظامی را تبدیل به اهرم دیپلماتیک کند و در این راستا نشان داده که برای نجات دادن همپیمانش مداخله نظامی خواهد کرد و اراضی را مجدد باز پس می‌گیرد. 

 

این اهرم روسیه با این حال دو جهت دارد؛ حداکثر قدرت اهرم روسیه در آینده سوریه قرار است امروز همزمان با عقب نشینی نیروهایش از این کشور نمود پیدا کند. تا کنون مداخله نظامی روسیه موجب افزایش فشارها بر مخالفان سوری و حامیان آنها نظیر ترکیه، عربستان، اردن، فرانسه، انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی و خاورمیانه‌ای عضو ائتلاف 64 کشوری تحت رهبری آمریکا شده است. 

 

روسیه دولت بشار اسد را از شکست‌های نظامی که به بیشترین حد خود رسیده بودند و همچنین از یک تهدید واقعی علیه زنده ماندن و کنترلش بر اراضی سوریه نجات داد. از طرف دیگر روسیه از امروز (سه شنبه) همچنین فشار اهرم خود را بر بشار اسد نیز افزایش می‌دهد. روسیه در این مقطع با نشان دادن عقب نشینی نیروهایش از سوریه تصریح می‌کند که قرار نیست روسیه از بشار اسد حمایت نامحدود به عمل آورد. 

 

اکنون که مداخله نظامی سرسختانه روسیه غرب را مجبور به سازش در خصوص زمان کناره گیری بشار اسد کرده، بشار اسد نیز باید آماده سازش با مخالفان و ائتلاف آنها درباره یک راه حل سیاسی باشد. 

 

همچنین به نظر می‌رسد که روسیه وزنه سیاسی خود را نیز بر مذاکرات تحت رهبری سازمان ملل در ژنو اعمال کرده است. 

 

کرملین در سوریه به نسبت اوکراین خطرات و هزینه‌های بزرگتری را می‌بیند. ترکیه چند ماه پیش در ماه نوامبر یک جنگنده روسیه را سرنگون کرده و عزم خود را برای محکم ایستادن مقابل روسیه نشان داده است. در ماه ژانویه بعد از یک مورد دیگر نقض حریم هوایی ترکیه، آنکارا به روسیه از بابت تبعات هشدار داد. 

 

همچنین آمریکا و همپیمانانش نیروهای زمینی بیشتری را برای آموزش و تقویت نیروهای مخالفان سوری اعزام کرده و به عملیات‌های هوایی خود ادامه می‌دهند و این مساله احتمال تقویت شدن مخالفان سوری با گذشت زمان را افزایش می‌دهد. 

 

بنابراین اگر روسیه به مداخله خود ادامه دهد به این معنی است که با خطرات جانی و مالی بیشتری علیه نظامیان خود رو به رو خواهد شد. 

 

روسیه تاکنون تعدادی از پرسنل نظامی خود از جمله دست کم یک ژنرال را در سوریه از دست داده است. این مداخله روسیه با بیشترین احتمال هرگز قرار نبوده که بلند مدت باشد و در مواجهه با افزایش تدریجی کمک‌های آمریکا و همپمانانش به مخالفان ممکن است کوتاه مدت شده باشد. یک مساله دیگر این است که غرب در اوکراین همچنان بر موضع‌اش پافشاری می‌کند. 

 

یک امتیاز بالقوه دیگرکه برخی در کرملین ممکن است مشتاقش باشند کاهش یا برداشته شدن تحریم‌ها علیه روسیه است که به سبب مداخله این کشور در اوکراین اعمال شدند اما این مساله حتی به عنوان یک احتمال دوردست نیز از سوی واشنگتن یا صدر اعظم آلمان مد نظر قرار ندارد. 

 

یکسری سوال‌های مهم همچنان مطرح است: 

 

1- روسیه قرار است چه میزان از نیروهای نظامی خود را از سوریه خارج کرده و کدام یک از دارایی‌هایش را در سوریه حفظ کند. آیا عملیات هوایی روسیه در سوریه ادامه خواهد یافت؟ 

 

2- آیا روسیه حاضر به استقرار مجدد سربازانش در سوریه در صورت آغاز روند شکست‌های دولت سوریه خواهد بود؟ 

 

3- آیا بشار اسد و ایران حاضر به سازش خواهند شد؟ 

 

4- روسیه با چه تبعاتی در اوکراین رو به رو خواهد شد؟ 

 

ما نمی‌توانیم تنها نظاره گر بوده و واکنش نشان دهیم. ائتلاف تحت رهبری آمریکا باید از این موقعیت استفاده کند تا فشارهایش را بر بشار اسد و همپیمانانش افزایش دهد. ما باید تهدید یک مجموعه دیگر از تحریم‌های هدفمند علیه روسیه و ایران را به دلیل حمایتشان از بشار اسد روی میز قرار دهیم. 

 

ترکیه و همپیمانان ما در خاورمیانه نیز باید مثل ژاپن این مجازات‌ها را بپذیرند نه اینکه فقط آمریکا، اتحادیه اروپا و یکسری کشورهای دیگر اقدام به تامین مولفه‌های دفاعی حیاتی کنند. ما همچنین باید پیشنهاد کمک به ایجاد یک منطقه امن انسانی از طریق افزایش کمک‌های نظامی و اعلام پشتیبانی بالقوه از نیروهای مخالفان سوری را مطرح کنیم. صرف نظر از خبری که روز دوشنبه از سوی روسیه اعلام شد اکنون آمریکا و همپیمانان آن باید تضمین کنند که ما و مخالفان سوری نیز حداکثر اهرم را در ژنو داشته باشیم. ما باید از این لحظه استفاده کرده تا عقب نشینی روسیه را تشویق کرده و جلوی مداخله‌های نظامی روسیه در آینده در سوریه را گرفته و به شکلی مسئولانه اقدام به کمک به مردم سوریه کنیم.