به گزارش پارس به نقل از ایرنا، پوتین امروز دوشنبه در مصاحبه با نشریه آلمانی بیلد افزود: مردم روسیه بخوبی درک می کنند که چه وضعی جریان دارد. ناپلئون بناپارت (امپراطور فرانسه) گفته بود که عدالت نشانه حاکمیت خدا بر زمین است. معتقدم که الحاق شبه جزیره کریمه به سرزمین روسیه تصمیمی عادلانه است. 

رئیس جمهوری روسیه گفت: تصمیم دولت های غربی در مورد روسیه اشتباه بود که در حمایت از اوکراین گرفته نشد، بلکه هدف اصلی آن بازداشتن روسیه از توسعه بود.

وی ادامه داد: معتقدم که این گونه نباید اقدام می کردند و اشتباه اصلی آنها در همین نوع پاسخ بود. باید از این فرصت برای توسعه متقابل و حل و فصل مشترک مسائل فرا روی کشورهای خود استفاده کنیم.

پوتین با اذعان به تاثیرات منفی تحریم ها بر اقتصاد روسیه گفت: زیان هایی که روسیه بر اثر تحریم های غرب متحمل شده است، در وهله اول مربوط به کاهش بهای کالاهای صادراتی سنتی روسیه می شود.

وی در این زمینه به کاهش شدید بهای نفت در یک و نیم سال اخیر اشاره کرد و افزود: در این اوضاع مشکل، موارد مثبت و منفی وجود دارد که عجیب به نظر می رسد. زمانی که بهای نفت بالاست، خودداری از استفاده از درآمدهای نفتی برای مصارف جاری برایمان دشوار است. در آن شرایط محرک های برای توسعه اقتصادی بویژه در عرصه های مربوط به فناوری های پیشرفته کاهش می یابد. 

وی ادامه داد: کاهش درآمدهای نفت و گاز، اقتصاد کشور را سالمتر می کند. 

پوتین در عین حال بر آمادگی روسیه برای توافق با اتحادیه اروپا برای حل و فصل و رفع اختلافات موجود تاکید کرده گفت: این امر به شرطی خواهد بود که دو طرف بطور متقابل و یکسان معیارهای قوانین بین المللی را رعایت کنند.

پوتین در پاسخ به سوالی در مورد روابط روسیه و غرب و اینکه آیا وی دوست غرب است یا نه، گفت: روابط بین کشورها کمی متفاوت از روابط انسانها بنا می شود. من دوست یا عروس یا داماد نیستم. من رئیس جمهوری فدراسیون روسیه با 146 میلیون جمعیت هستم. افراد این کشور منافعی دارند که من موظف به دفاع از ان هستم.

وی افزود: برای بنای روابط بین کشورها باید حداقل یک شرط را رعایت کرد و آن اینکه به یکدیگر احترام گذاشت، به منافع یکدیگر توجه کرد و از اصول واحد پیروی کرد و از تغییر مکرر این منافع به سود کشور معینی خودداری ورزید.

وی به عنوان نمونه به واکنش متفاوت غرب به تعیین سرنوشت ساکنان منطقه کوزوو و کریمه اشاره کرد و افزود: این نمونه ای از سیاست معیارهای دوگانه است که غرب از آن پیروی می کند.