به گزارش پارس به نقل از  دیپلماسی ایرانی،‌ اگرچه عمده مهاجران برای حفظ زندگی خود به سوی اروپا می‌گریزند، اما در میان آنها تروریست‌ها نیز می‌توانند وارد خاک اروپا شوند.

حمله وحشیانه داعش به جمعی از مردم فرانسه نه تنها اعلان جنگ علیه این کشور، بلکه اعلان جنگ علیه کلیت غرب است. بار دیگر غرب از سوی حامیان متعصب یک ایدئولوژی مورد حمله قرار گرفته است. این افراد خود را ملزم به مبارزه با ارزش ها، سبک زندگی و جوامع و دولت های غربی می بینند. این چالش تنها محدود به مبارزه ای فرهنگی نمی شود؛ داعش نه تنها بخش هایی از خاک خاورمیانه را به عنوان حوزه سرزمینی خود معرفی کرده، بلکه با انجام عملیات تروریستی در اروپا و ایجاد وحشت و ارعاب، تلاش می کند که حیطه عملکردی خود را افزایش دهد. بیش از یک دهه و نیم است که افراط گرایان با اقدامات تروریستی خود، روند زندگی معمولی شهروندان را تغییر داده اند. ملاحظات امنیتی گسترده در فرودگاه های کشورهای غربی تنها یکی از مثال هایی است که می تواند این تغییر را نشان دهد. در این بازه زمانی، غرب تنها به اقدامات تدافعی خو کرده است اما علی رغم خواست عمومی، اقدامی در راستای نابودی دشمنان خود انجام نداده است و آنچه که رهبران غرب از آن تحت عنوان «مبارزه با ترور» یاد می کنند، بیش از آنکه اقدامی در راستای شکست دشمن باشد، در حد و اندازه های مدیریت بحران بوده است.

غرب در جنگ با تروریسم است و این جنگ نخستین بار از سوی افراط گرایان اعلام شده است، اما پاسخ غرب به آن تاکنون روشن و شفاف نبوده است. تاکنون تریلیون ها دلار برای مبارزه با تروریسم به هدر رفته است و میلیون ها نفر جان خود را در پروژه های متعدد دولت سازی از دست داده اند، اما نتیجه ای از این همه تلاش حاصل نشده است.

هم اکنون زمان آن فرا رسیده است که جوامع غربی برای مواجهه با واقعیتی که با آن روبه رو هستند، بسیج شوند. این به آن معنی است که آمریکا و متحدان آن باید نیروی زمینی خود را در خاورمیانه مستقر کنند و نه تنها به کنترل داعش بلکه به شکست کامل آن بپردازند. نیروهای غربی به کمک متحدان منطقه ای خود باید در جبهه هوایی و زمینی به مبارزه با این جنگجویان بپردازند. در شرایط حاضر، دیگر بسنده کردن به عملیات های ویژه و محدود کارساز نیست.

اقدام دیگری که باید صورت بگیرد، جلوگیری از ورود موج جدید مهاجران به اروپا است. در گام بعدی، اتحادیه اروپا باید با تصمیمی جمعی، به جهت دهی وضعیت مهاجران فعلی ساکن در اروپا بپردازد. رهبران اتحادیه اروپا باید بیش از این به ضرورت حفظ امنیت ملی توجه کنند. خطراتی که هم اکنون متوجه امنیت کشورهای اروپایی است بیشتر از آن است که بتوان به سیاست پذیرش مهاجران ادامه داد. اگرچه عمده مهاجران برای حفظ زندگی خود به سوی اروپا می گریزند، اما در میان آنها تروریست ها نیز می توانند وارد خاک اروپا شوند. اگر گزارش های اولیه از حادثه فرانسه درست باشد، حداقل یکی از عاملان انتحاری این حوادث تبعه سوریه بوده است که اخیرا از سوی مرز صربستان به اروپا وارد شده بود. برای کنترل موج مهاجران، اروپا باید به همکاری نزدیک با کشورهایی همچون اردن و ترکیه بپردازد. هم اکنون غرب در وضعیتی اضطراری قرار دارد و باید عملکرد خود را با شرایط تطبیق دهد. اروپا باید علاوه بر بستن مرزهای خود، به بررسی دقیق وضعیت حاضران در حیطه مرزهای اروپا بپردازد و افراد مشکوک را به سرعت به کشورهای خود بازگرداند.

آخرین مولفه ای که می تواند به عنوان جزئی مهم از پاسخ طولانی مدت غرب به این چالش نوظهور باشد، تقویت عزم ایدئولوژیک خود برای مقاومت است. غرب نتوانسته ارزش های بنیادین و فرهنگ خویش را به نسل های جوانتر به خوبی منتقل کند و آن را در سطح جامعه نهادینه سازد. در اروپا، پست مدرنیسم حس اجماع و اهمیت آزادی به عنوان ارزشی بنیادین را زیر سوال برده است.

جامعه ای که به لحاظ فکری خلع سلاح شده باشد و مراکز آموزشی و رسانه ای آن از تایید مستقیم اصول تمدنی بنیادین غرب سر باز می زنند، نمی توانند قوام ملی و اجتماعی لازم برای پیشروی در مبارزه با تروریسم را فراهم کنند.

این باور که ارزش های غربی به صرف ارائه آنچه که بشریت خواهان آن است می تواند اشاعه پیدا کند، نادرست است. ایده آزادی و ارزش ماهوی آن باید در همه اعصار مورد تاکید جدی قرار بگیرد. دموکراسی تجربه باارزشی است که دوام آنها در گرو انتقال ارزش های آن به نسل های بعدی است.

با هر حمله تروریستی - علی رغم همدردی هایی که در سراسر جهان صورت می گیرد- آزادی مردم غرب با القای رعب و وحشت، بیش از پیش محدود می شود. زمان آن فرا رسیده است که غرب به دشمنان خود نشان بدهد که زنجیره ترس و وحشت باید برعکس شود.