به گزارش پارس به نقل از  العالم، بخشی از زوایای پنهانی نقش عربستان و آل‌سعود در قضیه اعراب و اسرائیل، بی‌علاقه بودن سعودی‌ها در ارائه هرگونه کمک به فلسطینی‌ها و روابط پنهان آل‌سعود با صهیونیسم طی دهه‌های گذشته‌ را فاش کرده است.


 «افرایم هالوی» در ویدئویی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده می‌گوید: ما عادت کرده‌ایم سعودی‌ها را این طور بشناسیم که کاملا مخالف قدم گذاشتن یهودیان در فلسطین و در خاک عربستان هستند؛ اما کتابی که اخیرا به قلم «میخائیل کهانوف» به عنوان رساله دکترا به رشته تحریر درآمده حقایق شگفت‌آوری را درباره سیاست واقعی سعودی‌ها در قبال فلسطین از دهه سوم و چهارم قرن گذشته آورده است.


وی در این کتاب خاطرنشان می‌کند عجیب نیست که بن گوریون و موشه شرتوک در دهه سی‌ام قرن گذشته با چند مستشار ارشد سعودی در لندن به امید واهی مذاکره دیدار کردند.در این دیدار بن گوریون به «حافظ وهبه» از مستشاران ارشد که اتفاقا مصری تبار هم بود (همه مستشاران ملک ابن سعود برای جلوگیری از توطئه از اتباع غیرسعودی بودند) گفت: من مطمئنم شما می‌دانید که فقط ملک بن سعود قادر به تاثیرگذاری روی مصالحه تاریخی بین اعراب و اسرائیل است.


سعودی‌ها با داشتن منابع ثروت فراوان هرگز به اعراب فلسطینی کمک مالی و تسلیحاتی نکردند و فقط طرح‌های سازش را ارائه دادند که مهمترین آنها طرح عبدالله بود که حل و فصل نهایی جنگ فلسطین و اسرائیل را مطرح می‌کند، اما در این طرح با کمال تعجب هیچ اشاره‌ای به قضیه آوارگان فلسطینی نشده است!


هالوی خاطرنشان می‌کند این سیاست واقعی سعودی‌ها در خوش‌بینانه‌ترین حالت است. سلمان نیز گفت که سیاست عربستان در خاورمیانه در دو کلمه خلاصه می‌شود؛ امنیت و ثبات در داخل و ثبات در خارج که این همان چیزی است که نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل به دنبال آن است.


وی در ادامه می‌گوید: کهانوف در کتاب خود فاش می‌کند که در زمان جنگ جهانی دوم با دو تن از امیران سعودی که هر دو از فرزندان ملک‌بن‌سعود موسس خاندان آل سعود بودند هنگام درمان در بیمارستان هداسافی در جبل سکوبس در بیت‌المقدس دیدار کرده است.


یکی از آنها امیر منصور بود که بعدا اولین وزیر دفاع عربستان شد و دومی در یک کاغذ با سربرگ پادشاهی عربستان نامه‌ای سرشار از تشکر و احترام برای پرستاران و پزشکان بیمارستان فرستاد و آن را با نام فهد امضا کرده بود. فهد نیز در سال1985 پادشاه عربستان شد و تا سال 2002 که این منصب را به عبدالله واگذار کند در این مقام بود. قطعا هیچ یک از این دو نفر بدون موافقت صریح ملک بن سعود نمی‌توانستند به بیمارستان هداسه بروند.


در این کتاب نکات فراوانی هست که ثابت می‌کند سعودی‌ها هرگز فلسطین را حمایت مالی و تسلیحاتی نکردند زیرا ملک بن سعود تحرکات قومی فلسطینی‌ها را خطری برای ثبات منطقه می‌دانست و ملک عبدالله نیز به دنبال پایان قطعی قضیه فلسطین با به رسمیت شناختن اسرائیل است.