تصویر بیکاری در اقتصاد ایران
پس از اظهارات ۱۰ روز پیش عادل آذر، رییس مرکز آمار ایران، در مورد عبور نرخ بیکاری جوانان از منطقه «بحرانی» ، حال جزئیات جدیدی از نرخ بیکاری منتشر شده که نشان میدهد نزدیک به پنج میلیون نفر در اقتصاد ایران به صورت «پنهان و آشکار» بیکارند.
به گزارش پارس به نقل از دنیای اقتصاد- براساس تازه ترین گزارش مرکز آمار ایران، نزدیک به ۵ میلیون نفر در ایران به صورت « آشکار و پنهان» ، بیکارند. این گزارش که به تازگی در جلسه شورای عالی اشتغال ارائه شده اضافه می کند که یک میلیون و ۹۰۰ هزار نفر از شاغلین فعلی موجود در کشور، « اشتغال ناقص» دارند و به نوعی با « بیکاری پنهان» مواجه اند؛ اما اضافه کردن این افراد به تعداد بیکاران فعلی که دو میلیون و ۹۰۰ هزار نفر گزارش شده است، مجموع بیکاران موجود در اقتصاد کشور را در حال حاضر، به حدود ۸/۴ میلیون نفر می رساند.
نزدیک به ۱۰ روز پیش، عادل آذر، رییس مرکز آمار ایران در تشریح ویژگی های گزارش این مرکز در شورای عالی اشتغال، از عبور نرخ بیکاری از « منطقه بحرانی» خبر داده، اما اشاره ای به آمار و ارقام تازه از نرخ بیکاری و برآورد اشتغال ایجاد شده در سال های گذشته نداشت. حال و با گذشت ۱۰ روز، هفته نامه « تجارت فردا» جزئیات این گزارش را منتشر کرده است.
بیکاری جوانان
براساس گزارشی که مرکز آمار ایران تهیه و ارائه کرده، نرخ بیکاری جوانان بین ۱۵ تا ۲۴ ساله در حال حاضر معادل ۲۷ درصد شده و نرخ بیکاری جوانان بین ۱۵تا ۲۹ سال نیز به رقم ۲۶ درصد رسیده است. علاوه بر اینکه این آمارها گویای وضعیت نامطلوب بیکاری جوانان است، خود شاخص « نسبت بیکاری کل به بیکاری جوانان» نیز گویای بخشی از ابعاد چالش فعلی است. این نسبت با احتساب نرخ ۲۶ درصدی نیز به عنوان نرخ بیکاری جوانان، عددی بالای عدد ۲ را به دست می دهد. هرچند براساس محاسبات انجام شده، این نسبت در سال ۱۳۹۱ نیز به میزان اندکی از عدد ۲ عبور کرده و در آستانه منطقه بحران قرار گرفته بود.
این آمار وقتی جالب توجه می شود که ارقام مربوط به رشد جمعیت کشور، در ۲ دهه ۶۰ و ۷۰ مورد بررسی قرار گیرد. چنانکه بیشترین نرخ رشد جمعیت کشور، در دهه ۶۰ و نیمه نخست دهه ۷۰ رخ داده است؛ آمار نشان می دهد در سال های منتهی به ۱۳۷۰، نرخ رشد جمعیت در ایران به بیشترین حد تاریخی خود در یک دهه رسیده است و در فاصله سال های ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵، متوسط نرخ رشد سالانه جمعیت در کشور به میزان ۹/۳ درصد رسیده بود. حال آنکه در فاصله سال های ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۰ نیز متوسط نرخ رشد سالانه جمعیت در حدود ۵/۲ درصد گزارش شده است، اما از سال های ابتدایی دهه هفتاد و گویا به واسطه سیاست های کنترل جمعیتی، این نرخ
تعدیل شد و هم اکنون به حدود ۳/۱ درصد رسیده است. نکته مهم اینجا است که متولدین سال های با بیشترین رشد جمعیت (تا ۱۳۶۵) هم اکنون متقاضیان اصلی بازار کار در ایران هستند. در اصل نقطه اصلی ورود این افراد به بازار کار، همزمان با روی کار آمدن دولت نهم در سال ۱۳۸۴ شد که وضعیت تولید و اشتغال، مسیر کاهشی خود را آغاز می کرد.
به عنوان مثال، بیشترین متولدین در یک سال، در تاریخ جمعیتی کشور، مربوط به متولدین سال ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ بوده که در هر یک از این سال ها، بیش از ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر تولد ثبت شد. این افراد در سال ۱۳۸۴، حدودا به ۲۴ و ۲۵ سالگی رسیده بودند، یعنی سنی که معمولا با اتمام تحصیلات دانشگاهی (و برای پسران اتمام دوره سربازی) تقاضا برای کار آغاز می شود تا هشت سال بعد یعنی سال ۱۳۹۲، نیز اوضاع از لحاظ ورود نیروی کار تقریبا به همین منوال بود. چرا که تا سال ۱۳۶۵، تعداد ولادت های ثبت شده بالای ۲ میلیون نفر بود. این موضوع به معنای ورود تعداد بسیار زیادی جویای کار به اقتصاد کشور در چند سال
گذشته است که بخش زیادی از آنها اصلا وارد « جمعیت فعال» نشده اند و به همین دلیل در محاسبات « نرخ بیکاری» وارد نمی شوند. یعنی همه بسترهای اصلی اشتغال در اقتصاد ایران باید در همین سال ها ساخته می شد و با عبور « پیک» جمعیتی فعلی از بازار کار، ورود جوانان جویای کار نیز کمتر و کمتر خواهد شد. این در حالی است که نتیجه سیاست های اقتصادی این سال ها در سال های آینده، جمعیت زیادی از افراد بیکار و بالای رده های سنی جوانی (مثلا بین ۳۵ تا ۴۰ ساله) خواهد بود که با مدرک تحصیلی دانشگاهی، مهارت شغلی خاصی ندارند و تعامل با آنها برای بازار کار، از وضعیت فعلی نیز دشوارتر
به نظر می رسد.
جزئیات گزارش اشتغال
در آمارهای بیکاری، کل جمعیت کشور به دو دسته، یکی « جمعیت فعال» و دیگری « جمعیت غیرفعال» تقسیم می شود. جمعیت فعال شامل نیروی کار کشور است که می تواند در حال حاضر « شاغل» یا « بیکار» باشد. جمعیت غیرفعال اما آن بخش از جمعیت است که در حال حاضر شغلی ندارد اما به هر دلیلی، به دنبال شغل نیست. طبق استاندارد آمارگیری اشتغال که یک استاندارد جهانی است، چنین فردی را نمی توان « بیکار» محسوب کرد.
اما بحث های فعلی در مورد افرادی است که واقعا نمی توان به دلیل شغلشان، آنها را « شاغل» در نظر گرفت. به عنوان مثال کسی که دو ساعت در هفته کار دارد، بر اساس شیوه استاندارد فعلی، « شاغل» است و « بیکار» نیست. تا پیش از سال ۱۳۸۵، آمارگیری از نیروی کار با استفاده از این شیوه انجام می شد که مبنای محاسبه اشتغال در آن، « حداقل دو روز کار در هفته» بود. اما از این سال به بعد، شیوه محاسبات تغییر کرد و مبنای محاسبات به جای دو روز کار در هفته قبلی، « حداقل یک ساعت کار در هفته» شد. البته مسوولان مرکز آمار می گویند این شیوه برای مطابقت با استانداردهای جهانی عوض شد و طرح این تغییر نیز در سال ۱۳۸۳ یعنی اواخر دولت اصلاحات به تصویب رسید. با این حال این تغییر در شیوه آمارگیری، باعث شد که نرخ بیکاری با کاهش از سال ۱۳۸۵ به بعد روبه رو شود. به تازگی رییس مرکز آمار گفته است « در صورتی که افراد دارای کمتر از ۸ ساعت کار در هفته به آمار بیکاری موجود اضافه شوند، حدود « نیم درصد» به نرخ بیکاری کل اضافه می شود» . به گفته او، حتی در صورتی هم که افراد دارای کار کمتر از ۱۶ ساعت در هفته به آمار فعلی بیکاران اضافه شوند، این نرخ تقریبا « یک درصد» بیشتر خواهد شد. این در حالی است که بر اساس بررسی هایی که با استفاده از داده های جدید و منتشرنشده مرکز آمار صورت گرفته « اضافه کردن این تعداد بیکاران، به میزان بیشتری به نرخ بیکاری موجود اضافه خواهد کرد. »
بر اساس آمارهای موجود، در حال حاضر جمعیت کشور بیش از ۷۵ میلیون نفر و جمعیت فعال نیز، بیش از ۲۴ میلیون نفر است. برای محاسبه نرخ بیکاری باید تعداد افراد بیکار را به تعداد جمعیت فعال تقسیم کرد.
گزارش جدید مرکز آمار حاکی از این است که تقریبا نیم میلیون نفر از جمعیت شاغل کشور، شغلی با کمتر از ۱۶ ساعت کار در هفته دارند، در صورتی که این تعداد بر عدد کل جمعیت فعال یعنی حدود ۲۴ میلیون تقسیم شود، رقمی که به دست می آید در حدود ۲ درصد از نرخ اشتغال فعلی کاسته شده و به همین میزان، یعنی ۲ درصد به نرخ بیکاری کنونی اضافه می شود. این عدد بیشتر از میزان یک درصدی است که رییس مرکز آمار آن را اعلام کرده بود. وی گفته بود این تغییر نرخ بیکاری ۲/۱۲ درصدی فعلی را تا عدد ۲/۱۳ درصد بالا خواهد برد، در صورتی که فقط اضافه کردن همین مقدار، باعث می شود نرخ بیکاری در کشور معادل با ۲/۱۴
درصد شود.
بیکاری پنهان: بیکاران و همسایگان
در گزارش مرکز آمار میزان افراد دارای اشتغال ناقص، در حدود چهار برابر این نیم میلیون نفر و در حدود ۹/۱ میلیون نفر عنوان شده است، چرا که در این گزارش، یک گروه دیگر نیز علاوه بر گروه « شاغلان با کار کمتر از ۱۶ ساعت» وجود دارد که این گزارش آنها را تحت عنوان « سایر اشتغال ناقص» رده بندی کرده است. این در حالی است که اگر کل این افراد، یعنی کل افراد دارای اشتغال ناقص به آمار بیکاران فعلی اضافه شود، رقم بیکاران در حدود ۸/۴ میلیون نفر و نرخ بیکاری در حدود ۱/۲۰ درصد خواهد بود. البته خود گزارش مرکز آمار نیز، علاوه بر رقم بیکاران موجود که در محاسبه نرخ بیکاری ۲/۱۲
درصدی مورد محاسبه قرار گرفته، دو رقم دیگر را برای بیکاران ذکر کرده است: « بیکاران و همسایگان نزدیک» و « بیکاران و همسایگان دور» . به گفته مرکز آمار، در حال حاضر از کل جمعیت حدودا ۲۱ میلیون نفری شاغلان، حدودا ۹۰۰ هزار نفر هستند که با یک « تقریب نزدیک» ، بیکار محسوب می شوند و تعداد دو میلیون و ۶۰۰ هزار نفر را نیز می توان با یک تقریب دور، شاغل محسوب کرد.
در صورتی که افراد شاغلی که با « تقریب نزدیکی» بیکار هستند بیکار محسوب شوند، نرخ بیکاری معادل ۸/۱۵ درصد به دست می آید. حالت دوم نیز زمانی است که شاغلانی را که اشتغال ناقص دارند و با « تقریب نسبتا دوری» بیکار هستند، بیکار به شمار آوریم در این صورت نرخ بیکاری معادل ۹/۲۲ درصد محاسبه خواهد شد.
نیروی کار گمشده
بر اساس آمارها و در فاصله سال های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰، با وجود افزایش حدودا سه میلیون و ۷۰۰ هزار نفری جمعیت در سن اشتغال، تنها در حدود ۶۰۰ هزار نفر به جمعیت فعال افزوده شده و در مقابل، شمار جمعیت غیرفعال، بیش از ۳ میلیون نفر افزایش یافته است. این افزایش در عرض پنج سال رخ داده و در صورتی که روند کل هشت سال اخیر به این شکل باشد، می توان گفت از سال ۱۳۸۴ به بعد، در حدود ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر به این جمعیت غیرفعال افزوده شده است.
با توجه به اینکه این افراد در سال های آینده فارغ التحصیل می شوند، می توان جمعیت بیکاران « بالقوه» فعلی یا بیکاران آینده را در حدود ۷ میلیون نفر و جمعیت نیروی کار را در حدود ۲۹ میلیون نفر تخمین زد. در این صورت، نرخ بیکاری « واقعی» موجود کشور یا نرخ بیکاری سال های پیش رو، در حدود ۲۴ درصد محاسبه خواهد شد.
ارسال نظر