به گزارش پارس به نقل از دنیای اقتصاد، معاون وزیر راه وشهرسازی با رونمایی از آنچه قرار است در بسته جدید دولت برای بافت های فرسوده گنجانده شود، گفت: در این دوره خطوط قرمز گذشته در حیطه تعامل دولت با شهرداری ها در حوزه نوسازی بافت فرسوده کنار گذاشته می شود و نقش دولت در سه محور شامل حمایت از بخش خصوصی به جای دخالت مستقیم و اجرایی در پروژه ها، حمایت از شهرداری ها برای مدیریت اجرایی و همچنین تسهیل گری روابط تعریف خواهد شد. در اولویت بودن توسعه درونی شهرها به جای توسعه متصل یا منفصل و همچنین طراحی روش های متنوع تامین مالی پروژه های نوسازی از جمله برنامه های جدید دولت برای بافت فرسوده کشور است.

 

محمد سعید ایزدی، در گفت وگو با « دنیای اقتصاد» ، سه محور اساسی را در این زمینه مورد تاکید قرار داد که برمبنای آن با تغییر نگرش ها و رویکردها در حوزه نوسازی و بهسازی، ضرورت ساماندهی و بهبود روابط فی مابین دولت و شهرداری و همچنین تعریف مشوق ها و بسته های حمایتی جدید در نوسازی بافت های فرسوده، مهم ترین ماموریت های دولت در دور تازه مدیریت نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده شهری است.
کیفی سازی واحدهای مسکونی تازه احداث، در بافت های فرسوده، تاکید ویژه ای است که از سوی معاون وزیر به عنوان سر فصل برنامه های کاری در دوره تازه مدیریتی در این حوزه مورد توجه قرار دارد.


متن گفت وگو با وی را در زیر بخوانید:


عملکرد نوسازی بافت های فرسوده در کشور به خصوص در چهارسال اخیر را چطور ارزیابی می کنید؟
در حوزه عمران و بهسازی شهری کارهای مختلفی انجام شده است که به طور عمده می توان در ۲ حوزه اقدامات اجرایی و حوزه برنامه ریزی تقسیم شوند. اقدامات اجرایی مجموعه وسیعی از پروژه ها را تشکیل می دهد که به شکل مستقیم یا مشارکتی در حال اجرا هستند. تلاش بر این بوده که زمینه های لازم در قالب برنامه های اطلاع رسانی، فرهنگ سازی، ابزارسازی و سایر اقداماتی که زمینه را برای حضور مردم فراهم می کند مهیا شود، اما نقدی که بر این اقدام می توان وارد کرد این است که حجم عملیات اجرایی به حدی شرکت ها و دست اندرکاران این حوزه در دولت را درگیر اقدامات جاری نموده که امکان تحقق ماموریت اصلی مشتمل بر سیاست گذاری و تسهیل گری را از مجموعه سلب کرده است.


دولت در طول سال های گذشته نتوانسته نقش اصلی خود را در حوزه بافت های فرسوده که همانا نقش سیاست گذاری و حاکمیتی در این عرصه است، به خصوص در حوزه تسهیل گری و نظارت، به درستی ایفا کند. به نظر می رسد که دولت باید شدیدا از این امر پرهیز کند و تلاش ما هم در حال حاضر در سیاست گذاری های مربوط به بافت فرسوده و در سایر حوزه ها همین است.


سیاست درست تحت عنوان بسترسازی با مجموعه اقدامات نرم افزاری تعریف می شود و باید به اندازه ای تقویت شود که بتواند بر مجموعه اقدامات سخت افزاری غالب شود. اقدامات سخت افزاری که عمدتا با رویکرد محرک توسعه انجام می شود صرفا باید تلاشی باشد برای راه اندازی جریان نوسازی نه درگیر کردن دولت در این فرآیند. با این وجود، واقعیت آن است که ما در طول سال های گذشته نقش رقیب بخش خصوصی و رقیب دستگاه ها و نهادهایی بوده ایم که در این حوزه فعالیت می کنند. این در حالی است که دولت باید تصدی خود را واگذار کند و از این طریق هم نهادهای بخش خصوصی را تقویت کند و هم با کم کردن حجم فعالیت های اجرایی به ایفای نقش اصلی خود در این حوزه بپردازد.


در این زمینه، برنامه ای هم دارید؟


در این راستا، ما سه محور را در برنامه کوتاه مدت خود قرار داده ایم: اولین تاکید ما، پرهیز از ورود به پروژه های بزرگ مقیاس و دخالت مستقیم توسط دولت است. ما به هیچ عنوان نمی خواهیم درگیر پروژه هایی شویم که به بخش خصوصی با هماهنگی مدیریت شهری و شهرداری ها سوق داده می شود و به دلیل ساختار اجرایی، منابع مالی و درگیری های اجرایی دولت را از وظیفه اصلی اش غافل می کند.
در محور دوم باید به سمت ایجاد فضای جدید و تعاملی با شهرداری ها برویم؛ یعنی امری که شاید باز هم در گذشته مقداری کمرنگ بوده و خط قرمزهایی وجود داشته که این فضای تعاملی ایجاد نشده است. به نظر می رسد که نقش دولت یک نقش حمایتی از شهرداری باید باشد. شهرداری ها محور مدیریت اجرایی پروژه های بهسازی و نوسازی شهرها هستند.


باید به این سوال پاسخ دهیم که ما چقدر از شهرداری ها حمایت کرده ایم؟ آیا آن نقشی که دولت باید در حکم تسهیلگر اقدامات را در این حوزه در مقابل شهرداری داشته باشد اعمال کرده ایم؟


سومین محور ایجاد هماهنگی بین بخشی است، با توجه به ماهیت فرابخشی جریان نوسازی باید هماهنگی لازم بین دستگاه ها و نهادهای ذی ربط ایجاد شود. در واقع در سه گام، نقش تسهیلگری و نظارت دولت را تقویت کنیم. مدیریت اجرا بر عهده شهرداری و اجرا بر عهده بخش خصوصی باید در حوزه نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده قدم برداریم.


احتمال افزایش مساحت بافت های فرسوده در کل کشور وجود دارد؟


تجدید نظر در سه شاخص فرسودگی در محدوده بافت های فرسوده در دستور کار قرار گرفته است. به این علت که حتی با در نظر گرفتن سه شاخص ریزدانگی، ناپایداری و نفوذناپذیری به عنوان مهم ترین شاخصه های بافت فرسوده می بینیم که در واقع این سه نیز نسبت به یکدیگر وزن یکسانی ندارند، در حالی که ناپایداری یکی از مهم ترین و پرمعضل ترین شاخص ها نسبت به ۲ شاخص دیگر است. آن چیزی که جان و مال مردم را تهدید می کند ناپایداری است. بعد از تجدیدنظر در این شاخصه ها مساحت واقعی بافت فرسوده مشخص می شود.
در یکی دو سال گذشته حجم ساخت وساز و نوسازی در بافت های فرسوده برخی شهرها از شدت سال های قبل فاصله گرفت، علت چه بود؟


علت رشد منفی نوسازی در برخی استان ها این است که در بحث تامین مالی نوسازی بافت های فرسوده، خود را محدود به یک روش و یک مدل کرده ایم و آن اعطای وام نوسازی است. این در حالی است که ما هیچ تلاشی برای خلق روش های تازه برای حمایت از مردم در نوسازی بافت های فرسوده به عمل نیاورده ایم. به تبع زمانی که این جریان به دولت وصل است دولت هم به تبعیت از شرایط عمومی حاکم بر جامعه در برخی موارد با کاهش حمایت ها رو به رو می شود. بنابراین ما باید به دنبال راه های جایگزین برای حمایت از مردم در بافت فرسوده باشیم و این کاری نیست که دولت به تنهایی قادر به انجام آن باشد.


بلکه باید در این فرآیند از مشارکت بخش خصوصی بهره مند شویم. اینکه ما چطور می توانیم از منابع داخلی خود برای مردم تسهیلات ایجاد کنیم؟ چه طور می توانیم بورس را وارد این فرآیند کنیم؟ چطور می توانیم از صندوق های دارای مجوز استفاده کنیم؟ این در حالی است که ما در عرصه حمایت از مردم در حوزه بافت های فرسوده تنها به سراغ یک راه حل ثابت رفته ایم.
بنابراین در این راستا ما تلاش خود را می کنیم که در آینده ای نزدیک، بسته های جدید حمایت از نوسازی بافت های فرسوده را معرفی و اعمال کنیم.


مهم ترین الزامات نوسازی در بافت های فرسوده شهری در حال حاضر از نگاه شما چیست؟


در وهله اول باید به اصلاح رویکردها در این حوزه اقدام کنیم. از توجه صرف کالبدی به سمت توجه به ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برویم. اگر نتوانیم این رویکردها را اصلاح کنیم نمی توانیم پاسخگوی نیازها و درخواست های شهروندان ساکن در محدوده بافت فرسوده باشیم. دوم ایجاد شرایطی برای هماهنگی بین دستگاه های مرتبط با نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده و همکاری های بین بخشی و فرابخشی است. در این راستا، ما سه ماه فرصت داریم سند ملی نوسازی و بهسازی شهری را با اصلاحات به دولت تقدیم کنیم و بتوانیم شرایط و بسترهای نهادی، حقوقی و ابزارها را فراهم کنیم تا بتوانیم تغییرات لازم را در این حوزه به عمل آوریم.


در آن سند پیش بینی شده است که ستادی ایجاد شود تا هماهنگی های لازم بخشی و فرابخشی بین دستگاه ها و نهادهای مرتبط به بهترین نحو ایجاد شود. به نظر من این هماهنگی ها است که باید بین دستگاه های مختلف درگیر در فرآیند بهسازی و نوسازی شهری صورت بگیرد و در بخش سوم هم می توان گفت تعریف بسته های تشویقی است که باید به شکل واقعی و عملی وابسته به منابع پایداری باشد که بتواند ادامه پیدا کند و مردم را به ورود به عرصه نوسازی بافت های فرسوده تشویق کند.


مدیران شهری در دولت قبل همیشه از عدم تحقق تسهیلات نوسازی که دولت باید به بافت فرسوده شهر تهران اختصاص می داد گلایه داشتند، آیا قبول دارید که مسکن مهر حجم قابل توجهی از تسهیلاتی را که باید به نوسازی بافت های فرسوده اختصاص می یافت بلعید؟


من فکر می کنم تسهیلاتی که به سمت بافت فرسوده رفته به نوبه خود کم مشکل ترین شیوه اجرای پروژه های بهسازی و نوسازی بوده است. دولت همین الان هم نسبت به این موضوع واقف است البته مرزبندی هایی بین تسهیلات و اولویت های تخصیص وجود داشته و من نیز این موضوع را تایید می کنم، ولی جدا از تمایلاتی که بر این روند تاثیر گذاشت همه به این جمع بندی رسیدند که استفاده از تسهیلاتی که در عرصه بافت های فرسوده به فرآیند نوسازی کمک کند کار درستی است فقط باید دید حجم و کمیت و کیفیت آن به چه صورتی بوده است.
نکته دوم اینکه شهرداری نباید فکر کند که تنها کمک دولت به عرصه بافت فرسوده وام آن هم با شرایط گذشته است. به عقیده من در یک هم اندیشی مشترک می توانیم به این نتیجه برسیم که ابعاد مختلفی که دولت باید در عرصه نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده از شهرداری حمایت کند این پتانسیل ها هم وجود دارد. اما الان می بینیم که پشتوانه های حمایتی از شهرداری فقط محدود شده به تسهیلات که این تسهیلات هم با تغییر اولویت ها دچار نوسان می شود. مثلا زمانی که مسکن مهر در اولویت قرار می گیرد به سمت مسکن مهر می رود و موقعی که منابع کاهش پیدا می کند این تسهیلات هم کاهش می یابد.


من نیز با این موضوع موافقم که به رغم تلاش های مدیران سابق دولتی و مدیران شهرداری، تعامل مناسبی بین دولت و شهرداری در حوزه بافت های فرسوده صورت نگرفته و این تعامل در شهر تهران که همیشه برای سایر شهرها به نوعی الگو محسوب شده به شکل درستی اتفاق نیفتاده و باید این روابط اصلاح شوند.

برای تقویت و تسهیل تعامل با شهرداری برنامه ای دارید؟


بله، تاکنون جلساتی با مدیران نوسازی شهر تهران برگزار کرده ایم و قراری با آنها داریم که با تشکیل کارگروه های تخصصی، این تعامل را حفظ کنیم و از آنها خواسته ایم در این جلسات مسائل و مشکلات خود را بازگو کنند تا بتوانیم به این جمع بندی برسیم که در نقش دولت می توانیم چه بسته های حمایتی را در ارتباط با شهرداری تعریف و اعمال کنیم. به عقیده من در عرصه تعامل با نهادهای مدیریت شهری تهران در حال ورود به یک فضای جدید هستیم که هم برنامه ریزی شده است و هم براساس اولویت ها به آنها ورود می کنیم. در نهایت فکر می کنم این همکاری و همیاری میان دولت و شهرداری اتفاق تازه ای است که نتایج بسیار خوبی را در عرصه نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده به همراه خواهد داشت.


مسیر بانکی تسهیلات برای نوسازی بافت های فرسوده، الان روان است؟


مقداری روند وام ها به تبع در کل و نه تنها در حوزه بافت های فرسوده دچار کندی هایی شده بود که تلاش کردیم با مکاتباتی که انجام دادیم به خصوص با حمایت مقام عالی وزارت این روند را تسهیل کنیم و خوشبختانه تا حد قابل قبولی تسهیلات نوسازی را هم در تهران و هم در سایر شهرها در اختیار ما قرار دادند و ما این تسهیلات را به واحدهایی که در نوبت تسهیلات بودند و به ما معرفی شده بودند تزریق کردیم.


الان هم تلاش ما بر این است که بتوانیم بافت فرسوده را که عملکرد مثبتی در لیست تلاش های دولت در حوزه مسکن تاکنون داشته، ارتقا دهیم. به خصوص در زمینه اعطای تسهیلات که تلاش ما این است با تشویق و رایزنی با بانک های عامل فرآیند اعطای تسهیلات به بافت فرسوده را تسهیل و تسریع کنیم.
با توجه به اینکه هر کدام از معاونت های وزارت راه و شهرسازی ماموریت ویژه ای برای حوزه مدیریتی خود دارند، ماموریت ویژه شما برای بافت فرسوده چیست؟


ماموریت ویژه دولت در عرصه بافت های فرسوده، بحث کیفیت بخشی به محیط شهری با تاکید بر نقش فعال شهروندان است. باید تلاش کنیم راه ها و شیوه هایی را پیدا کنیم که بتوانیم کیفیت زندگی را در محیط شهری ارتقا دهیم.


به عنوان مثال، قصد داریم در آینده نزدیک رویدادی را در قالب یک جشنواره بزرگ سالانه برنامه ریزی کنیم که در آن تلاش بر معرفی گروه ها و اقدامات برتر در حوزه بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری است.
از ابعاد نرم افزاری تلاش ما بیشتر معطوف به فرهنگ سازی و ایجاد بسترهای فرهنگی برای نوسازی و بهبود فضای شهری است و از جنبه عملیاتی هم سعی می کنیم با تعریف و اجرای پروژه های الگو در این مسیر اقدامات مثبتی انجام دهیم. ما در صدد هستیم این بار در اجرای پروژه های الگو، کیفیت ها را در اشکال واقعی به مردم نشان دهیم و آن کیفیت ها را به نحوی طراحی کنیم که قابل تعمیم باشد. وقتی مردم می بینند کیفیتی متناسب با شرایط آنها بروز و ظهور پیدا کرده، خودشان آن را ادامه می دهند. این تجربه ای است که در دنیا هم ثابت شده است و جای تردید در آن وجود ندارد. بنابراین تمام تلاش ما بر ارتقای کیفیت محیط شهری است با تاکید بر اصل حقوق شهروندی.


نوسازی بافت های فرسوده در جایگاه چندم اولویت های وزیر راه و شهرسازی برای بخش مسکن قرار دارد و نظر وزیر در این حوزه چیست؟


همان طور که می دانید بنیان شرکت مادرتخصصی عمران و بهسازی شهری ایران در دوره قبلی وزارت آقای دکتر آخوندی در وزارت مسکن و شهرسازی وقت، گذاشته شد.
این هم به خاطر نگاه ویژه وزیر به توسعه درونی شهرها در کنار دو شکل دیگر توسعه یعنی توسعه متصل و توسعه بیرونی بود. توسعه متصل فعالیتی است که در حال حاضر از سوی سازمان ملی زمین و مسکن و سایر دستگاه های مرتبط انجام می شود که در آن بر مبنای طرح جامع شهرها و در قالب طرح های آماده سازی زمین گسترش تدریجی شهرها مورد بررسی و اجرا قرار می گیرد. توسعه بیرونی هم که همان بحث شهرهای جدید و گسترش این شهرها است.


اما توسعه درونی امری بود که در طول سال های گذشته مورد غفلت واقع شده بود وزیر راه و شهرسازی در سال ۷۵ با تاسیس این شرکت تلاش کرد فضای مدیریتی را ایجاد کند که بتوان برای این نوع توسعه برنامه ریزی صورت گیرد. تاکید وی در این عرصه هم ایجاد یک فضای متعادل بین این سه نوع توسعه است که باید توسط شورای عالی شهرسازی و معماری تبیین و تدوین شود.


اما باید این نقد را هم پذیرفت که تاکنون فضای متعادل و همگنی بین این سه شکل توسعه شهری صورت نگرفته است به عنوان مثال نباید در شهری که هنوز ظرفیت و پتانسیل و نیاز به توسعه درونی دارد تمام تلاش ها و تسهیلات را به سمت توسعه های بیرونی هدایت کنیم. من فکر می کنم که هر سه عرصه توسعه شهری جایگاه ویژه خود را دارند، اما تجربه دنیا نشان داده است سیاست های توسعه درونی باید در اولویت قرار گیرد و در دنیا این شکل توسعه در اولویت قرار دارد.


در واقع ما نیاز به یک رنسانس شهری داریم که این رنسانس شهری حکم می کند ما در برنامه ریزی ها و اولویت های خود در حوزه توسعه شهری تجدید نظر بکنیم. در دنیا دیگر تردیدی وجود ندارد که توسعه درونی در اولویت قرار دارد و هر چند مخالف دو شیوه دیگر توسعه شهری نیستیم، اما به نظر می رسد که باید برای حفظ منابع و ایجاد سرزندگی در قلب شهرها و حفاظت از میراث شهری بحث نوسازی و بهسازی شهری در اولویت باشد. وزیر راه و شهرسازی هم بارها بر ضرورت ایجاد تحول در حوزه توسعه درونی شهرها تاکید کرده است و به این امر توجه ویژه دارد.


در بافت فرسوده، مشکل اصلی، چالش حقوقی تملک پلاک های ریز دانه است، راهکار حل این موضوع چیست؟
الان سیاست ما در این زمینه هم متفاوت است. سیاست ما در این عرصه این است که ابزارهای لازم را فراهم کنیم تا مردم در این عرصه خودشان وارد شده و خودشان عامل نوسازی باشند. ما نمی خواهیم زمین ها را از مردم بگیریم و نمی خواهیم مالکیت آنها را سلب کنیم، بلکه بر عکس در صدد هستیم حقوقی که مردم دارند را به آنها بازگردانیم و آنها را به ورود به این عرصه تشویق کنیم. بنابراین اساسا به دنبال فراهم کردن ابزارهای حقوقی برای اینکه راحت تر بتوانیم بافت فرسوده را تملک کنیم نیستیم، بلکه در صدد هستیم ابزارهای حقوقی را به منظور تسهیل فعالیت مردم و بخش خصوصی در عرصه نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده به کار بگیریم. ما معتقدیم که اخراج ساکنان بافت های فرسوده از خانه های خود کاری اشتباه است و باید این را به عنوان یک اصل در فعالیت های خود ملاک عمل قرار دهیم. باید شرایطی را فراهم کنیم که شهروندان توانمند شوند و بتوانند از طریق مشارکت با بخش خصوصی به عرصه نوسازی بافت های فرسوده و محیط شهری زندگی خود وارد شوند.