به گزارش پارس به نقل از روابط عمومی بانک مرکزی، جناب آقای بهمنی رئیس کل سابق بانک مرکزی، در واکنش به انتقادات از وضعیت اقتصادی کشور و مشکلات گوناگونی که دولت یازدهم در حوزه اقتصادی با آن روبروست، در گفتگویی در مورخ ۳۰ مهر ماه ادعا نموده اند: « اصلاً خزانه خالی نیست و اتفاقاً این حساب پر بوده و دولت را با ۱۰۰ میلیارد دلار ذخیره ارزی تحویل دادیم» .

در ادامه ایشان به کاهش بدهی های خارجی کشور در دولت دهم اشاره کرده و موضوع بدهی های بالای دولت قبل را نیز بطور تلویحی رد کردند.

در ارتباط با این اظهارات، نکات زیر جهت تنویر افکار عمومی ذکر می گردد:

۱-در نهایت تعجب رئیس کل محترم سابق بانک مرکزی، دچار خلط دو مفهوم کاملاً روشن خزانه دولت و ذخایر ارزی بانک مرکزی گردیده، نهاد « دولت» را در بانک مرکزی خلاصه کرده و از منظر مسئولیت سابق خود طرح دیدگاه کرده اند. این در حالی است که « دولت» و عملکرد آن به مفهوم عام کلمه، به مراتب فراگیرتر از حوزه وظایف بانک مرکزی بوده و مراد از آن، نتیجه عملیات مالی دولت است.

یادآور می شود خزانه دولت – که نهادی زیر مجموعه وزارت امور اقتصادی و دارایی است- مسئولیت کنترل عملیات مالی دولت، انجام پرداختها و مدیریت حساب های آن را برعهده دارد.

مقایسه ورودی ها و خروجی های خزانه با ذخایر ارزی بانک مرکزی و صندوق توسعه ملی اساساً قیاسی مع الفارق بوده و با هیچ معیاری قابل انجام نیست. ضمنا" ، یادآور می شود معادل ریالی ذخایر خارجی بانک مرکزی طی سالهای مختلف و بر اساس احکام قانون بودجه کشور به خزانه دولت واریز گردیده و لذا این ذخایر جزو داراییهای بانک مرکزی بوده و نمی تواند در عملیات مالی دولت و تامین کسری های فراوان بودجه مورد استفاده قرار گیرد.

۲- یادآور می شود اشاره رئیس جمهوری در خصوص وضعیت نامطلوب صندوق های بازنشستگی و رفاهی هیچ ارتباطی با وضعیت صندوق توسعه ملی ندارد. سازوکارهای صندوق توسعه ملی توسط قانون به روشنی تعریف گردیده و قانونگذار جریان ورودی و خروجی آن را مشخص نموده است. این در حالی است که صندوق های رفاهی و بازنشستگی در منابع و مصارف و کارکردهای خود، اهداف کاملاً متفاوتی را دنبال می نمایند. انتساب کاهش حجم بدهی های خارجی کشور به عدم گشایش اعتبار اسنادی ریالی نیز جای بسی تعجب و تامل دارد. اساساً استفاده از ابزارهای بدهی خارجی برای تامین مالی واردات، ارتباط خاصی با میزان اعتبار اسنادی ریالی دارا نمی باشد.

۳-یادآور می شود محور اصلی انتقادات دولت یازدهم از وضعیت اقتصادی کشور، به وجود بی انضباطی های مالی گسترده و فشارهای دولت سابق برای اجرای طرح های عظیم توسعه ای (نظیر طرح مسکن مهر) بدون توجه به لزوم وجود منابع لازم و تامین مالی از محل منابع پرقدرت بانک مرکزی باز می گردد که موجب افزایش پرشتاب پایه پولی و نقدینگی گردید که آثار سوء آن را در قالب تورم فزاینده و بی ثباتی های بازارهای دارایی شاهد بوده ایم.

نگاهی به شاخصهای رسمی اقتصاد نشان می دهد که طی دوره ۱۳۹۱-۱۳۸۴، بدهی بانکها به بانک مرکزی ۱۳.۶ برابر و بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی ۲.۶ برابر گردیده که این امر در اثر عدم توازن مالی دولت و عدم کفایت منابع خزانه رخ داده است. نتیجه چنین رویکردی ۴.۴ برابر شدن پایه پولی و ۵.۰ برابر شدن نقدینگی در کشور بوده که ضمن تغذیه تورم ۴۰ درصدی کنونی و ایجاد بی ثباتی، از طریق ایجاد رشد منفی سرمایه گذاری و تولید امکان ایجاد فرصت شغلی لازم برای سیل عظیم جوانان جویای کار را از بین برده است.

در نتیجه چنین رویکرد ناسالمی در تامین مالی دولت، عملاً اقشار آسیب پذیر و کم درآمد با بیشترین آسیب در زمینه قدرت خرید مواجه گردیده اند و دولت جدید با مشکلات گسترده ای در مدیریت اقتصاد کلان و پاسخگوئی به نیازهای معیشتی روبرو است.

در خاتمه انتظار می رود مسئولان سابق اقتصادی کشور در اعلام نظرهای خود به حداقل اصول حرفه ای و موازین کارشناسی توجه کرده و از تحریف واقعیات خودداری نمایند.