به گزارش پارس به نقل از دنیای اقتصاد، البته وجود این نوع نگرانی ها طبیعی است. به این علت که هر چه قیمت سهام بالاتر می رود، سرمایه گذاران یا معامله گران نیز محتاطانه تر وارد بازار می شوند. یعنی هر چه قیمت سهام گران تر می شود، تقاضا نیز باید در مجموع کاهش یابد. به استثنای سهم هایی که هنوز پتانسیل رشد داشته و زیر ارزش واقعی شان (ارزش ذاتی) معامله می شوند.

اما اشکال اصلی آنجا به وجود می آید، که هر چه قیمت ها بیشتر افزایش می یابند، تقاضا نیز برای کلیه سهم ها به همان نسبت افزایش یابد. به این معنا که افزایش قیمت ها، ولع و طمع بیشتری را در خریداران ایجاد کند و بدون توجه به ارزش شرکت ها، فقط به دنبال ورود نقدینگی جدید به بازار برآیند.


بروز این نوع رفتار در بازار سهام، زمینه ساز بروز اشکالاتی از جمله پدید آمدن حباب می شود.
بنابراین، هدف از نوشتن این مطالب این است که هوشیارانه عمل کنیم و خودمان باعث نشویم بازار دچار اختلالاتی شود در آینده علیه خودمان عمل کرده و شاهد ریزش قیمت ها و ضرر و زیان شویم؛ به این معنا که اگر آگاهانه تر و دانسته تر پیش رویم، می توانیم از بروز چنین اشکالاتی در بازار جلوگیری کنیم. یا به عبارت دیگر هر چه علمی تر و بر پایه ارزش گذاری دقیق سهام، در چنین شرایطی خرید و فروش کنیم، بازار بهینه تر حرکت خود را ادامه خواهد داد.
پر واضح است که ذکر این مطالب به معنای وجود حباب در بازار سهام در این مقطع از زمان نیست. هر چند که در برخی از شرکت ها آثار حباب قیمتی دیده می شود، ولی کل بازار هنوز دچار چنین عارضه ای نشده است. اما اگر فعالان بدون توجه به این هشدارها و فقط بر اساس هیجان و احساس و به دور از منطق وارد بازار شده و طمع گونه خرید های خود را انجام دهند، ممکن است موجبات بروز حباب در بازار ایجاد شود.
در نتیجه، برای حل این مساله لازم است تا نحوه به وجود آمدن حباب در بازار را بررسی کنیم. اما قبل از پرداختن به آن، ذکر چند نکته حیاتی است:


۱- رشد سریع قیمت ها با چنین سرعتی بدون وجود موج های اصلاحی به معنی این است که رفتارهای هیجانی و احساسی در شرف برتری یافتن بر رفتارهای منطقی است. بنابراین لازم است تا از خرید و فروش های هیجانی و نوسان گیری های کوتاه مدت دوری کرده و بر پایه تحلیل صحیح وارد بازار شویم.


۲- در بازارهای افزایشی همانند بازار کنونی، قیمت برخی شرکت ها بدون توجه به صلاحیت افزایشی بودن، بالا می روند. به این معنا که به لحاظ جو مثبت بازار، سهم های نامناسب نیز از این جو سوء استفاده کرده و به دنبال سهم های خوب روند افزایشی در پیش می گیرند. در نتیجه، باید در دام این نوع شرکت ها نیفتاد.


۳- خرید سهامی که نسبت P/E آنها بالاتر از عرف صنعت یا بازار است به این معناست که سرمایه گذاران و معامله گران انتظار رشد سودآوری آتی سهام را دارند که در صورت تعدیل مثبت EPS در آینده، نسبت P/E آنها پایین آمده و به رقم معقولی تعدیل می شوند. در نتیجه، در هنگام خرید سهام با P/E بالا باید این سوال پرسیده شود که به فرض اعمال تعدیل مثبت سودآوری شرکت در آینده، آیا نسبت P/E شرکت به اندازه نسبت میانگین P/E صنعت پایین می آید یا خیر؟ سپس به خرید آن سهم اقدام شود. یا با استفاده از محاسبه نرخ رشد سودآوری شرکت و سپس محاسبه نسبت PEG می توان ارزنده بودن سهام را ارزیابی کرد. (در شرایط کنونی باید نسبت PEG سهام زیر ۳/۰ باشد تا برای سرمایه گذاری بلندمدت مناسب باشد. )


۴- لازمه حرکت طبیعی و منطقی بازار وجود فراز و نشیب یا موج های اصلاحی است. بنابراین فعالان بازار نه تنها نباید از بروز موج های اصلاحی ترس و واهمه ای داشته باشند، بلکه به واسطه این موج ها می توانند، با خریدهای ارزان تر، سودآوری بیشتری را کسب کنند. وجود این موج ها باعث قدرت گرفتن مجدد بازار و ایجاد روند منطقی می شود و نشانه سلامت بازار است. اما از طرف دیگر حرکت صعودی و یکطرفه بازار سلامت روند را به خطر انداخته و موجب ایجاد ناامنی برای فعالان بازار می شود.


۵- هر چه رشد بازار سریع تر و با سرعت بیشتری صورت گیرد، به همان اندازه ریسک افت قیمت ها را هم تسریع می کند، در نتیجه نباید با رفتارهای هیجانی به روند رشد سریع بازار بیشتر دامن زد.


۶- افزایش رفتارهای نوسان گیری در بازار و عدم توجه به ارزش ذاتی شرکت ها به خصوص در بازار هایی که عمق زیادی ندارند، موجب هدایت بازار به سمت به وجود آمدن حباب در قیمت ها می شود. در نتیجه، اجتناب از معاملات کوتاه مدت به منظور نوسان گیری، روند حرکت بازار را طبیعی می کند.


۷- سرازیر شدن بخشی از نقدینگی که به واسطه خروج از بازارهای رقیب مثل طلا و دلار به وجود آمده است و همچنین افزایش میزان نقدینگی در اقتصاد که برآورد می شود به حدود رقم ۶۰۰ هزار میلیارد تومان تا پایان سال برسد، می تواند تقاضای کاذب ایجاد کرده و نقش اعمال تحلیل ها را کمرنگ تر کرده و بازار سهام را دچار بیماری حباب کند. در این میان سازمان بورس و اوراق بهادار و بانک مرکزی نقش موثری را باید ایفا کند. به طور مثال سازمان بورس و اوراق بهادار می تواند شرکت های بیشتری را برای ورود به بورس پذیرش کند تا عمق بازار و نقد شوندگی آن را افزایش دهد و همچنین زمان توقف نمادهای متوقف شده را به حداقل برساند.


نحوه به وجود آمدن حباب در بازار سهام


اصطلاح حباب در بازارهای مالی به شرایطی گفته می شود که قیمت دارایی از ارزش واقعی آن (ارزش ذاتی) بسیار بالاتر رود.


در زمان تشکیل حباب، قیمت های سهام به واسطه تقاضای زیاد بنا به علل متفاوت، فراتر از ارزش ذاتی رفته و باعث می شود ریسک سرمایه گذاری افزایش یابد. از آنجا که قیمت سهام میل به حرکت به سمت ارزش ذاتی خود را دارد. بنابراین پس از به وجود آمدن حباب در سهام، قیمت میل به حرکت به سمت پایین و رسیدن به ارزش واقعی سهام را دارد. بنابراین تشخیص حباب در سهام به این علت مهم است که سرمایه گذاران یا معامله گران دچار خرید سهام به قیمت بالاتر از ارزش ذاتی نشوند.


در زمان به وجود آمدن حباب، بیشتر معامله گران بر اساس روش های نوسا ن گیری وارد بازار می شوند و حجم معاملات به دنبال افزایش قیمت سهام بدون توجه به روش های ارزش گذاری سهام افزایش یافته و قیمت ها به واسطه خرید و فروش های مکرر فعالان بازار از ارزش واقعی سهام فاصله می گیرند.
به وجود آمدن حباب در بازارهای مالی طی ۵ مرحله شکل می گیرد:


۱- مرحله وقوع تغییر: مرحله وقوع تغییر، زمانی اتفاق می افتد که سرمایه گذاران و معامله گران تحت تاثیر رویدادهای جدید که باعث تغییر در رفتارهای آنها می شود، قرار گیرند. به این معنا که، معمولا با به وجود آمدن یک تغییر بنیادی در اقتصاد، رفتار و تفکر معاملاتی فعالان بازار تحت الشعاع قرار گرفته که این امر باعث بروز رفتارهای هیجانی و به دور از تحلیل منطقی می شود.
به طور مثال رشد سریع نقدینگی در اقتصاد، تغییر در نرخ ارز، کاهش شدید نرخ بهره، تورم شدید و غیره باعث می شوند تا رفتار خریداران و فروشندگان از حالت طبیعی خارج شود و جریان نقدینگی را به سرعت به سمت بازار سوق دهد.


۲- مرحله رونق: پس از به وجود آمدن تغییر رفتار در سرمایه گذاران و معامله گران، قیمت ها کم کم رو به بالا حرکت می کنند، با افزایش قیمت ها خریداران جدید وارد بازار شده و موجب افزایش تقاضای بیشتر می شوند و بازار با قدرت بیشتری رو به بالا حرکت خود را ادامه می دهد و این حالت بطور مستمر ادامه یافته تا مرحله رونق در بازار را ایجاد می نماید.
در مرحله رونق، صحبت از افزایش قیمت ها در تمامی جراید و مطبوعات و بین مردم یکی از اصلی ترین عناوین است و ترس از دست دادن موقعیت های سرمایه گذاری به اصطلاح فوق العاده در بین خریداران موجب افزایش بیشتر تقاضا و به دنبال آن افزایش قیمت ها می گردد. در نتیجه تعداد بیشتری از مردم به دنبال کسب سودهای آنی وارد چرخه شده و به جرگه فعالان بازار سهام می پیوندند.


۳- مرحله رضایت مندی: در این مرحله، احتیاط و نگرانی هیچ جایی در ذهن خریداران ندارد و به واسطه رشد شدید قیمت ها، همگی راضی و خشنود از سودهای آنی خود می باشند.
اما از طرف دیگر، طی این مرحله روش های مختلف ارزشگذاری و معیارهای ارزیابی سهام نشان می دهند که قیمت هایی که با این سرعت افزایش یافته اند، باید تعدیل شوند. در نتیجه، قیمت ها در این مرحله به اوج خود می رسند.


۴- مرحله کسب سود: در مرحله کسب سود، افراد حرفه ای هشدارهای بازار را جدی گرفته و اقدام به فروش سهام خود نموده و از بازار خارج می شوند. ولی از طرف دیگر، گروه زیادی از فعالان بازار و مخصوصا مردم عادی هنوز به دنبال کسب سودهای بیشتر هستند و طمع آنها بر روی منطق آنها سایه افکنده است.
در این مرحله، قیمت ها پس از رسیدن به اوج آماده است تا به سمت پایین سقوط کنند. نکته مهم این است که وقوع کوچکترین اتفاقی می تواند تهدید مهمی برای ریزش قیمت ها و تحریک حباب به وجود آمده برای ترکیدن باشد.
۵- مرحله ترس: در این مرحله قیمت سهام به لحاظ فروش افراد حرفه ای، کمی افت کرده است ولی هنوز بسیار گران تر از ارزش واقعی آنها می باشند. از طرف دیگر، با خروج حرفه ای ها از بازار، افراد دیگر هم به تبعیت از آنها سهام خود را نقد کرده، خارج می شوند که این حالت موجب کمی افت بیشتر در بازار می شود. همزمان با این وقایع، صحبت از وجود حباب در همه جا پراکنده شده و باعث ایجاد نگرانی در فعالان بازار می گردد. تا جایی که طمع معامله گران به یکباره تبدیل به ترس شده و این ترس موجب ریزش شدید قیمت ها می شود. وقوع این امر مانند این است که در یک سالن سینمای پر جمعیت، یکباره اعلام شود در گوشه ای از سالن آتش سوزی رخ داده است و کل جمعیت حاضر در سالن می خواهند از درب اضطراری با سرعت خارج شوند. این دقیقا همان اتفاقی است که در زمان مرحله ترس و ترکیدن حباب قیمت ها رخ می دهد. یعنی همه سهامداران می خواهند به سرعت از بازار خارج شوند و این فشار فروش، باعث سقوط آزاد قیمت ها می شود.


نکته حائز اهمیت در این خصوص این است که تخمین دقیق زمان ترکیدن حباب در بازارها یا شروع روند نزولی و سقوط آزاد قیمت ها بسیار مشکل است. همانطور که گفته می شود « بازار می تواند به رفتارهای غیرمنطقی خود بیشتر از زمانی که لازم است تا شما ورشکست شوید، ادامه دهد. »


بنابراین، توصیه می شود با آگاهی و دانش کافی اقدام به خرید و فروش سهام نماییم و از بروز هرگونه رفتار هیجانی پرهیز کنیم تا بازار سهام را کارآتر هدایت نماییم.