به گزارش پارس ، روزنامه جوان امروز چهارشنبه ۲۹/۰۳/۹۲ نوشت: در خبرها آمده است که بانک ها می خواهند وارد بازار صادرات نفت شوند؛ خبری که حسن خسروجردی رئیس اتحادیه صادر کنندگان فرآورده های نفت، گاز و پتروشیمی آن را اعلام کرده است.

مشخص نیست چرا بانک ها قصد دخول به مقوله فروش نفت و فرآورده های آن را دارند اما آیا « ناخنک زدن» بانک ها به « دکانی» که هیچ معامله ای با آنها ندارد منطقی است؟ تجربه نشان داده است ورود بانک ها به بخش بالادست صنعت نفت اشتباهی استراتژیک است که در نهایت منجر به ضرر سهمگین بانک ها می شود. اصولاً بانک ها به عنوان « شریک خاموش» در پروژه های نفتی و زیر مجموعه های آن حضور دارند ولی این سنت دیرین این روزها از یاد رفته است.

حضور یکباره و هجوم بانک ها به نفت فراموش نشدنی است؛ بانک های ملت، صادرات و… با تشکیل و تأسیس شرکت های انرژی و با استفاده از مدیران بازنشسته نفت، سرمایه گذاری و سود بالا را نشانه رفتند اما پس از گذشت چند ماه فقط و فقط لب گزیدند. توسعه بسیاری از میدان های بزرگ نفتی و گازی کشور به بانک ها سپرده شد به امید اینکه پس از سال ها بی درآمدی و ضرر، بادی به « زخم غیر اقتصادی» بودن بانک ها بخورد و اوضاع بهتر شود.

با این تصور بانک ها جایگزین شرکت های بزرگ نفتی مانند استات اویل، شل و توتال شدند آن هم بدون هیچ تجربه نفتی. در پایان قصه حضور بانک ها در نفت، شاهد وقت کشی توسعه میادین هیدروکربور کشور بودیم که ضررهای چند صد میلیون دلاری به منافع ملی وارد کرد.

اصول سرمایه گذاری بانک ها در پروژه های نفتی منحصر به تأمین منابع مالی و فاینانس می شود که در صورت دیرکرد اقساط از سوی وام گیرنده، جرایمی در نظر گرفته می شود؛بانک های معتبر جهان هیچ کدام به طور مستقیم وارد فعالیت های بالادست نفت به ویژه در کشور تحریم شده ای مانند ایران نمی شوند اما در کشور اوضاع متفاوت است و این بنگاه ها به این « دست» برخاسته اند که با کمترین زمان و در این بلبشوی اقتصادی طعم نفت را مزه مزه کنند. اگر شیرین بود که جرعه جرعه می نوشند و اگر نه آن را به صاحبش تحویل می دهند؛در این میان هم هیچ بانکی کلاه خود را برای منافع ملی از سر بر نمی دارد! امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران، خود با مشکلات بسیاری در حوزه فروش نفت مواجه است که هر روزه راهکارهای مختلفی برای دور زدن تحریم ها می یابد؛ هوای این روزهای نفت آفتابی نیست و ایرانی ها برای فروش نفت دغدغه های فراوانی دارند؛ایرانی هایی که به زعم غربی ها در بازار نفت دنیا بسیار باهوش قلمداد می شوند.

حرکت چراغ خاموش و موتور روشن نفتی ها تدوام دارد هرچند که در برخی نقاط موتور هم خاموش می شود منتها بحث اینجاست که در این وانفسا، بانک ها از جان نفت چه می خواهند؟ به طور قطع حضور بانک ها در نفت نه تنها نمی تواند کمکی به فروش نفت کند بلکه راهکارهای نفتی ها را نیز برملا می کند و داستان همیشگی تبعات اقدامات شتابزده یقه مردم را می گیرد.

همین چند سال پیش یکی از نهادهای غیرنفتی اما مهم به بحث فروش نفت وارد شد و چنان ناشیانه عمل کرد که بی سر و صدا آن را کنار گذاشتند و آبی از آب حداقل در ظاهر تکان نخورد. تجربه حضور غیرنفتی ها در نفت به قدری اسفناک است که می توان به جرئت ادعا کرد وضعیت فعلی مرهون تلاش بانکی ها برای بخیه کردن زخم خود با « نخ» نفت است.

رابطه نفت و بانک هیچ گاه رابطه « ده و پنجی» نبوده است پس چرا باید طوری القا شود که گویی پیوند عجیبی بین این دو سازمان وجود دارد؛ به اندازه کافی نفت از حضور « ناپخته و شلخته» بانک ها متضرر شده است و دیگر لزومی ندارد شکست های دیروز بار دیگر تکرار شود.