کاغذ یارانهای برای نشر چیزی شد رانت کاغذفروشی نداشت
توزیع کاغذ یارانهای برای حمایت از ناشران در حالی در دستور کار معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفته که تجربه تاریخی این جنس حمایتها نشان داده که چنین اقداماتی صرفاً منجر به کاغذفروشی شده و یک سیاست اصولی نیست.
توزیع کاغذ یارانهای برای حمایت از ناشران در حالی در دستور کار معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفته که تجربه تاریخی این جنس حمایتها نشان داده که چنین اقداماتی صرفاً منجر به کاغذفروشی شده و یک سیاست اصولی نیست اما در چرخه مدیران، بار دیگر با این راهکارها اشتباه مراجعه میشود و به جای آنکه یارانه در اختیار مصرف کننده قرار گیرد، به تولیدکنندهای تعلق میگیرد که میتواند همه یا بخشی از آن را صرف تولید نکند و در بازار آزاد به فروش برساند.
به گزارش «تابناک»؛ همانگونه که قابل انتظار بود، افزایش شدید قیمت کاغذ بر بازار نشر سایه انداخته و قیمت پشت جلد کتب را به شدت افزایش داده است؛ به گونهای که خریداران و خوانندگان حرفهای کتاب که طیف وسیعی از آنها متعلق به طبقه متوسط هستند، در مواجهه با قیمت برخی کتب، قید خرید شماری از آنها را میزنند. خبر بد برای کتابخوانهای حرفهای این است که با این وضعیت کتابها از این نیز گرانتر میشود و قاعدتاً بازار چاپ و فروش کتاب با کاهش تقاضا محدودتر خواهد شد.
از سوی دیگر همانگونه که پیشتر گزارشده بود، انتشار کتب چاپ اول با وسواس فراوان صورت میپذیرد و در این دوران که زینک نیز به نایابی کاغذ است، تنها کتبی به لیتوگرافی فرستاده میشوند که اطمینان نزدیک به صددرصد از فروششان باشد، چون با بهای پشت جلد کتابهای تازه که متأثر از قیمت کاغذ رشد قابل تأملی داشته، کتاب مشاهیر نیز به سختی به فروش میرود. همچنین ناشران در تجدید چاپ نیز همین رویکرد را در پیش گرفتهاند تا زمانِ خوابِ سرمایه به حداقل برسد.
این نخستین تبعات افزایش شدید قیمت ارز برای اهالی فرهنگ است که هرچند شاید با تنفسمصنوعیهای دولت برای دوره کوتاهی رفع شود، فرجام کار در بلندمدت جز این نیست. باید رهاسازی اقتصاد فرهنگ مستمراً رخ میداد، تا حوزه نشر در چنین شرایطی بتواند روی پای خود بایستد؛ اما متأسفانه مسئولان فرهنگی در هر دوره برای جلب رضایت بخشی از گروههای ذینفع از اخذ تصمیمهای سخت پرهیز کرده و به توزیع تسهیلات میپرداختند؛ تسهیلاتی که دیگر پاسخگوی فعالان این حوزه نیست.
در همین راستا، محسن جوادی معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از آغاز به کار قریبالوقوع سامانه تامین کاغذ یارانهای با همکاری اتحادیه تعاونی ناشران تهران خبر داد. او با اذعان اینکه «...سیاستهای حمایتی چندان تاثیرگذار نیست و موجب رانتی شدن صنعت نشر می شود و یا خود فساد می آورد...»، درباره سامانه تامین کاغذ گفته است: «به زودی سامانه تأمین کاغذ یارانهای از طریق اتحادیه تعاونی ناشران تهران (آشنا) کار خود را آغاز میکند. ناشران با ثبت سفارشات خود در این سامانه میتوانند کاغذ مورد نیاز خود را سفارش دهند.»
او در عین حال در خصوص مشکلات به وجود آمده در خصوص تأمین کاغذ و واردات آن تاکید کرده است: «متاسفانه واردکنندگان کاغذ همکاری های لازم را با ما نداشتند و باعث به وجود آمدن مشکلاتی در این حوزه شدند. با وزارت صنعت و معدن و تجارت هماهنگی ها به عمل آمده، ثبت سفارش های خوبی برای کاغذ صورت گرفته و نتایج مثبت آن در ماه های آینده مشاهده می شود. » و متذکر شده که «در بحث ثبت سفارشات کار را به صنف واگذار کرده ایم و تنها نقش نظارتی داریم.»
سوابق نشان داده وقتی دولت به عنوان حاکمیت نه تنها نظارت بلکه دخالت مستقیم در توزیع یارانههای اینیچنینی داشته، بخش قابل توجهی از این یارانهها به بازار آزاد سرازیر شده است. اکنون که این نقش نیز کمرنگ خواهد بود، توقع این است که کاغذ یارانهای به ناشران تعلق گیرد و در عین حال، هیچ تخلفی در این حوزه رخ ندهد؟ در عین حال با چه مکانیزمی میتوان اطمینان حاصل کرد که ناشر همه کاغذ را صرف نشر کرده است؟ سوابق نشان میدهد با هیچ مکانیزمی! این رویه درباره روزنامهها نیز صادق است و به همین دلیل توزیع یارانه در قالب کاغذ و زینک به تاریخ پیوست.
در این شرایط اگر قرار است یارانهای اختصاص یابد، منطق ایجاب میکند این یارانه به سمت مصرف کننده بیاید و دولت بسته غیرنقدی حمایتی فرهنگی را به خانوادهها بدهد و خانواده به تشخیص خودشان این بسته را در هر حوزه فرهنگی که قصد دارند هزینه کنند. هرچند این نوع توزیع یارانه نیز بیمفسده نیست و در نمایشگاه کتاب شاهد غرفههایی بودهایم که بن کتاب را زیرقیمت از مردمی که به این بنها دست یافته بودند به صورت نقدی میخریدند اما دستکم بهتر از توزیع رانت کاغذ ارزان است اما میزان مفسده آن به مراتب کمتر از روش نخست خواهد بود.
از قضا در این شرایط، ناشران قدرتمند و دارای حرف جدی در حوزه نشر باقی میمانند و ناشران ضعیف که فهرست آثار منتشر شده توسط آنها جذابیتی برای کتابخوانها ندارد به همراه کتابسازان، مجبور به ترک صحنه میشوند. بدون شک ممکن است معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سعی کند آمار نشرهای تعطیل شده را برای عملکردش به حداقل برساند اما پیگیری این مسئله با تکیه بر توزیع یارانه میان ناشران امری مفسده برانگیز است که پس از توزیع کاغذ یارانهای از این طریق، به خوبی حاصل آن در بازار آزاد فروش کاغذ نمایان میشود.
انتهای پیام/
ارسال نظر