به گزارش پارس نیوز، 

ماه‌ها بود که کشور در بخش ریاست کل بانک مرکزی منتظر تغییری مسرت‌بار و مثبت بود. آقای دکتر سیف با تمام بضاعتی که داشت یا نداشت، مدت‌ها بود که کاریزمای مورد نیاز یک رئیس کل را در منصب خود از دست داده بود و این بزرگ‌ترین خطر برای نهاد مهم بانک مرکزی در هر کشور است. از گلایه‌های رئیس‌جمهور از بانک مرکزی گرفته تا نقل قول تکذیب‌نشده «نمی‌دانم چه‌کار کنم» آقای سیف در حوزه ارزی دلالت‌هایی بودند که نشان می‌دادند چند ماهی است این آگاهی در دولت رخ داده بود. اما بالاتر از اینها از دید من اعلام نرخ رسمی دلار در کشور از زبان «معاون اول رئیس‌جمهور» بود که از حیث فنی و اجتماعی از فجیع‌ترین سطح بی‌اعتباری برای شخص رئیس کل بانک مرکزی در جایگاه مسئول رسمی کشور برای قیمت‌گذاری بر ارزهای خارجی حکایت می‌کرد.

اما اکنون انتصاب عبدالناصر همتی در این مسند امیدهای فراوانی را می‌تواند زنده کند. همتی با سه قید می‌تواند در مقطع فعلی و حتی در بلندمدت مسیر اقتصاد کشور را از سیر خطرناک و قهقرایی فعلی عوض کند، اگر اولاً، «خودش باشد»، ثانیاً، «اقدامات نادرست سیف را تکرار نکند» و ثالثاً، «وظایفی را که سیف بر زمین نهاد، به انجام برساند» و در این یادداشت بنا است هر یک از این سه قید را تبیین کنم.

1 ــ همتی در تمام دوران مدیریتش در بیمه مرکزی نشان داد که علاقه چندانی به بلندگو دست گرفتن و سخنرانی کردن برای مردم ندارد. بیهوده حرف‌نزدن از ضرورت‌های بنیادین یک رئیس کل بانک مرکزی است. وای از روزی که رئیس کلی مانند آقای سیف هر چند روز یک ‌بار برای رسانه‌ها حرفی بزند و در سخنش پیش‌بینی یا وعده‌ای باشد که غلط از آب در بیاید، مثلاً چهار سال مداوم بگوید تا هشت ماه دیگر ارز تک‌نرخی می‌شود! یا بگوید دلار ارزان می‌شود و فردایش گران شود! اینها برای کسی که امضایش اعتباردهنده به «تک‌تک اسکناس‌های مردم» است، نابخشودنی و دارای پیامد است.

2 ــ امروز اعتبار رئیس کل پیشین آن‌چنان به کف و صفر رسیده که هر رئیسی اگر اندکی متفاوت باشد می‌تواند با بهره جستن از امید ناخودآگاه مردم در ثمرات ناشی از تغییر حداکثر بهره را به‌نفع کشور ایجاد کند. همتی اگر کاری هم نکند، در کوتاه‌مدت واکنش مثبت بازار را به‌نفع خود و کشور خواهد دید؛ چرا که سطح خطاهای رئیس گذشته به سقف قابل تصور رسیده بود، صِرف تغییر در کوتاه‌مدت به بازار، این سیگنال را می‌دهد که "ما متوجه خطا شدیم! پس مدیری خواهیم نشاند که حتماً خطای آن کمتر از مدیر قبلی است!"، این مزیت مجانی که اکنون در اختیار همتی قرار گرفته، اگر با مشی متداول او که کم‌حرفی است جمع شود، اتفاقات امیدبخشی رخ خواهد داد.

3 ــ در قید آخر نیز لازم است تصریح کنم سیف کارهای مهمی را بر زمین گذاشت که توجه به آنها بسیار ضروری و اثربخش است. غول نقدینگی در دوره رئیس پیشین طی پنج سال به سه برابر خود رسید و بانک مرکزی تحت تأثیر سیاست‌های تحمیلی دولت نتوانست تلاش درخوری برای کاهش یا مهار رشد آن صورت دهد. جنگ با غول نقدینگی اولین خان آقای همتی است.

خان دوم ایشان، متقاعد کردن دولت برای قیمت‌گذاری صحیح ارز است که تا پیش از بحران اخیر مبتنی بر میل و خواسته دولت تعیین می‌شد و منابع عظیمی را هدر می‌داد. خان بزرگ و بسیار مهم دیگر آقای همتی طراحی نقشه ارزی جدید برای تسویه ارزی کشور است. نقشه چهل‌ساله ارزی ایران در سال 95 و سه ماه مانده به انتخابات دولت دوازدهم، به‌مدد تبانی مهم سه کشور ایالات متحده، عربستان و امارات کاملاً فروپاشیده شد و مدیران ما حتی پس از آسوده شدن از رقابت انتخاباتی نیز چاره‌ای برای آن نجستند و نتیجه آن التهابات شدیدی شد که از زمستان 96 برای قیمت دلار در ایران رقم خورد. به‌عقیده من آقای همتی از فردای انتصابش باید برای طراحی نقشه جدید تسویه ارزی کشور، سفرهای زنجیره‌ای خود را به کشورهای همسایه آغاز کند!

خان بعدی آقای همتی اعمال اصلاحات فوری در ترکیب دارایی‌های خارجی بانک مرکزی تا پیش از فرا رسیدن 13 آبان 97 است. با اجرایی شدن دور جدید تحریم‌های آمریکا در تاریخ مذکور به‌احتمال بسیار زیاد بخش‌های مهمی از دارایی‌های خارجی بانک مرکزی ایران دوباره دچار انزوا خواهند شد، بنابراین نیاز به تدبیر سریع و مؤثر برای جابه‌جایی این دارایی‌ها تا پیش از سقوط آنها در چاه انزوا به‌شدت حس می‌شود.

4 ــ پس از عبور از خان‌های مذکور، تعیین تکلیف مؤسسات مالی و اعتباری غیرمجاز، اقدام قاطع در مقابل بانک‌های ورشکسته، کنترل نرخ سود واقعی بانکی به‌نحوی که اقتصاد را از منجلاب سفته‌بازی فعلی به‌سمت تولید سوق دهد و خارج کردن بانک‌های تجاری از بحران وام‌های معوقه از دیگر خان‌هایی است که اکنون پیش‌ِروی رئیس کل بانک مرکزی قرار دارد که اگر همتی، همتی کند، می‌تواند تصویری روشن و امیدآفرین از دومینوی تغییرات دولت دوازدهم ایجاد کند.