روشهای اتخاذی برای جلوگیری از تحریم نفت ایران
به صورت کلی، تحریمهای آمریکا علیه صنعت نفت ایران را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: ۱- تحریمهای مربوط به بخش تولید نفت، 2-تحریم های مربوط به بخش فروش نفت.
در اواخر سال 90 و اوایل سال 91، تحریمهای آمریکا در زمینه فروش نفت ایران و درآمدهای حاصل از آن به شدت افزایش یافت و در نتیجه، مطابق با آمارهای رسمی وزارت نفت و ترازنامه هیدروکربوری، میزان صادرات نفت ایران از حدود 2 میلیون و 200 هزار بشکه در روز در سال 90 به حدود 1 میلیون و 100 هزار بشکه در روز در سال 91 کاهش یافت. حجم صادرات نفت ایران در سال های 92 و 93 هم حدود 1 تا 1 میلیون و 100 هزار بشکه در روز باقی ماند. با حصول توافق هستهای برجام و تعلیق برخی از تحریمهای مذکور، میزان صادرات نفت کشورمان مجددا به شرایط قبلی بازگشت به گونهای که متوسط صادرات نفت ایران در سال های 95 و 96 به حدود 2 میلیون و 200 هزار بشکه در روز رسید. اما با توجه به خروج آمریکا از برجام و آغاز فرآیند اجرایی شدن مجدد این تحریم ها بعد از پایان فرصت 180 روزه در اواسط آبان ماه، این احتمال وجود دارد که مجددا میزان صادرات نفت ایران دچار نوسانات شدیدی شود که این موضوع با توجه به وابستگی قابل توجه کشور به درآمدهای نفتی، تبعات مهمی در اقتصاد کشور خواهد داشت. برای پاسخ دادن به این سوال که راهکار جلوگیری از تکرار این نوسانات چیست، ضرورت دارد ابتدا با تحریمهای نفتی آمریکا آشنا شویم و دلایل اثرگذاری آنها بر میزان فروش نفت کشورمان را مورد بررسی قرار دهیم.
ماهیت تحریمهای نفتی آمریکا چه بود؟
به صورت کلی، تحریمهای آمریکا علیه صنعت نفت ایران را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: ۱- تحریمهای مربوط به بخش تولید نفت، 2-تحریم های مربوط به بخش فروش نفت. در این گزارش صرفا به بررسی گروه دوم می پردازیم:
تحریم های فروش نفت ایران به سه زیر بخش عرضه (خرید) نفت، حمل و نقل نفت و نهایتا دریافت پول نفت تقسیم می شود که عبارتند از:
الف- تحریمهای مربوط به عرضه نفت: بر اساس قانون اختیارات دفاع ملی برای سال مالی ۲۰۱۲ (NDAA 2012) و دستور اجرایی شماره ۱۳۵۹۹ رئیس جمهور آمریکا در اوایل زمستان 90، کشورهای وارد کننده نفت ایران موظف شده بودند در بازههای زمانی ۶ ماه یکبار، میزان قابل توجهی از واردات نفت خود از ایران را به صورت مستمر کاهش دهند. این قانون از بهمن ماه 90 اجرایی شد و وزارت خزانه داری آمریکا در گزارشهای شش ماهه با بررسی میزان واردات نفت ایران توسط کشورهای هدف، میزان کاهش آنها را بررسی کرده و در صورت رعایت قانون فوق اجازه ادامه واردات در شش ماه بعد را به آن کشور میداد. این قانون علاوه بر کاهش مستمر عرضه نفت ایران که در نهایت به سمت صفر سوق داده میشد، سبب کانالیزه شدن فروش نفت ایران و افزایش توانایی کنترل بر آن را به آمریکا میداد.
ب- تحریمهای مربوط به حمل و نقل نفت: در قانون جامع تحریم ایران (CISADA) که از تیرماه 89 اجرایی شد و همچنین در قانون کاهش تهدید ایران و حقوق بشر سوریه (TRA) که در مردادماه 91 اجرایی شد، موارد مربوط به حمل نقل نفت ایران از جمله بیمه اتکایی مورد تحریم قرار گرفت. هدف این تحریمها ایجاد اختلال در رسیدن نفت ایران به مقصد است. البته ایران با ایجاد بیمههای جایگزین توانست تا حدی این محدودیتها را برطرف کند و برخی از کشورها مانند ژاپن خود به ایجاد بیمهای برای جلوگیری از اختلال واردات نفت اقدام کردند.
ج- تحریمهای مربوط به دریافت پول نفت: قطعا مهمترین بخش تحریمها، تحریمهای مربوط به دریافت پول نفت توسط دولت ایران است که با اجرایی شدن قانون NDAA 2012 در اوایل زمستان 90، مطرح شد. بر اساس این قانون، بانک مرکزی ایران نمیتوانست طرف یک تراکنش مالی باشد. یکی از راهکارهای اتخاذ شده توسط کشورمان برای برطرف کردن مشکلات ایجاد شده در دریافت مبلغ حاصل از فروش نفت خود به کشورهای دیگر بخاطر اجرای این قانون، انتقال پولها به کشورهای دیگر از جمله ترکیه و تبدیل آنها به طلا و سپس واردات آن بود که منجر به افزایش ذخیره طلای ایران شد. با توجه به همین موضوع، رئیس جمهور آمریکا با صدور دستور اجرایی شماره 13622 در اوایل مردادماه 91، تجارت طلا با ایران را تحریم کرد. در نتیجه، ایران نمیتوانست از بازارهای کشورهای دیگر طلا خریداری کند و به داخل کشور منتقل کند.
چند روز پس از صدور این دستور اجرایی هم قانون TRA هم وارد فاز اجرایی شد. براساس بخشی از این قانون که اسفندماه 91 اجرایی گردید، واردکنندگان نفت ایران را ملزم کرد تا مبلغ نفت خریداری شده از ایران را در حسابی به نام ایران در همان کشور واریز کنند. پولهای نفتی در این حساب «قفل» می شدند و ایران نمیتوانست این درآمدها را به داخل کشور منتقل کند و یا آنها را به کشور ثالثی انتقال دهد و در تجارت با کشور ثالثی از آن استفاده کند. ایران تنها میتوانست با این پول به تجارت دوجانبه با کشور میزبان در زمینه خریدهای انساندوستانه مانند مواد خوراکی، دارویی و امثال آن بپردازد.
چرا تحریم های نفتی آمریکا موثر واقع شد؟
دلایل موثر واقع شدن تحریم های نفتی آمریکا در زمینه فروش نفت ایران در اوایل دهه 90 عبارتست از:
۱- مدل سنتی فروش نفت ایران: فروش کل نفت کشورمان توسط مدیریت امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران صورت می گرفت و این شرکت دولتی، کل نفت ایران را در قالب محمولههای خیلی بزرگ به مشتریان مشخص و شناخته شده یعنی شرکت های بزرگ نفتی، پالایشگاهها و تجار سرشناس می فروخت. همین موضوع سبب شده بود که هم فرآیند حمل و نقل نفت ایران به راحتی توسط آمریکا قابل رهگیری باشد و هم این کشور به راحتی بتواند فروشنده انحصاری یعنی شرکت ملی نفت ایران را تحریم کند و خریداران محدود و شناخته شده نفت ایران را تحت فشار قرار دهد و در نتیجه، حجم فروش نفت کشورمان را کاهش دهد.
۲- استفاده از نظام بانکی بین المللی: با توجه به اینکه نفت کشورمان در قالب محمولههای خیلی بزرگ فروخته میشد و در نتیجه، تراکنشهای بانکی ناشی از فروش نفت ایران ارقام بزرگی بودند، ضرورت داشت که انتقال درآمدهای ناشی از فروش نفت ایران توسط بانکهای بزرگ خارجی صورت گرفت. با توجه به همین موضوع و با عنایت به ابزارهای متعدد آمریکا برای تحت فشار قراردادن این بانک ها بخاطر وابستگی شدید به استفاده از نظام پولی این کشور یعنی دلار، آمریکا به راحتی می توانست مانع دسترسی کشورمان به درآمدهای نفتی خود شود.
با توجه به آنچه گفته شد، ضرورت دارد بخشی از فروش نفت کشورمان در صورت بازگشت مجدد تحریم ها در قالب محموله های کوچک و متوسط به مشتریانی که غیرقابل شناسایی برای آمریکا هستند، صورت گیرد و دریافت درآمدهای ناشی از آن نیز در بستری خارج از بستر نظام بانکی بین المللی انجام گردد. یعنی روابط بانکی به صورت دو جانبه بین کشور فروشنده و خریدار بدون استفاده از بانکهای واسط انجام شود. به این مساله استفاده از پیمانهای پولی دو جانبه گفته میشود. دراین صورت، شاهد بی اثر شدن تحریم های آمریکا در زمینه فروش نفت ایران خواهیم بود.
انتهای پیام/
ارسال نظر