به گزارش پارس نیوز، 

تنها در روز جمعه قیمت هر بشکه نفت برنت ۲.۵ درصد و قیمت وست تگزاس اینترمدیت آمریکا ۴.۵ درصد سقوط کرد.

بازار اکنون مهیای کاهش بیشتر قیمت‌ها می‌شود، زیرا جنجال و گمانه‌زنی‌هایی که به افزایش قیمت‌ها منجر شده بود جای خود را به بازگشت توجهات به عوامل عرضه و تقاضا داده است.

اگر کسی از بیرون به مناظره بازار نفت طی چند ماه گذشته نشسته باشد، متوجه یک موضوع خواهد شد. هیچ‌گونه کمبود عرضه و هیچ ناترازی میان عرضه و تقاضا وجود ندارد.

هرگونه کاهش تولید از سوی کشورهایی مانند ونزوئلا به راحتی با تولید سایر نقاط - اگر نخواهیم به تولید آمریکا اشاره کنیم که به مدد ادامه انقلاب شیل ماه به ماه افزایش پیدا می‌کند - جبران می‌شود.

افزایش قیمت‌ها تحت تاثیر مسائل سیاسی بوده است. برخی از معامله‌گران به این نتیجه رسیده‌اند که میزان عرضه با جنگ در خاورمیانه مختل خواهد شد. این تفکر با تنش‌هایی که میان کشورهای این منطقه و خروج دونالد ترامپ از توافق هسته‌ای بین‌المللی با ایران وجود داشته است، تقویت شده است. به این ترتیب معامله‌گران درباره آنچه که ممکن است در مرحله بعد اتفاق بیافتد شروع به گمانه‌زنی کردند و قیمت‌ها افزایش یافت. یک جنگ دیگر در خاورمیانه ویرانگر خواهد بود، اما آیا چنین اتفاقی روی خواهد داد؟

ترامپ یک رییس جمهور غیرمعمول است اما تصور نمی‌رود که بخواهد آمریکا را وارد یک جنگ دیگر در خاورمیانه کند بلکه می‌خواهد ایران را تحت فشار قرار داده و امتیاز بیشتری بگیرد. تاکنون تهدید این کشور، اعمال تحریم‌های بیشتر بوده است. این مساله ممکن است مشکلاتی را برای ایران و شرکت‌های غربی که در این کشور فعالیت می‌کنند ایجاد کند، اما آیا کسی واقعا فکر می‌کند که روسیه، چین و هند از تحریم‌ها تبعیت خواهند کرد یا خرید نفت ایران را متوقف خواهند کرد؟ آنها پیش از این چنین کاری انجام ندادند و هیچ دلیل روشنی وجود ندارد که بخواهند اکنون چنین کاری را انجام دهند.

گمانه‌زنی‌ها در برابر واقعیت شکل گرفته، در حالی که واقعیت مسیر خلافی را طی می‌کند. افزایش قیمت‌ها کمک کرده تولید بیشتری نه فقط در آمریکا بلکه در نقاط دیگر عرضه شود. تولیدکنندگان سراسر جهان تولیدشان را برای سود بردن از افزایش قیمت‌ها که تصور می‌کنند موقتی است افزایش داده‌اند.

اوپک و به خصوص عربستان سعودی به این نتیجه رسیده‌اند که افزایش قیمت بیش از حد است. هفته گذشته آنها اعلام کردند که نمی‌خواهند قیمت‌های نفت به حدی افزایش پیدا کند که تقاضا را سرکوب کند.

از آنجا که هیچ کمبود فیزیکی وجود ندارد پاسخ این است که به جای افزایش قیمت‌ها به 100 دلار آن طور که برخی مفسران پیش‌بینی کرده‌اند، احتمال بیشتری وجود دارد که قیمت‌ها به سطح 50 دلار در هر بشکه سقوط کند. به نظر می‌رسد این سطح قیمتی خواهد بود که در آن بخشی از تولید شیل آمریکا غیراقتصادی می‌شود.

اگر قیمت نفت خیلی کم شود سعودی‌ها و سایرین تلاش خواهند کرد سهمیه تولید خود را بازبینی کنند و بنابراین منطق نشان می‌دهد تعادل بازار در قیمت بین 50 تا 60 دلار خواهد بود.

این مساله انتظار شرکت‌های نفتی بزرگ متعددی است که دچار این تب بهاری نشده و برنامه‌های خود را بر مبنای قیمت حدود 50 دلار قرار دادند. آنها از افزایش قیمت‌ها سود بردند، اما همچنان روی کنترل هزینه‌ها و دیسیپلین جدی روی سرمایه‌گذاری‌های جدید تمرکز می‌کنند.

در میان همه اینها بازندگان، صندوق‌های پوشش ریسکی هستند که خود را متقاعد کرده بودند که بازار را بهتر از افراد خبره درک می‌کنند. آنها به شدت زیان دیده‌اند اما احتمالا بازمی‌گردند و تلاش می‌کنند بخشی از ضرر خود را جبران کنند.